حجتالاسلام ابوالقاسم حسینی ژرفا در این نشست که به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شده بود؛ با بیان اینکه موسیقی در آثار فقهی ما با عنوان «غنا» مطرح شده، اظهارکرد: فقیهان غنا را موسیقی آوازی میدانند و نه سازی. غنا صدایی است که موجب طرب شود و طرب از نظر علما نوعی از خود رهیدگی و سبکی است. بیشتر نواهای رایج گذشته در محافل اسلامی، نغمههای سرداده شده در روضهها، مولودیخوانیها، قرائتهای قرآن، اذانها و ... همه غنا هستند. غنای اصطلاحی که اکثر فقها از آن یاد میکنند با تمدن، تاریخ و زندگی مسلمانان بسیار فاصله دارد.
او ادامه داد: دین یعنی نقشه راه زندگی یک انسان دیندار از دین انتظار دارد برای تامین نیازهای اساسی زندگی او راهکار داشته باشد. این راهکار باید در هر سه بنیانِ حکمت، فطرت و طبیعت استوار باشد. عالم دین اگر با در نظر گرفتن این هر سه بنیاد به نیازهای اصلی انسان پاسخ ندهد فقط اسم دین را یدک میکشد و خود به خود انسان از او و از دین او فاصله میگیرد. اول در رفتار او شک میکند و پس از آن در موضوعیت دین دچار تردید میشود.
هنر پاسخی است به نیازهای طبیعی انسان
این استاد دانشگاه با بیان اینکه هنر پاسخی است به نیازهای طبیعی انسان، افزود: هنر بر سه بنیاد حکمت، فطرت و طبیعت استوار است، هنر تراوش روح انسان است و هنرمند هنگام خلق یک اثر هنری بخشی از روح خود را در اثرش میگذارد و از آنجا که هنر از اوج، فرود و کرشمههای روح هنرمند است میتواند روح مخاطب خود را درمان کند.
ژرفا، مهمترین اثر هنر را جلا دادن روح دانست و گفت: روح انسان در برخورد با بخش مادی جهان احساس کسالت و افسردگی میکند. هنر از آنجا که نتیجه خراش و صیقل روح است به کمک روح مخاطب میآید و به آن لطافت میدهد. گاهی ماهها و سالها طول میکشد تا سمفونی خلق شود و قرنها همین سمفونی باعث لطافت روح انسان میشود.
او تصریح کرد: برخی از علما معتقدند موسیقی وقتی میخواهد متجلی شود قطعا با یکی از گناهان همراه است، همچنین میگویند موسیقی خراش روح است و چیزی که خود خراش است باعث زوال روح، زوال عقل میشود. اما در پاسخ به این سخنان باید گفت موسیقی میتواند مجلس آرایی کند و هیچ آلودگی نداشته باشد. فضای بسیاری از محافل موسیقی بویژه موسیقی سنتی ما بسیار پاک و معنوی است. از طرف دیگر هنر برگرفته از روح آدمی است و موسیقی نیز نه برای خنیاگر و رامشگر و نه برای مخاطب باعث تخدیر روح نیست.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه فقها تحت تاثیر روایات امامان شیعه(ع) موضعگیری در برابر موسیقی دارند، گفت: در اواخر دوران امویان، خلفا با استفاده از موسیقی و بهرهگیری از بهترین خنیاگران مردم را از امامان شیعه دور نگه میداشتند. از آنجا که امامان(ع) نه قدرت تعطیل کردن دستگاه حکومتی را نداشتند و نه فرصت آگهی بخشیدن به مردم پس تنها راه ممکن را انتخاب کردند و آن هم حذر مردم از موسیقی بود.
نگاه قرآن به موسیقی
او با اشاره به آیات (31 تا 33) سوره اعراف، گفت: قرآن کریم به عنوان اولین مرجع و منبع ما در دین، نه تنها موسیقی را نکوهش نکرده است بلکه در آیاتی آن را نیز سفارش کرده است. خداوند در قرآن کریم تنها زشتیهای فاحش، گناه و تجاوز حقوق دیگران و شریک برای خدا قائل شدن و نسبت دادن آنچه نمیدانید را حرام کرده است و جز این موارد در استفاده از زیباییها هیچ محدودیتی وجود ندارد.
