سپس با شكلگيري فارك و در پي تحققبخشي به آرمانهای سوسياليسم، ايجاد كمون و سازماندهي از سوي اعضا مورد تاكيد و پيگيري بود. روند توسعه در دهههای بعد به سمت تجهيز و نوسازي ارتش خلقي رفت. پس از انقلاب 1959 كوبا، ایالاتمتحده نفوذ نظامي خود را بر سراسر منطقه افزايش داد؛ فارك نيز سلسله مراتب و ساختار جديد نظامي بر مبناي ارتش خلق را ايجاد كرد.براين مبنا كوچكترين واحد نظامي اسكاد (12نفره)؛ پارتيزاني (2 اسكاد)، دسته (دوگروه پارتيزاني) ستون (دودسته)، جبهه (بيش از يك ستون)، فرماندهي عالي مركزي (بالاترين فرماندهي در جبهه)، بلوك جبههها (شامل جبهه)، فرماندهي عالي مركزي (متشكل از دبيران هر بلوك)، فرماندهي عالي مركزي (فرماندهي مستقيم اصلي) است. فارك از نظر سازماني 7 منطقه عملياتي اصلي دارد كه هر بلوك شامل 5 تا15 جبهه است؛فراتر از اين موارد كارنامه فارك مملو از عمليات بمبگذاري، آدمربايي، گروگان گيري، ارعاب، هواپيما ربايي، انفجار مستقيم، اخاذي وقتل است. به اميد توافقات صلح در 7 نوامبر 1998 آندرس پاسترانا رئيسجمهوری وقت به فارك 42000 كيلومتر مربع مكان امن در اطراف سان ويسنته دلكاگوان داد وخلع سلاح برخي از مقرهاي فارك آغازی براي مذاكرات اوليه صلح شد. طي سه سال روند مذاكرات صلح بسيار كند بود، طوري كه برخي سازمانها و خبرگزاريها گزارش دادند كه فارك از مكان امن براي صدور سلاح، قاچاق مواد مخدر، سر بازگيري كودكان و تشكيلنيروهاي مسلح استفاده ميكند.
پس از يكسري اقدامات تروريستي مانند هواپيما ربايي، حمله به شهرها و دستگيري چند تبعه خارجي (سه ايرلندي كلمبيايي) و آموزش بمبگذاري و آدم ربايي پاسترانا در 21 فوريه2002 به مذاكرات صلح پايان داد و به نيروهاي ارتش دستور كنترل بر مناطق امن را صادر كرد. در سالهاي 2002 تا 2005 فارك تحت فشار شديد اقدامات نظامي و پليسي رئیسجمهوری وقت آلوارو اوريبه قرار گرفت كه در اين عملياتها بخشي از جنگجويان و فرماندهان مياني از حمله سيمون ترينيداد در 2004 دستگير شدند. ترينيداد بانكداري بود كه با پيوستن به شورشيان درمذاكرات سطح بالاي فارك با پاسترانا شركت داشت و يكي از فرماندهان مركزي فارك به شمار ميرفت. در دو سال اوليه حکومت، اوريبه چندين جبهه عليه فارك را تقويت كرد. در ژوئن 2004، 34 كشاورز كوكا با دست وپاي بسته كه با شليك سلاحهای اتوماتيك به قتل رسيده بودند، پيدا شدند، در مرحله بعد فارك متهم شد و كشتار آنها را به دليل حمايت از شبهنظاميان راستگرا پذيرفت و دولت را براي اشك تمساح ريختن در مورد مرگ آنها نكوهش كرد. حجم تبليغاتي حقوق بشر سازمان ملل متحد در اين تحولات بسيار گسترده بود.
در سال 2005 فارك استراتژي مقاومت در برابر برنامه كلمبيايي اوریبه را از طريق جنگ در جنگلها و ترتيب دادن حملات در مقياس بزرگ اعلام كرد. يكي از مهمترين ابزارهاي فارك در اختيار داشتن گروگانهايي از مقامات سياسي و نظامي بودكه حدود 45 نفر بودند و معمولا در مذاكرات تقاضاي مبادله آنهارا داشتند. ساير تحولات بعدي تا 2008 همگي تحتالشعاع مسائل گروگانها بوده است، حتي در 28 ژوئن 2008 فارك از قتل 11 نمايندهای كه سال 2002 ربوده شدهاند، سخن گفت. البته شورشيان ادعا كردند كه اين نمايندگان توسط آتشبازي گروههای نظامي نامشخص به قتل رسيدهاند و دولت نيز از اعدام آنها توسط فارك خبر داد. مرگ رائول ريس و 20 تن ديگر در حمله اول مارس 2008 به اردوگاه فارك در سرزمينهای اكوادورضربه سختي به فارك وارد كرد. اين حادثه موجب تنش گسترده بين اكوادور و ونزوئلا با كلمبيا شد و سراسر منطقه را تا سر حد جنگي سريع پيش برد.
