به گزارش خبرآنلاین، اسحاق جهانگیری وزیر صنایع و معادن دولت اصلاحات در گفت وگو با مهر درباره فعالیت هایش بعد از وزارت،وضعیت حزب کارگزاران وحوادث پس از انتخابات اظهار نظر کرد.
اهم سخنان وی را در ادامه بخوانید:
-
من بعد از سال 84 یک کانون فکر درست کردم ، به نام «بنیاد صنعت و توسعه ایرانیان» که تصور اولیه ما این بود که مسئولین دولتی نهایتا به فکر مجموعه ای از افراد و مدیران سابق،اساتید دانشگاه و بخش خصوصی نیاز دارند که از فکر و اندیشه این افراد استفاده کنند برخلاف تصور ما دولت خیلی احساس نیازی برای استفاده از فکر این مجموعه نداشت و خود به خود خیلی فعال نشد.
-
یک ماهنامه «صنعت وتوسعه» ای هم درست کردیم که برخی از حرف ها و نظراتی که وجود دارد را منتشر می کنیم، کار جدی دیگری نداریم.
- حزب کارگزاران از مجموعه نیروی های دانشگاهی،متخصص و مدیران با سابقه در جمهوری اسلامی ایران ایجاد شد که بتواند در روند توسعه کشور نقش خوبی ایفا کند.در مقاطع مختلف هم سعی کرد با خط مشی اعتدالی که داشت اقداماتی انجام دهد در فضای سیاسی کشور خصوصا انتخابات نقش مؤثری داشته باشد و تلاش داشته عقلانیت سیاسی در رفتارها جایگزین التهابات و فضای شعار گونه کشور شود.ژ
- حزب درانتخابات دوره دهم هم فعال بود اما اتفاقات بعد از آن هزینه کار سیاسی در کشور را بالا برد. احزابی که در داخل این نظام درست شدند با این انگیزه مجوز نگرفتند که پیرو کار مبارزاتی که انجام می دهند ، هزینه های سنگین برایش بپردازند.
- احزاب اصلاح طلب که کارگزاران یکی از آنهاست به هرحال نمی توانند نسبت به سرنوشت نظام و سرنوشت مردم بی تفاوت باشند .
- با همه اتفاقات ناگواری که افتاده و احساس بی مهری که از اوضاع می کنند فکر می کنیم در یک مقطعی باید ارزیابی از عملکرد خودشان داشته باشند و احیانا اگر اشتباهات و خطاهایی در روند کار اصلاح طلبان بوده آنها را اصلاح و برطرف کنند. هم یک تعاملی با نظام داشته باشند گفتگویی بر قرار کنند تا یک راهکاری برای برون رفت از وضع فعلی پیدا شود.البته لازمه این کار این است که سعه صدر در مدیریت کشور هم به وجود باشد. آنها هم شرایطی به وجود بیاورند که احزاب و نیروهای وفادار به نظام جمهوری اسلامی احساس کنند می توانند در صحنه دوباره حضور فعال داشته باشند و نقش آفرینی کنند.
- هنوز درمورد اتخابات شوراها بحث نشده اما اساسا احزابی که می خواهند درون نظام باشند نمی تواند از انتخابات کنار باشد ولی باید این دغدغه ها را واقعا برطرف کنیم.باید از انتخابات اخیر درس بگیریم به نظرمن مهمترین درسی که می شود گرفت این است که کاری کنیم که از این به بعد هیچکس دغدغه ای در ارتباط با انتخابات نداشته باشد.
- تا انتخابات یازدهم ریاست جمهوری خیلی فاصله است به علاوه اینکه بالاخره هنوز ترکش های انتخابات دهم تمام نشده . باید بگذاریم از این وضعیت عبور کنیم تا بعد.
-
متأسفانه در شرایط فعلی افراد در انتخاب شعارهایی می دهند و رأی مردم را می گیرند پس از پیروزی کمتر خود را پاسخگوی وعده های دوران انتخابات می دانند مگر در انتخابات قبل گفته نشد که پول نفت سرسفره مردم آورده می شود مگر وعده استقرار عدالت و مبارزه با مفاسد اقتصادی داده نشد،چه کسی ارزیابی کرد که چقدر از این وعده ها عمل شده است.
- اگر درهمین اتفاقات ناگوار بعد از انتخابات دهم ریاست جمهور، با احزاب تعامل بهتری وجود داشت هزینه کمتری بر کشور و نظام و مردم تحمیل می شد.
- هزینه ارتباط با احزاب بالا رفته احزاب حتی برای تأمین مسائل مالی خود با مشکل روبرو هستند،زمانی که ما به احزاب اجازه می دهیم که آنها از هواداران و دوستداران خود منابع مالی شان را تأمین کنند در صورتی که موفق خواهد شد که هواداران آن احزاب احساس کنند که کمک اش به حزب هزینه دیگری برایش نداشته باشد که در شرایط فعلی این طور نیست،الا احزابی که در کنترل و چارچوب دولت باشند که ممکن است آنها از این نظر راحت باشند.