این محقق با اشاره به روایتی از امام رضا(ع) درباره اینکه زیباییهای قرآن با آواز خوش چند برابر میشود و استناد آن به آیات قرآن، خاطرنشان کرد: این استناد نشان میدهد موسیقی از همان بخش زیباییهای افزون و خاص در خلقت خداوند است. همچنین در قرآن کریم خداوند صدای خوش داوود را فضل و عنایتی خاص از جانب خود میداند.
او با بیان اینکه همه مواردی که در قرآن کریم به نکوهش موسیقی میپردازد با سه عنوان«لغو، لهو و زور» آمده است، اضافه کرد: هیچ سخنی از قنا یا صدای خوش در قرآن نکوهش نشده است. و تعابیر «لغو، لهو و زور» از طرف امامان ما بیان شده است.
ژرفا تاکید کرد: سیدجواد عاملی از عاملان بزرگ شیعه در قرن سیزدهم در کتاب خود با عنوان مفتاحالکرامه گزارش آماری از روایاتی که درباره موسیقی هستند ارائه میکند و میگوید در میان روایات ما روایاتی که موسیقی را نهی میکنند 25 مورد است و 12 روایت موسیقی را ستایش کردهاند. این تصوری که برای ما ساخته شده است و میگویند صدها روایت در نکوهش موسیقی آمده است اساسا بیپایه بوده و واقعی نیست.
او با اشاره به تحلیل دو عالم بزرگ شیعه ملامحسن فیض کاشانی و ملا محمدباقر سبزواری درباره روایات موسیقی گفت: روایاتی که در نکوهش موسیقی آمدهاند ناظر به همان دوره زمانی است و به اصطلاح فقهی به آن دلیل انصراف میگویند و تمام آن سخنان منحصر به نوع خاصی از موسیقی در همان دوره میشود.
نگاه فقیهان در سده های گذشته
این استاد دانشگاه با ابراز تاسف از اینکه علمای شیعه در این 400 صدسال با وجود تایید نظر این دو عالم بزرگ اما هیچگاه آن را بیان نکردهاند، خاطرنشان کرد: نه تنها در حوزه علمیه بلکه درهمه نهادهای علمی کلاسیک همواره مخالفت کردن با نظریاتی که شکل بنیادین دارد بسیار دشوار است. اصولا فقه علم روایت محور است و در علوم روایت محور تکیه بر ظواهر روایات بیش از تکیه بر روح روایات است. فقیهان ما در طول تاریخ انسانهایی اهل ملاحظه و پرهیز بودهاند.
ژرفا، با طرح پرسشهایی گفت: چرا در قرآن کریم حتی یک آیه در نکوهش و تحریم موسیقی نیامده است و آن را با عناوین لغو، لهو و زور آن هم در تعابیری که امامان به کار بردهاند سخن رفته است. چرا خداوند صدای خوش را برای حضرت داوود فضلی از جانب خود میداند همچنین در برخی روایات صدای خوش ستوده شده و حتی مومنین تشویق شدند قرآن را با غنا بخوانند و به چه دلیل امامان فرمودهاند اگر با موسیقی غنایی صورت نگیرد ایرادی ندارد و همچنین اگر موسیقی بهشت را برای فرد یادآوری کند بسیار خوب است و چرا در مستثنیات موسیقی که در کتب فقهی آمده است موسیقی در عروسی و عزا و حدی خوانانی ساربانان حلال شمرده شده، آیا فقیهان بزرگ از ذات موسیقی و ذات فقه غافل بودند که موسیقی را ذاتا حلال دانستهاند و حرمت آن را به دلیل مسائلی دانستند که با موسیقی همراه میشود.
