به گزارش خبرآنلاین در حال حاضر پژوهش ها در باره ادامه جابجایی اقتصاد جهانی و حوادث کلیدی سیاسی از غرب به شرق بیش از پیش منتشر می شوند. این برآیند تأثیر فزاینده شرایط عینی است که با تضعیف نقش ایالات متحده به عنوان ژاندارم جهانی، ادامه افول اتحادیه اروپا به عنوان نماینده اروپا، هراس آشکار غرب از توانمندی فزاینده نه تنها چین، هند و به اصطلاح ببر های آسیایی بلکه منطقه آسیا و اقیانوسیه به طور عام، استقلال فزاینده جهان عرب، ایران و ترکیه و نومیدی از دورویی واشنگتن و بروکسل و عوامل دیگر ارتباط دارد.
نویسنده مقاله تحت عنوان «تنها پیمان آنتانت اورآسیایی می تواند جلوی آمریکا و ناتو را بگیرد» خاطرنشان می کند: «بدیهی است که روسیه، ایران، چین و سایر کشورهای شریک در شرق می توانند فقط با تشریک مساعی با سیاست تجاوزکارانه غرب مقابله کنند که زیر نقاب سازمان های دسته جمعی مانند ناتو، اتحادیه اروپا، صندوق بین المللی پول، گروه 7 و غیره رفتار می کند. اقدام به تنهایی مقرون به باخت و شکست است. به نظر می آید که در شرایط جاری تشکیل اتحادیه دولت های اورآسیایی از نوع پیمان آنتانت تحقق پذیر است. این یک اتحادیه نظامی - سیاسی و اقتصادی باز است که در آن هیچ یک از شرکت کنندگان - بر خلاف موقعیت آمریکا در ناتو یا آلمان در اتحادیه اروپا - برتری انکار ناپذیر و تحکم آمیزی نداشته باشد. البته نقش کلیدی روسیه، چین، ایران و نیز کشورهای اورآسیایی دیگر نظیر هند، ترکیه، قزاقستان، اندونزی، پاکستان و مالزی - چنانچه بخواهند عضو اتحادیه شوند - غیر قابل بحث است».
جدیداً «ایران رو» به موضوع کاهش نفوذ لابی اسراییلی در ایالات متحده و سراسر جهان همزمان با افزایش نقش لابی های عربی در غرب پرداخته است. مطلبی تحت عنوان «عربستان سعودی و قطر چگونه برای پیشبرد منافع خود در غرب لابی گری می کنند» این موضوع را بیشتر تشریح کرده است. در این مطلب از جمله آمده است: «در مجموع روشن است که عرب های حاشیه خلیج فارس مدتهاست که متوجه شده اند که در غرب همه چیز به وسیله پول تعیین می شود. آنها بر همین اساس از هیچ پولی برای پیشبرد منافع خود چه در خاور میانه و چه در سراسر جهان دریغ نمی ورزند. آنها به روش های مختلف متوسل می شوند ولی معنای آن یکی است: آنها با توسل به پرداخت رشوه، سرمایه گذاری ها و هدایا سعی می کنند در ایالات متحده و اتحادیه اروپا چهره مثبت خود را ایجاد کنند ولو اینکه شخصیت ها و نهادهای سیاسی که از آنها پول می گیرند، نیک می فهمند با چه کسی سر و کار دارند».
مناقشه یمن که منطقه را بر انگیخت و نیز برخورد منافع دولت های دیگر پیرامون این مناقشه، موجب به کار گیری حرکت های مختلف تاکتیکی شده است. در مقاله «قطعنامه 2216 درباره یمن، اشتباه بزرگ دیگر سیاست خارجی روسیه است» آمده است که دیپلماسی روسی که قطعنامه 2216 را وتو نکرد، یک اشتباه جدی جدید مرتکب شد که در فقدان راهبرد و عدم درک جریانات فعلی ریشه دارد. در این مقاله اشاره می گردد که «اگر مسکو طی یک ربع قرن اخیر نتوانسته است به خود پاسخ این سئوال را بدهد که ریاض دوست روسیه است یا دشمن؟ چطور می توان تعجب کرد که تا کنون پاسخ روشنی به سئوال درباره ایران و اولویت های ما در خاور نزدیک و میانه به دست نیامده است. فقط می توان اظهار امیدواری کرد که این نکات ضمن اصلاح راهبرد امنیت ملی روسیه تا سال 2020 مشخص تر شود که در حال حاضر شورای امنیت و دستگاه اداری نیکلای پاتروشف مشغول تدوین آن هستند».