- احزابی که از داخل یک جریان مردمی شکل می گیرند و در طول زمان شروع به بزرگ شدن می کنند از استحکام بهتری برخوردار هستند. من فکر می کنم همین موضوع که رئیس جمهور با افتخار می گوید به هیچ حزب و گروهی وابسته نیستم این نقطه قوتی نیست.
- چه بخواهند و چه نخواهند .آقای احمدی نژاد با حمایت حزب اصول گرا رئیس جمهور شد ولی یک حزب یا شخصیت اصولگرا را نمی بینید که امروز به معنای واقعی از دولت و آقای احمدی نژاد حمایت صد در صدی کند، اگر هم حمایت می کنند سعی می کنند در الفاظ کلی که مثلا چون مقام معظم رهبری به رئیس جمهور توجه دارد ما از او حمایت می کنیم. اینکه کار حزبی نیست بله توجه مقام معظم رهبری به دولتها یک سیاست کلی است و ایشان به هرکس هم که رئیس جمهور شود توجه دارند. احزاب باید مسئولیت آن را قبول کنند. کتمان نباید کرد که بخش عمده ای از اصولگراها امروز از منتقدین دولت محسوب می شوند و اگر اقای احمدی نژاد خود را متعهد به احزاب اصولگرا می دانست الان اینگونه نبود.
- در حال حاضر حزب کارگزاران فعالیت ویژه ای را انجام نمی دهد پس چون فعالیتی انجام نمی دهد پس خود به خود هزینه ای هم ندارد ولی حزب کارگزاران به دلیل ماهیتی که داشت اعضاء و هوادارانی دارد که عموما طرفدار یک ایران توسعه یافته و پیشرفته می باشند. این هواداران می توانستند هزینه های حزب را به طور کامل تأمین کنند وبه نظر من هم اکنون درآمد زایی برای احزاب سخت شده است علت اصلی آن هم این است که هزینه کار حزبی بالا رفته است تا زمانی که حکومت هزینه کار حزبی را پائین نیاورد تأمین درآمد احزاب از جیب هواداران کار سختی خواهد بود.
- البته احزاب خودشان متمول نیستند یعنی حلقه اصلی احزاب آدم های سیاسی هستند و از نظر فردی درآمد آنچنانی ندارند اما وقتی ایده حزب مورد قبول عده ای قرار می گیرد آنها هستند که برای پیشبرد این ایده از آن حزب حمایت می کنند،مثلا ایده حزب کارگزاران برای فعالین اقتصادی جالب می باشد و این فعالین اقتصادی دوست دارند که این ایده در کشور جا بیفتد و از حزب حمایت می کنند.
- در گذشته کسی از این که دارائی اش را اعلام کند، واهمه نداشت و شفاف مطرح می کرد. ما صادقانه اظهار نظر می کردیم یعنی از بخش خصوصی دفاع می کردیم.از توسعه ایران دفاع می کردیم از اینکه مردم کار اقتصادی کنند و پولدار شوند خوشحال می شدیم چون این طوری می گفتیم و مواضع مان شفاف بود هیچ مشکلی وجود نداشت اما الان مثلا یکی از مقامات دولت نهم که بالاخره معلوم شد این شخص میلیاردر است دارایی وی که در صحن مجلس اعلام شد به تنهایی از دارایی تمام وزرای کابینه های دولت های گذشته بیشتر بود . یعنی مثلا اگر دارایی همه وزرای خاتمی را روی هم بگذاریم به اندازه دارایی وی نمی شود . متأسفانه شعارها با واقعیت سازگار نیست.
- این اتفاقات می توانست پیش نیاید و یا خیلی کم هزینه تر باشد . ببینم چرا نشد . به نظر من دراین فضایا همه اعم از احزاب ، گروه ها،شخصیت ها،مسئولین مهم هستند هیچکس نمی تواند بگوید من بدون اشکال بوده ام همه آنهایی که اتفاقات بعداز انتخابات را مدیریت کردند بسیار بد مدیریت کردند و اشکالات جدی در مدیریتشان وجود داشت که می توانستند طوری مدیریت کنند تا مطالبات مردم این قدر توسعه پیدا نکند هم احزاب و هم گروه ها نتوانستند نقش واقعی خود را ایفا کنند وزارت کشور و شورای نگهبان به عنوان مسئول برگزاری انتخابات باید از عملکرد خود دفاع می کردند و معترضین را قانع می کردند. یعنی طرفین ساعت ها در رسانه ملی بحث آزاد می کردند که انتخابات بدون اشکال برگزار شده تا مردم قانع می شدند.
نظر شما