او در پایان گفت: آنچه که در آیین و فرهنگ ما از موسیقی رواج داشته و شامل تعزیه، منبر و ... بوده چیزی جز غنا و موسیقی است، آیا دین خاتم که ادعا دارد به همه نیازهای انسان پاسخ دارد برای یکی از مهمترین نیازهای انسان یعنی صوت خوش و موسیقی چه پاسخی دارد؟ اگر پاسخ این است که برخی از فقها میگویند این چگونه دینی است؟ آیا لازم نیست همه علمایی که در حوزههای علمیه به موسیقی اقبال خوشی ندارند باید پاسخگوی این سوالات باشند. موسیقی هم مانند همه امور دنیا سالم و ناسالم دارد وقتی قدرت دارید آب سالم را به کام مردم تشنه بریزید اگر نریزید جفا است.
ل سابق دفتر موسیقی گفت: دوگانگی نظرات فقها اهالی موسیقی را هم دچار سردرگمی کردهاست. دوگانگی فقها در سطح سیاستگذاران فرهنگی نیز وجود دارد.
نوحه خوانی و نقاره زنی هم غناست
پیروز ارجمند موسیقیدان و مدیر عامل سابق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست «موسیقی: ممنوع یا مشروع» گفت: اول اجازه بدهید موسیقی را از دیدگاه علمی ببینیم. امروزه در عرصه موسیقیشناسی از لحاظ علمی ۱۲ زیرشاخه وجود دارد که عصب موسیقی شناسی، جانور موسیقی شناسی، موسیقی شناسی اقوام، جامعه شناسی موسیقی، ذهن و موسیقی، پدیدارشناسی موسیقی از آن جملهاند. برآیند همه این علوم این است که موسیقی بر جسم و روان تأثیر دارد. از دیدگاه نورولوژی و در پی بررسی مغز افرادی که از کودکی موسیقی کار میکنند میتوان گفت که بخشهایی از مغز دچار تغییر میشود. این یعنی که برخی بخشهای مغز مختص موسیقی است و قطعا کار خداوند در آفرینش مغز با چنین کارکردی نمیتواند بیهوده باشد.
وی درباره نظر فقه پویا درباره موسیقی گفت: موسیقی به طور کلی یک مقوله انتزاعی است و ما هیچ اثر موسیقیای نداریم که همه انسانها متفق القول نظر یکسانی درباره آن داشته باشند. انتزاعی بودن موسیقی باعث میشود که بتوانیم یک اثر موسیقی را با توجه به خاستگاه فرهنگی یا هوش فردی تحلیل کنیم. یک اثر موسیقی ممکن است برای من شادی آور باشد و برای شخص دیگری غمگین کننده. یک اثر میتواند در یک لحظه من را شاد کند و در لحظهای دیگر غمگینم کند. بر همین اساس موسیقی تأثیرات مثبت و منفی بر جسم و روح انسان دارد که این تأثیرات در شرایط گوناگون متفاوت است.
پیروز ارجمند درباره دوگانگی برخی فقها اظهار کرد: خوشبختانه در فقه پویا که دیدگاههای امام خمینی(س) و مقام معظم رهبری را در برمیگیرد، تکلیف موسیقی روشن است. این دو بزرگوار تشخیص حکم موسیقی را بر عهده فرد مکلف گذاشتهاند. این یعنی فرد در صورتی که موسیقی برایش مخرب باشد نباید گوش دهد و اگر شک کند شامل حلیت است. اما امروز بسیاری از فقهایی که موسیقی را نفی میکنند، کنار دست خودشان و در حرم امام رضا (ع) آیین نوبت نوازی یا همان نقاره زنی اجرا میشود. در همان حرم مرتبا مراسم قرآن خوانی و نوحه خوانی برگزار میشود و من میتوانم چندین رساله دکتری در باب موسیقی در قرائت قرآن به شما معرفی کنم.