جابجایی شخصیت های اساسی زمره حاکم بر عربستان سعودی که ملک سلمان پادشاه عربستان جدیداً به عمل آورد، سلسله سئوال هایی را مطرح کرد که مهمترین آنها با خط سیاست خارجی ریاض و قبل از همه با برخورد آن با ایران و رویارویی شیعه و سنی به طور کلی ارتباط دارد. در مقاله «عربستان سعودی تنش پیرامون ایران را دامن می زند» تلاش به عمل آمد پاسخ این سئوال داده شود. نویسنده این مطلب تأکید می کند: «تا کنون در رفتار سعودی ها تغییرات چندان مثبتی مشاهده نشده است ولو اینکه به نفع این پادشاهی است که در یک سری محور ها که با ایران ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم دارد، به سیاست تجاوزکارانه خود پایان دهد».
کمپ دوید، این مقر رسمی حومه ای رؤسای جمهوری ایالات متحده، واقعاً برای به اصطلاح جهان عرب، جای سحر آمیزی شده است. اواخر سال های 1970 آنجا توافقات مصری - اسراییلی حاصل شد که تا سال های متمادی منظره سیاسی خاور میانه را رقم زد. روز 14 ماه می همانجا یک حادثه به همان اندازه مهم رخ داد و آن ملاقات باراک اوباما با نمایندگان شورای همکاری کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است. در مقاله تحت عنوان «معنای واقعی کمپ دیوید: باراک اوباما برای پادشاهان حاشیه خلیج فارس یادآوری می کند دنیا دست کیست» که به این رویداد اختصاص دارد، اشاره می شود: «مذاکرات کمپ دوید به معنی تنها رسیدگی به ادعاهای متقابل نیست. وجود این ادعاها امر طبیعی است زیرا راهبرد ایالات متحده در خاور میانه طبیعتاً نمی تواند با راهبرد های کشورهای عضو شورای همکاری مطابقت داشته باشد. مذاکرات کمپ دوید قبل از همه سر آغاز ایجاد سامانه جدید امنیت منطقه ای شده است که با توجه به تغییرات منطقه ای و خواست های فزاینده ایالات متحده از شورای همکاری برقرار می شود».
سفر ماه می سال جاری جان کری وزیر امور خارجه آمریکا به سوچی برای انجام مذاکرات با سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه و گفتگو با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، همچنان توجه زیادی به خود جلب کرده و سئوال های فراوانی به وجود می آورد که مهم ترین آنها این است که چرا واشنگتن مبتکر برقراری تماس در سطح عالی شد در حالی که در مواضع روسیه و ایالات متحده در قبال اوکراین و مسایل جهانی دیگر چیزی تغییر نکرده است؟ به عقیده نویسنده مقاله تحت عنوان «جان کری در سوچی: کریمه در عوض ایران و سوریه؟»، پاسخ این سئوال ساده است: «ایالات متحده به کمک فوری روسیه در زمینه ایران و سوریه احتیاج دارد که سیاست آمریکایی در این محورها به علت مقابله از سوی عربستان سعودی، ترکیه و قطر، متحدان منطقه ای اساسی آمریکا به مخاطره افتاده است. باراک اوباما نمی خواهد با شکست در خاورمیانه به سوی انتخابات جدید ریاست جمهوری آمریکا حرکت کند».
در حالی که مسکو مشغول میزبانی ملاقات های نمایندگان مقامات سوریه و معارضانی که نماینده واقعی کسی نبودند، بود، دشمنان اساسی دمشق یعنی عربستان سعودی، ترکیه و قطر طرح جدید سرنگونی دولت مشروع سوریه را تهیه کرده و به اجرای آن پرداختند. سناریویی که ریاض، آنکارا و دوحه با مشارکت امان طراحی کردند، از منابع نظامی برخی کشورهای عربی به دست آمده است. قصد «مثلث» این است که بشار اسد را تا پایان سال جاری سرنگون کنند. جزئیات امر در مقاله «جایی برای عقب نشینی وجود ندارد، دمشق پشت سر ماست!» تشریح شده است.
روز 16 ماه می سال 2015 سید علی خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت روز مبعث حضرت محمد رسول الله (ص) طی سخنانی در برابر سفرای کشورهای خارجی برخی ملاحظات خود را درباره اوضاع بین المللی بیان نمود. آیت الله خامنه ای فرمودند: « کشورهای اسلامی منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا، امروز گرفتاریهای زیادی دارند و پشت سر همهی اینها هم گرفتار نقشههای استکباری قدرت های بزرگ و در رأس آنها آمریکا هستند که به اسم حفظ منافع خودشان وارد میدان ها می شوند و هر کاری که دلشان می خواهد - همان شهوت و غضب - انجام می دهند؛ یعنی انسان های بیگناه را می کشند، از گروههای نابِکار حمایت می کنند». در این شماره مجله «ایران معاصر» متن کامل بیانات مقام معظم رهبری به زبان روسی درج شده است.
