ابوالفضل کریمی: دانشمندان عصبشناس متوجه شدهاند که موسیقیدانها، دارای فعالیت مغزی بالاتری هستند که به آنها کمک میکند نسبت به دیگران اطلاعات دریافتی از گوشها و چشمهای خود را بهتر پردازش کنند.
به گزارش تلگراف، آنها متوجه شدند قسمتی از مغز که صدا را تفسیر میکند و به عنوان قشر شنوایی شناخته میشود، در افرادی که موسیقی تمرین میکنند سریعتر پاسخ میدهد و بهتر میتواند الگوهای جزئی را از میان حجم انبوه از اطلاعات که از طریق حواس ما به مغزمان سرازیر میشود تشخیص دهد.
پروفسور نینا کراوس، دانشمند عصب شناس و موسیقیدان آماتور در دانشگاه نورثوسترن همچنین متوجه شد که این قسمت مغز نقش بسیار مهمی در قابلیت خواندن متون بازی میکند.
او در حین سخنراین در کنفرانس سالانه انجمن پیشرفت علوم آمریکا در سندیگو ، درخواست کرد که موسیقی به عنوان بخش مهمی از مباحث درسی مدارس مطرح شود تا به کودکان کمک کند مهارتهای زبانی و خواندن خود را تقویت کنند.
او گفت: «شواهد زیادی برای فواید یادگیری موسیقی خصوصا در مدارس وجود دارد. چشمها و گوشهای ما میلیونها بیت اطلاعات در هر ثانیه دریافت میکنند و برای مغز ممکن نیست که همه آنهارا پردازش کند. بنابر این مغز ما به دنبال اطلاعات معمول و الگوهایی است که دریافت میکند. افرادی که موسیقی فرا گرفتهاند، بهتر میتوانند این الگوها را تشخیص دهند، زیرا آنها یاد گرفتهاند که نوتها را در هارمونیها و ملودیها تشخیص دهند».
هرچه شما بهتر بتوانید این الگوها را در موسیقی تشخیص دهید، به همان میزان شما بهتر میتوانید یک متن را بخوانید، زیرا نامهها و لغات موجود در متن نیز همگی دارای الگو هستند.
پروفسور کراوس و گروهش، روشی به نام electroencephalography را استفاده کردهاند که فعالیت الکتریکی در مغز را اندازه میگیرد. بر اساس این روش، آنها تحقیق کردند که مغز افراد موسیقیدان و افرادی که با موسیقی آشنایی ندارند چگونه به محرکهای گوناگون پاسخ میدهند.
او متوجه شد افرادی که هارمونیها را بهتر میفهمند، به همان نسبت هم بهتر میتوانند بخوانند و علاوهبرآن، موسیقیدانها خوانندگان بهتری نیز هستند.
او اکنون در حال انجام مطالعاتی در مدارس شیکاگو است تا مشخص میکند آیا آموزش موسیقی میتواند توانایی خواندن را در دانشآموزان بهبود ببخشد یا خیر.
تحقیقات او همچنین نشان داده است که موسیقیدان ها بهتر میتوانند صحبتهای خاص را در محیط شلوغ مانند کلاسها و رستورانها تشخیص دهند؛ زیرا مغز آنها آموزش دیده است که بین نتهایی که در ملودیها و هارمونیهای مختلف وجود دارد تمایز قائل شود.
او گفت: «تجربه موسیقی میتواند قابلیتهای روزانه شنیدن و زبان را بهبود ببخشد. ما در حال انجام مطالعاتی هستیم تا متوجه شویم در ذهن افرادی که موسیقی تمرین میکنند چه تغییراتی اتفاق میافتد».
دکتر آنیرود پاتل دانشمند عصب شناس از موسسه عصب شناسی در سندیگوی کالیفرینا در این باره گفت: «ارتباط موسیقی و زبان، بسیار بیشتر از آن چیزی است که قبلا تصور میشد و میتوان از موسیقی برای درمان مشکلات زبانی استفاده کرد».
یاد گرفتن یک ساز موسیقی همچنین میتواند با افزایش حساسیت مغز کودکان به صداها به یادگیری زبانی آنها کمک کند. آزمایشها نشان میدهد قرار گرفتن در معرض موسیقی میتواند در مراحل تکاملی مغز مفید باشد و فواید زیادی برای همه کودکان از جمله مبتلایان به توهم و مشکلات یادگیری داشته باشد.
محققان دانشگاه نورثوسترن، همچنین به رابطه بین قابلیت موسیقیایی و ظرفیت سیستمهای عصبی برای دریافت الگوهای صدا پی بردند. پروفسور نینا کراوس گفت: «نواختن یک ساز موسیقی تاثیراتی روی پردازش خودکار در ساقه مغز دارد. این محل که در قسمت پائینی مغز قرار دارد، وظایفی مانند کنترل نفس کشیدن، ضربان قلب و واکنش به صدا را به عهده دارد. نواختن یک ساز موسیقی قابلیت استخراج الگوهای مشابه مانند صدای ساز خود شخص ، هارمونیها و ریتمها را تقویت میکند».
نواختن یک ساز موسیقی به کودکان کمک میکند سخنان فردی را در کلاسهای پر سرو صدا بهتر پردازش کنند و اختلافات جزئی که در اثر بروز تغییرات در صدای انسان به وجود میآید دقیقتر تفسیر کنند.
سخنگوی موسسه ملی مبتلایان به وهمگرایی گفت: «بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم به موسیقی خیلی خوب پاسخ دادهاند. به نظر میرسد موسیقی میتواند به کودکان کمک کند با افراد اطراف خود بهتر ارتباط برقرار کنند ، آرامش بیشتری داشته باشند و راحتتر بتوانند احساسات خود را بیان کنند».
نظر شما