آیا واقعا ظرفیتهای کنونی موسیقی همان ظرفیتهای ۱۴۰۰ سال پیش است؟
مدیر سابق مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن اشاره به گسترش ظرفیتهای موسیقایی و ضرورت پرداختن فقه پویا به اقتضائات زمانه گفت: پرسشی که پاسخ دادن به آن مهم است این است که آیا واقعا ظرفیتهای کنونی موسیقی همان ظرفیتهای ۱۴۰۰ سال پیش است؟ من میگویم خیر. در موسیقی اعراب مقام هدا و رجز وجود داشته و تعداد سازها محدود به دف و نی بوده است. طبیعی است که در آن زمان ظرفیت موسیقی با امروز بسیار متفاوت بوده است. ما اهالی موسیقی اهل دانش فقهی نیستیم و توقع ما این است که فقها همان طور که در مسائلی مثل بانکداری یا اهدای عضو با اتکا به نظر کارشناسان و مبتنی بر دانش علمی نظر فقهی خود را اعلام کردهاند، همین کار را در مورد موسیقی هم انجام دهند. امروز حذف موسیقی به معنای حذف بخش قابل توجهی از جریانی است که بسیار مثمر ثمر است. اینکه ازدواج نکردن جوانان را که به دلیل مشکل معیشتی رخ میدهد به موسیقی ربط بدهیم قیاس مع الفارق است.
وی افزود: دوگانگی نظرات فقها اهالی موسیقی را هم دچار سردرگمی کردهاست. آنها معتقدند اگر موسیقی حلال است همه نوع موسیقی باید حلال باشد و اگر حرام است همه نوع موسیقی باید متوقف شود. دوگانگی فقها در سطح سیاستگذاران فرهنگی نیز وجود دارد؛ خب میدانیم که مقام معظم رهبری فرمودهاند «هیچ اندیشهای ماندنی نیست مگر زمانی که در قالب هنر بگنجد.» در سطح سیاستگذاران و مجریان میبینیم که از سویی از هنرمندان میخواهند موسیقی متعالی تولید کنند و از سوی دیگر محدودیتهایی برای تولید موسیقی متعالی (متشکل از اشعار حافظ و سعدی و موسیقی ایرانی) ایجاد میکنند. من فکر میکنم مشکلی که در عرصه موسیقی وجود دارد این است که نگاه جامعی در حاکمیت نسبت به این مسئله وجود ندارد. نگاه حاکمیت در عرصه سینما بسیار مشخصتر است و تکلیف سینمای متعالی بسیار روشن است.
دستگاههای فرهنگی برای تطهیر خودشان از موسیقی از هم سبقت میگیرند
ارجمند در ادامه مشکل دیگر در عرصه موسیقی را عملکرد منفعلانه نهادهای فرهنگی در این زمینه دانست و گفت: علاوه بر عدم شفافیت در سطوح حاکمیتی، جزایر چندگانهای که در کشور ما به عنوان مراکز فرهنگی موسیقایی فعال هستند از جمله وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد، حوزه هنری، صدا و سیما و شهرداری تلاش میکنند برای تطهیر خودشان از موسیقی از هم سبقت بگیرند.
وی افزود: در واقع همه نهادهای فرهنگی از موسیقی پا پس میکشند؛ صدا و سیما از مرکز موسیقی تبدیل به دفتر موسیقی میشود و تولیدات خود را به حدود یک چهارم میرساند، حوزه هنری که قرار بود با رویکرد تولید موسیقی ارزشی فعالیت کند، بخش موسیقی را تعطیل میکند، آموزش و پرورش رو به نیستی میرود و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم که میگوید وظیفه من فقط سیاستگذاری است. در نبود نهادهای صنفی ناکارآمد امنیت شغلی اهالی موسیقی به شدت به مخاطره افتاده و ما با ملغمهای سر و کار داریم که فقط میتوانیم اسمش را موسیقی بگذاریم. در واقع انگار فقط میخواهیم در برخی مناسبتها مثل دهه فجر از موسیقی استفاده کرده و آن را در باقی ایام سال تعطیل اعلام کنیم.