عربستان سعودی و ترکیه، یک پادشاهی و یک جمهوری کاملاً لاییک، طی مدت زیادی نتوانسته بودند در برخورد با مسایل منطقه ای نظیر سوریه، لیبی، مصر و عراق با هم کنار بیایند. آبشان در یک جوب نمی رفت و آنها نسبت به همدیگر خصومت می ورزیدند. ولی تغییرات در سیاست خاور میانه ای ایالات متحده یعنی انجام مذاکرات با ایران و درخواست واشنگتن از متحدانش که امنیت بیشتری تولید کنند تا مصرف می کنند، باعث شد که ریاض و آنکارا در برخورد با همدیگر بازنگری کنند. امروز این دو کشور ائتلافی را تشکیل می دهند که هدف غایی آن، مقابله با ایران و از بین بردن متحدان منطقه ای آن است. جزئیات این ائتلاف در مقاله «آنکارا و ریاض: پیمان علیه تهران» تشریح شده است.
روز 25 ماه می محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و عباس عراقچی معاون وزیر طی سخنانی در جلسه غیر علنی مجلس ایران از روند مذاکرات درباره برنامه هسته ای اطلاع دادند. گفتگوی شدید اللحنی به عمل آمد زیرا نمایندگان مجلس هشدار دادند که در تلاش برای به دست آوردن نتیجه مطلوب به هیچ عنوان نباید از به اصطلاح خطوط قرمز جمهوری اسلامی پا فراتر گذاشت. اگر موافقتنامه درباره برنامه هسته ای ایران تا 30 ژوئن به امضا نرسد، چه می شود؟ برخی جنبه های این وضع در مطلبی تحت همین عنوان بررسی می شود. نویسنده آن خاطرنشان می نماید: «این تحولات در منطقه به شورای همکاری پادشاهی های خلیج فارس به ریاست عربستان سعودی اجازه داد با استفاده از لابی جمهوری خواه خود در کنگره به ریاست سناتور مک کین، فشار بر باراک اوباما را افزایش دهد. کاخ سفید طاقت نیاورد و به تشدید مواضع خود در مذاکرات با تهران تن داد. اطلاعاتی پخش شد که اگر تهران گذشت نکند، واشنگتن می تواند تاریخ امضای موافقتنامه را به 30 سپتامبر یا حتی 30 اکتبر موکول کند».
«ترویکای بزرگ ضد سوری» که شامل ایالات متحده، ترکیه و عربستان سعودی است، مشغول متمرکز کردن کوشش های خود برای وارد کردن ضربه قطعی و نهایی به سوریه است. سناریوی نظامی خوشبینانه آنها ناظر بر سقوط بشار اسد و تصرف دمشق است. در این شرایط تهران می تواند و مایل است چه کاری بکند؟ بنا به اطلاعاتی که «ایران رو» به دست آورده است، جمهوری اسلامی ایران راهبرد سوری خود را تصحیح می کند. تفسیر هیأت تحریریه تحت عنوان «راهبرد جدید تهران در سوریه» به این موضوع اختصاص دارد.
مقاله «روابط ایرانی - هندی» این شماره مجله را به پایان می برد. در این مقاله آمده است: «ملاقات های مسئولین رسمی ایران و هند همیشه با اظهارات مبنی بر «پیوند های دوستانه خلل ناپذیری که ریشه های عمیق تاریخی و تمدنی دارد» توأم است. ولی در حقیقت امر وضعیت روابط بین تهران و دهلی نو تا این حد بی عیب و نقص نیست. تمایل آشکار مقامات هند به حساب بردن از نقطه نظر طرف ثالث یعنی واشنگتن، در روابط اقتصادی و سیاسی با ایران، به گرایش پایدار دهساله اخیر تبدیل شده است».
هیأت تحریریه مجله «ایران معاصر» طبق معمول ضمن تقدیم شماره جدید چهل و چهارم مجله به خوانندگان گرامی، امید صادقانه ای دارد که این مجله برای همه آنهایی که تحولات پیرامون ایران و اوضاع منطقه خاور میانه را رصد می کنند، جالب و مفید باشد.
49261
نظر شما