پدرو آنتونیو مارین معروف به مانوئل مارولاندا (یا تیرو فیخو) در 4 دهه مملو از خشونت، فارك را رهبری كرد تا اینكه از سوی یكی از فرماندهان فارك اعلام شد وی در 26 مارس 2008 بر اثر حمله قلبی جان باخته است و آلفونسوكانو به عنوان جانشین وی انتخاب شد.اما فرماندهان ارتش كلمبیا بر این عقیده اندكه مارولاندا بر اثر بمباران ارتش كشته شده است. در ماه می2008 دو تن از اعضای دبیرخانه 7 عضوی فارك به نامهای دورائول ریس و ایوان ریوس در جریان حملات و بمباران به كمپ خود در نزدیكی مرز با اكوادور و عوامل داخلی (ریوس توسط یكی از محافظان خود) به قتل رسیدند. مارولاندا آخرین طبقه ارتباطی شورشیان فارك با بنیانگذار آن بود كه به عنوان یك نیروی مدافع حقوق رعیتها علیه مالكان و زمینداران مبارزه میكرد. مارولاندا تا اواسط دهه 1990 یك نیروی 19 هزار نفری شورشیان را در واحدهای بزرگ رهبری میكرد كه همواره به پادگانهای ارتش كلمبیا حمله میكردند. استراتژی تهاجمی دولت به رهبران فارك موجب شد آنها از شهرها رانده شوند. آلفونسو كانو جانشین مارولاندو فردی میانهرو بود.او در مصاحبهای با اكونومیست در سال 2001 به عنوان یك ماركسیست نشان داد كه آمادگی پذیرش دموكراسی را ندارد و خواهان كسب قدرت سیاسی است. اولین وظیفه كانو جلوگیری از متلاشی شدن فارك بود. 9 هزار چریك فارك همچنان مسلح هستند.
منتشرشده در روزنامه دنیای اقتصاد
اوریبه که از 2002 رئیسجمهور بود، برابر برنامه امنیت دموکراتیک و برنامه کلمبیا نیروهای امنیتی را تا سهبرابر افزایش داد وشمار آنها را به 270 هزار نفر رساند كه شامل 80 هزار سرباز حرفهای ومتخصص میشدند. این نیروها توسط ناوگان هلیكوپتری بزرگ، بمبافكنهای تاكتیكی سوپر توكانوساخت برزیل و مشاورههای آمریكا در زمینه ردیابی مكالمات پشتیبانی میشد. تقویت ارتش كلمبیا باعث تغییردر جنگ شد وفارك را از شهرها خارج ساخت. تغییرات در استراتژی دولت به دلیل هدفگیری رهبران وچریكهای فارك نتیجهبخش بود و باعث شد فارك نیروهای بیشتری را از دست دهد. ژنرال فردی پادیلا دی لئون، فرمانده نیروهای مسلح ارتش كلمبیا در دوره رئیسجمهور اوریبه گفت که «شورشیان فارك از لحاظ نظامی ضعیف شدهاند و از لحاظ سیاسی منزوی، ما نیز با اقدام علیه تجارت قاچاق این گروه، بودجه آنها را هدف قرار دادهایم و اكنون بازگشت به شهرها برای آنها غیرممكن شده است.» اما درباره وضعیت نیروها نیز اقوال متفاوت است.در 2008 طبق اعلام رسمی دولت كلمبیا بین 6000 تا 8000 نیرو داشته كه در 2001 این رقم 16 هزار نیرو بود. برخی تحقیقها نیز حكایت از داشتن 18هزار شورشی دارد. فارك اكنون 15 تا 20 در صد سرزمین كلمبیارا در اختیار دارد که عموما در جنگلهای جنوب شرقی و كوههای آند مستقر هستند. فارك تا 2011 زمان مرگ کانو توسط او و هیاتی 5 نفره شامل فرماندهی خورخه بریسنو (jorge Briceno) مشهور به منو جوجوی پس از مرگ مانوئل مارولاندا اداره میشد. سخنگوی بینالمللی رائول ریس بود كه در حمله ارتش كلمبیا به اكوادور در اول مارس 2008 كشته شد، اما در زمینه دكترین سیاسی فارك از چند جبهه شهری یا سلولهای شبهنظامی برخورداراست.
نظر شما