مدیر سابق مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره مضرات سیاست یک بام و دوهوا در عرصه موسیقی تصریح کرد: چنین وضعیتی علاوه بر از بین بردن امنیت شغلی اهالی موسیقی آنها را در به سرانجام رساندن منویات مقام معظم رهبری و تولید موسیقی متعالی دچار مشکل میکند. متأسفانه باید بگویم ما نمیتوانیم با اقتصاد و صنعتمان به دنیا پز بدهیم، بلکه با فرهنگ است که میتوانیم خودمان را مطرح کنیم و چه بخواهیم نخواهیم موسیقی یکی از مؤثرترین ابزارهای فرهنگی است که به آسانی جغرافیای سیاسی را در مینوردد.
او در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که «سیاست کلی نظام حذف موسیقی نیست» گفت: من تصور میکنم آنچه ما را در اینجا دور هم جمع کرده این است که بدانیم آیا مشکل لغو کنسرتها که به طور خاص امروز گریبانگیر اهالی موسیقی شده است مشکلی فقهی است یا نه؟ اگر مرجع تقلید من اعلام کند که موسیقی حرام است، من همین امشب سازم را کنار میگذارم و زندگیام را به شیوه دیگری اداره میکنم. اما من میدانم که نظر ولی فقیه چنین چیزی نیست و سیاست کلی نظام نمیتواند مبنی بر حذف موسیقی باشد.
ارجمند افزود: چطور ممکن است که ما اسناد بالادستی درباره موسیقی داشته باشیم، رسیدگی به عرصه فرهنگ و از آن جمله موسیقی در دوران حیات حضرت امام (س) به صورت سند در شورای عالی انقلاب فرهنگی مکتوب شده باشد و موسیقی در دانشگاههای ما تدریس شود، آن وقت بتوانیم موسیقی را حذف کنیم؟
ارجمند مشکل اساسی را عقبنشینی و انفعال نهادهای فرهنگی دانست و گفت: امروز همه دستگاههای فرهنگی کشور در نوعی عقب نشینی محافظهکارانه سعی در پاک کردن صورت مسئله داشتهاند نه برطرف کردن مشکلات. برای همین است که میبینیم شهرداری اعلام میکند که کلاسهای موسیقی تعطیل است و وزارت ارشاد بودجه مرکز موسیقی را به رقم سال ۷۶ تقلیل میدهد و تمام برنامههای اجرایی آن را متوقف میکند. خواهش من این است که مسئولان درعرصه فرهنگ جرأت و جسارت دفاع از موسیقی را داشته باشند به جای اینکه بخواهند دچار عقب نشینی سیاسی یا مصلحت گرایانه شوند.
گذراندن دوره طلبگی میان اهالی موسیقی امری معمول است
پیروز ارجمند نیز درباره امکانپذیر بودن تعامل میان اهالی موسیقی و فقها گفت: ما موسیقیدانها بارها اشتیاق خود را برای گفتوگو با فقها نشان دادهایم. خود من بارها سخنگوی اهالی موسیقی در بین علما بودم و میدانم که چنین رویکردی از سوی علما هم وجود دارد. خوشبختانه علما هم خواستار تعامل هستند. اما تا زمانی سیاست بر فرهنگ سایه افکنده باشد نمیتوانیم در فضایی واقع بینانه و بهدور از جریانات سیاسی به نتایجی برسیم. من معتقدم مشکل ما فقها نیستند سیاستمداراناند که با هدف حفظ میز تعابیر و تفاسیر خود را به حیات موسیقی تحمیل میکنند.
وی افزود: اینکه آقای جنتی میگویند اهالی موسیقی بروند درس حوزه بخوانند مسئله جدیدی نیست. خود من میتوانم به شما تعداد زیادی کارشناس ارشد موسیقی معرفی کنم که در حال گذراندن دوره طلبگی در حوزه علمیه هستند. بنابراین من فکر میکنم مشکل جای دیگری است.
