به گزارش ایسکانیوز 21 تیر 1383جنایت در یکی از خانه های ولنجک ، افسران کلانتری 163 تهران ، بازپرس بهروز هنرمند (کشیک وقت دادسرای امور جنایی) و پلییس آگاهی را به قربانگاه کشاند و آنان با جنازه کاردآجین زنی به نام «کبری» رو به رو شدند.
با آغاز تحقیق ، مردی به نام «خانعلی» خود را همسر «کبری» معرفی کرد و گفت : ساعت 11 شب که از محل کارم به خانه برگشتم و با زنم جرو بحث کردم.«کبری» تهدید می کرد از من جدا میشود تا زن مردی به نام «محمود» شود.
وی اضافه کرد : من که به زنم و «محمودم مشکوک بودم وقتی برای چندین بار از طرف «کبری» تهدید شدم کنترلم را از دست دادم و نیمه شب با چاقو به جانش افتادم.ساعت 7:30 صبح که شد به خانه «محمود» رفتم و در پارکینگ ، کمین کردم.زمانی که از خانه اش بیرون آمد به او هم چند ضربه زدم و گریختم.
به دنبال بازسازی صحنه جرم و صدرو کیفرخواست ، پرونده به شعبه 71 دادگاه کیفری تهران فرستاده شد و «خانعلی» پای میز عدالت نشست.
در نخستین نشست رسیدگی به این ماجرا که به ریاست قاضی «نورا...عزیزمحمدی» و با حضور چهار مستشار برگزار شد ابتدا نماینده وقت دادستان ، کیفرخواست را خواند.
«محمدرضا حیدری » اعلام کرد : با توجه به اعتراف های مجرم و تقاضای خانواده داغدار ، برای «خانعلی» اشد مجازات خواهانم.
سپس چهار فرزند قربانی در جایگاه ویژه قرار گرفتند و دو دختر و یکی از پسران او برای قاتل مادرشان تقاضای صدور حکم مرگ کردند اما پسر کوچک مجرم گفت : من نمیتوانم در این زمینه حرفی بزنم.
«خانعلی» نیز در دفاع از خود گفت : از کاری که کردهام پشیمان نیستم ؛ ریختن خون زنم آرامم کرد.
قاضی «عزیز محمدی» و چهار مستشار در پایان آن نشست وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود ، جانی را به مرگ محکوم کردند.حکم به تایید دیوان عالی کشور رسید اما به خاطر برخی ایرادهای قضایی ، در مرحله استیذان نقض شد.
همچنین «خانعلی» برای بررسی وضعیت روانی اش به پزشکی قانونی معرفی شد که سلامتی عقلانی وی به تائید کارشناسان رسید.گزارش ایسکانیوز میافزاید ، وی این بار در شعبه 74 دادگاه کیفری به ریاست قاضی «حسینی کوه کمره ای» پای میز محاکمه ایستاد و وکیل خانواده داغدار اظهار داشت : شواهد و همچنین گفته های فرزندان «خانعلی» نشان می دهد این مرد «کبری» را با انگیزه مالی قربانی کرد و برای فرار از قصاص ، موضوع ناموس را پیش کشید.
همچنین دختر بزرگ قربانی گفت : از وقتی مادرم یک رستوران را از پدرش به ارث برد دعوای پدرم با او شروع شد.پدرم می خواست هر طور شده رستوران را از چنگ مادرم بیرون بکشد و 20 روز قبل از جنایت هم مادرم را کتک زد و در اتاق زندانی کرد تا از او چک سفید امضا بگیرد.
در همین حال ، دختر کوچک «خانعلی» حرف های خواهرش را تائید کرد : «مادرم می خواست رستوران را به من ، خواهر و برادرهایم بدهد اما پدرم مخالف بود.قسم می خورم مادرم زن پاکدامنی بود.محمود امور بیمه کارکنان رستوران را انجام می داد و به همین خاطر مادرم با او تماس داشت.»
نوبت دفاع به مجرم که رسید باز هم همان حرفها را مطرح کرد : «شش ماه بود که متوجه رابطه پنهانی کبری و محمود شده بودم. آن شب وقتی از رستوران به خانه ام آمدم زنم گفت که می خواهد طلاق بگیرد.به همین خاطر نیمه شب سر او را بریدم.
*قاضی : اگر شش ماه بود که به رابطه پنهانی آنان پی برده بودی پس چرا نیمه شب زنت را کشتی؟
*مجرم : نمی دانم.
*قاضی : شواهد نشان می دهد زنت نماز می خواند و هر روز به مسجد می رفت ، درست است؟
*مجرم : بله.
ضد و نقیضی این مرد ، پنج قاضی را به شور واداشت و «خانعلی» برای بار دوم به قصاص نفس (مرگ) محکوم شد.رای به تائید شعبه هفتم دیوان عالی کشور رسیده و نفس های «خانعلی» به شماره افتاده است.شاکیان خصوصی اگر از خونخواهی نگذرند وی به زودی اعدام می شود
حکم اشد مجازات مردی که همسرش را در تهران ، قربانی خشم خود کرد به تائید دیوان عالی کشور رسید.
کد خبر 47693
نظر شما