به گزارش خبرآنلاین، کتاب «بازخوانی نقش دولتها و رسانههای غربی در آشوبهای پس از انتخابات» از سوی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها منتشر شد.
در این کتاب فصلهایی با عناوین «ناتوی فرهنگی به روایت مقام معظم رهبری، بازخوانی نقش دولتها و رسانههای غربی در آشوبهای اخیر، شبکه بیبیسی و آتش بیاری معرکه، سابقه کاری بیبیسی، تشکیل اتاق جنگ روانی در شبکه تلویزیونی سیانان، برنامهریزی غرب برای 18 میلیون کاربر اینترنت در ایران، بودجه 400 میلیون دلاری سیا برای آشوب پس از انتخابات، کمک آمریکا به اغتشاشگران، نتایج سرمایهگذاریهای غرب در رسانه، ژنرالها و سربازان جنگ نرم چگونه عمل میکنند، تلاش شکست خورده آمریکا برای انقلاب رنگی در ایران، سربازگیری از دانشگاهها، سرمایهگذاری چند وجهی، جنبشهای فمنیستی، صید نخبگان، در حلقه بنیاد سوروس، سیا و جنگ سرد فرهنگی، جنجال کتاب خانم ساندرس، سیا و کنگره آزادی فرهنگی، عملیات براندازی نرم به سبک آمریکایی سوروس، سوروس در ایران؟، رابطه هاله اسفندیاری با بنیاد سوروس، ناتوی فرهنگی و اهداف آن و ابزارهای ناتوی فرهنگی» جای گرفته است.
در بخش «سربازگیری از دانشگاهها» میخوانیم: در پروژهای که حلقه کیان طراحی نموده بودند، مأموریت عبور از میدان مین و خطوط قرمز به عهده جنبش به اصطلاح دانشجویی گذاشته شد تا جنبشی که خاستگاه و فلسفه وجودی آنها با عدالتخواهی، استکبارستیزی و استقلال محوری تعریف شده است، به ابزاری در جهت تحقق و اجرای سناریوی دشمن تبدیل شود، ثمره این سرمایهگذاری در شبه کودتای 18 تیر سال 1378 خود را به خوبی نشان داد و عناصر فریب خوردهای چون علی افشاری، رضا دلبری، اکبر عطری، عبدالله مومنی، رضوی فقیه و ... به عنوان پیشقراولان جنبش دانشجویی معرفی شدند.
بنا بر این گزارش، در بخش «صید نخبگان» آمده است: سرمایهگذاری بر روی عناصر نخبه، دانشگاهی و پژوهشگر، بخش دیگری از سناریوی چندوجهی غرب در جهت برپایی انقلاب نرم بوده است، در سال گذشته، تعدادی از اساتید دانشگاه و محققان ایرانی در قالب بورسهای تحصیلی، فرصتهای مطالعاتی و نشستهای علمی از کشور خارج شدند که یقیناً بخشی از آنها به عنوان سوژه و هدف، مورد توجه سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی دشمن بودهاند.
بازخوانی سرگذشت یکی از این سوژهها در سالیان گذشته، حاوی درسها و اشارتهای بسیار است. در شهریور 1385 وقتی که رامین جهانبگلو از زندان آزاد شد، به سراغ خبرگزاری «ایسنا» رفت و حرفهایی از جنس پشیمانی و افشاگری زد، وی درباره انتخاب این خبرگزاری برای مصاحبه گفت: «قبلاً دیده بودم بین خبرگزاریهای مختلف، این خبرگزاری متعلق به قشر روشنفکری است و آن را انتخاب کردم».
جهانبگلو میگوید:« بنده به دلیل ارتباط با برخی نهادها و مؤسسات آمریکایی دستگیر شدم. ارتباط من با بیگانگان از سال 1377 آغاز شد که به کانادا و سپس به دانشگاه هاروارد رفتم. بعد از این که سه سال در دانشگاه تورنتو تدریس کردم، سازمانی که مجله دموکراسی در آن منتشر میشد، بورسیه را به بنده پیشنهاد کرد که آن بورس را گرفتم و به واشنگتن رفتم. در موسسه NED که بودجه خود را از کنگره آمریکا میگیرد و بیشتر در جهت فروپاشی کمونیزم در اروپای شرقی تأسیس شده بود، مشغول به کار شدم و بعد هم از طریق این موسسه با نهادها و مراکز دیگر مرتبط شدم و در کنفرانسها شرکت کردم و گزارش نهایی این جلسات را که بیشتر استراتژیک بود، به مسئولان آن موسسه میدادم. از طریق مسئولان موسسه با افرادی در وزارت خارجه آشنا شدم و کم کم در حلقه مأموران ویژه آمریکا و اسرائیل خود را یافتم... به گذشته خود که نگاه میکنم خودم را یک قربانی میبینم. من فکر میکردم کار دانشگاهی انجام میدهم اما در حلقهای قرار گرفته بودم که پول آن را سازمانهای امنیتی میدادند و من اسم این مجموعه را امپراتوری میگذارم، بسیاری از مأموران امنیتی آمریکا و اسرائیل از عناصر دانشگاهی هستند و خود را زیر نقاب مراکز فرهنگی و آموزشی پنهان کردهاند، من در این دوران برخلاف میلم رو در روی منافع ملی کشورم قرار گرفتم، آمریکاییها برای دستیابی به امپراتوری فرهنگی هزینههای بسیاری کردهاند و شعار آنها این است هر کس که با ما نیست علیه ماست، آنها برنامهها و هزینههای بسیاری را برای منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی تدارک دیدهاند.»
نظر شما