چرا مقام معظم رهبری گفتند ترویج موسیقی جزو اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی نیست
در پایان جلسه پیروز ارجمند در پاسخ به پرسشی در این باره که چرا مقام معظم رهبری فرمودهاند «ترویج موسیقی جزو اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی نیست» و آیا این مسئله نمیتواند به معنای رویکرد حذفی نسبت به موسیقی باشد، گفت: مسلم است که موسیقی جزو اهداف عالیه نظام نیست، اما مقام معظم رهبری به کرات مباحث مختلفی از جمله آموزش موسیقی و شنیدن صدای بانوان را بررسی کردهاند و خود این نشان میدهد که بحث ایشان چگونگی موسیقی است نه بود و نبود آن. عنوان موسیقی فاخر برای اولین بار از سوی ایشان استفاده شد.
وی ادامه داد: من معتقدم سیاستمداران ما رویکرد حاکمیت را بد تعبیر کردهاند؛ وگرنه ایشان به آقای جنتی هم توصیه کرده بودند تلاش کنید موسیقیای را که انسان را از خداوند دور میکند تولید نکنید و موسیقی تولید شده موسیقی مخصوص مجالس لهو و لعب نباشد. بر همین اساس معتقدم نگاه حاکمیت نگاه حذفی نیست، بلکه اصلاحی است.
لغو کنسرتها تاوان برگزاری آنها در سالنهای غیر استاندارد است
پیروز ارجمند نیز در پاسخ به پرسشی درباره کنسرتها و موانع برگزاری آنها از نظر ائمه جمعه اظهار کرد: کیفیت اجرای کنسرتهای موسیقی در کشور ما شامل سالنهای کنسرت، مخاطب موسیقی و نوع موسیقیای که روی صحنه اجرا میشود، هیچ کدام استاندارد نیست. همه اینها باعث میشود که در برگزاری کنسرتها ناهنجاریهایی ایجاد شود و مستمسک افرادی قرار گیرد که دنبال بهرهبرداریهای سیاسی هستند. وزارت ارشاد مکلف است این بهانه را از دست آقایان بگیرد. من راه حل آن را قبلا هم گفتهام، وزیر ارشاد باید در یک اقدام انقلابی اجرا در سالنهای ورزشی را متوقف نماید.
وی افزود: حرف ما امروز بود و نبود موسیقی است و من اینجا نشستهام که از صنف خودم دفاع کنم. تمام گزارشهایی که به دفاتر ائمه جمعه میرسد همه مربوط به سالنهای ورزشی است که استاندارد نیستند. اگر برگزاری کنسرت در سالنهای ورزشی تعطیل شود، قطعا سرمایهگذاران خصوصی جذب خواهند شد که سالنهای چند هزارنفری استاندارد در استانهای مختلف بسازند و من به شما اطمینان میدهم آن زمان دیگر آقای علم الهدی نمیتواند بگوید: «بروند در هر کنسرتی که خواستند فیلم را بگیرند و بگذارند جلوی مراجع که آنها بگویند که برگزاری کنسرت به این شکل اشکالی ندارد.»
پیروز ارجمند همچنین درباره عدم اهتمام نهادهای فرهنگی به ساخت سالنهای استاندارد برای برگزاری کنسرت اظهار کرد: برگزاری کنسرت در ایران مثل تولید پراید است و من به جرئت عرض میکنم همه کنسرتهای ما به جز کنسرتهایی که در تالار وحدت اجرا میشود غیر استاندارد است. شهرداری تهران در سال گذشته دهها سالن برای برگزاری تئاتر ساخته است در حالی که حتی یک سالن برای اجرای کنسرت نمیسازند. تنها سالن استاندارد برای برگزاری کنسرت یعنی تالار وحدت ۸۰ درصد در اختیار تئاتر است و جالب است بدانید که در تهران هر شب ۱۱۰ تئاتر روی صحنه میرود و در برخی از آنها تعداد بازیگران از تماشاگران بیشتر است. همه اینها وقتی جالب میشود که بدانیم بودجه شهرداری تهران پنج برابر وزارت فرهنگ و ارشاد است ولی هیچ سالنی برای برگزاری کنسرت نمیسازد.
/6262
نظر شما