شهرام شکیبا

ماریوس: من دارم مطالعه می‌کنم. نمی‌تونم کار دیگه‌ای انجام بدم. من هنرمندم، نقاشم، دستام ظریفه. اگه می‌خواین بیام دور تا دورش رو نقاشی کنم.

کوزت: بنده اهل گفت‌وگو هستم. ضمناً انقدر برای تناردیه‌ها کار کردم، جون به تنم نمونده. چون کسی به حرفم گوش نمی‌ده، نمی‌تونم کاری بکنم لذا شما بفرمایید. اصلاً بذارید یکی از تناردیه‌ها بیاد. ضمن اینکه من و ماریوس داریم ازدواج می‌کنیم. 

راهبه: من تا حالا دروغ نگفتم، راستش رو بگم می‌ترسم یه دفعه حین کار خوابم ببره، همه چی خراب شه. 

یک نفر: من الان باید داد بزنم، وقت ندارم.

بازرس ژاور: من دارم اینکه داد می‌زنه رو کتک می‌زنم. اگه نزنمش اون دیگه داد نمی‌زنه و هر دومون بی‌کار می‌شیم. مگه من بی‌کارم که بی‌کار بشم.

شهردار مادلن: من کیسه شن گذاشتم توی خیابون واسه روز برفی، حالا چون برف نیومده باید جمعشون کنم، وقت ندارم. 

پیرمرد: من با این سن و سال و وضعیت زانوم اساساً برای این کار مناسب نیستم. 

فشلوان: من خودم این گاری رو انداختم رو خودم اما اگه بیرون بودم حتماً خودم رو از زیر گاری درمی‌آوردم. 

همه دور فشلوان که گاری رویش افتاده بود جمع شده بودند و با هم حرف می‌زدند. لذا او چهار سال زیر گاری‌ای که زیادی تویش بار زده بود و چپ شده بود، ماند. لذا به آن‌ها که دورش جمع شده بودند و تماشا می‌کردند، اخم می‌کرد. ممکن بود فشلوان چهار سال دیگر زیر گاری بماند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 4738

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بنیامین IR ۱۲:۵۱ - ۱۳۸۷/۱۲/۱۵
    0 0
    aaaaali bood .khoda kone majera 4asale dige edame peyda nakone va yeki az jamaat gariro bardare.shoma ham ba tanzetoon komak konin
  • عباسحسیننژاد US ۰۹:۵۰ - ۱۳۸۷/۱۲/۱۶
    0 0
    سلام آقای شهرام خان!‍ خوشحالم که آقای انتظامی نیاز به طنز رو احساس کردند و این ستون رو راه انداختند در سایت...
  • مهتاج IR ۱۰:۵۳ - ۱۳۸۷/۱۲/۲۰
    0 0
    من حاضرم فشلوان رو از زير گاري بيرون بيارم به شرط اينكه امضا بده از زير گاري كه در اومد بداخلاقي نكنه و يه چارپنشيشهفهش سالي بره آرادان، شهر جديد بينوايان!