در اولین روز سال نو و در حالی که مخاطبان تلویزیون منتظر پخش اولین قسمت از مجموعه مرد دو هزار چهره بودند، به جای آن مردم تماشاگر برنامهای شدند که قصد داشت چهرهای دیگر از اینترنت و کاربران ایرانی آن به مخاطب ارائه کند؛ چهرهای که به زعم سازندگان این برنامه، چهره واقعی و پنهان اینترنت است.
مستندی با موضوع «سایتهای مستهجن ایرانی و رفتارهای نابهنجار اینترنتی» شنبهشب، یکم فروردینماه، روی آنتن شبکه سوم سیما رفت که با جسارتی کمسابقه به معرفی افرادی میپرداخت که گردانندگان اصلی سایتهای پورنوگرافیک فارسیزبان بودند.
محمدصادق زمانی، مدیر تولید و محتوای این برنامه، روی وبلاگش در این باره نوشته است: «محتوای اصلی این برنامه که در دو قسمت تهیه شده، پرداختن به فرهنگ استفاده از اینترنت در ایران است. در واقع، این مستند میخواهد این پرسش در ذهن بیننده شکل بگیرد که بهراستی ما ایرانیها چقدر در استفاده از اینترنت، بافرهنگ هستیم؟»
زمانی اضافه کرده است: «ترویج زنای با محارم، زنای خانوادگی، آزار جنسی کودکان، نوشتن و انتشار داستانهای غیرواقعی و تحریککننده جنسی، توهین به ارزشهای دینی حاکم بر جامعه ایران، تبلیغ و فعالیت در زمینه تحریم انتخابات و ... از اقداماتی است که مجرمان اینترنتی حاضر در مستند شوک مرتکب شدهاند.»
اینطور که مدیر تولید این برنامه تلویزیونی در وبلاگش خبر داده، ابتدا قرار بوده که این مستند به عنوان سری سوم مستند شوک بعد از تعطیلات نوروزی پخش شود اما به دلیل فوت بانو ثقفی و تاخیر در آغاز پخش سریال «مرد دو هزار چهره»، پخش شبکه سوم به یکباره تصمیم به پخش قسمت اول مستند شوک گرفته است. زمانی نوشته است که بعد از تعطیلات نوروز هر دو قسمت این برنامه تلویزیونی مجدداً پخش خواهد شد.
سیاه و سفید؛ بدون خاکستری
مستند اینگونه شروع میشود: تصویری سیاه و سفید از جنگلی که درختانی سیاه و سفید در آن سر برمیآورند و به چشمبههمزدنی، درختان آنقدر زیاد میشوند که تصویر بهتمامی سیاه میشود.
در این برنامه، از قول دکتر حسین باهر، متخصص علوم رفتاری اینطور میشنویم: «متأسفانه بیشترین استفاده از اینترنت در میان کاربران ایرانی، استفاده نابههنجار است.» دقایقی بعد، دکتر میربلوکی، روانشناس میگوید: «در بررسیهای انجامشده در دنیا مشخص شده که از هر 30 نفر که چت میکنند، 27 نفر دچار اختلالات روانپزشکی هستند.»
در میان این نقلقولها از زبان کارشناسان این برنامه، دوربین به سراغ جوانان و نوجوانانی در پاساژهای خرید و دفترهای کاری رفت که اغلب میگفتند برای مقاصد «شخصی» چت میکنند و هیچ استفاده علمی و کاربردیای از این ابزار نمیکنند.
پس از آن، برگ برنده رو میشود: گفتوگو با مدیران و وبگردانان چند وبسایت که خودشان آنها را مستهجن و غیراخلاقی معرفی میکنند. یکی از این وبگردانها خود میگوید فعالیتهایش با حمایت کشورهای بیگانه صورت گرفته است. دیگری نیز درباره این میگوید که عضو وبسایتهای بیبیسی و روزنامه هاآرتص اسرائیل بوده؛ احتمالاً به این معنا که این وبسایتهای خبری را میخوانده است.
اطلاعیه آخرین روز
پخش این برنامه تلویزیونی برای کسانی که پیگیر اخبار حوزه آیتی بودند، چندان بیمقدمه هم نبود. درست در آخرین روز کاری سال 87 - یعنی دو روز پیش از پخش برنامه تلویزیونی شوک 3 - خبرگزاریها و سایتهای خبررسانی گزارشی از «انهدام چندین شبکه سازمانیافته ضددینی و ضدفرهنگ» منتشر کردند. بر اساس این اخبار، مرکز بررسی جرایم سازمانیافته سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد با تلاش نیروهای اطلاعاتی سپاه، شماری از شبکههای سازمانیافته اینترنتی ضددینی و ضدفرهنگ، طی یک عملیات رهگیری هوشمندانه و دقیق، شناسایی و با دستگیری عناصر اصلی و فعال آنها، منهدم شد.
پیش از این اطلاعیه، وبسایت گرداب در دسترس قرار گرفته بود. از قرار معلوم، از چندروز پیش از انتشار این اطلاعیه مرکز بررسی جرایم سازمانیافته سایبری و پخش برنامه شوک، کاربران اینترنتیای که به نشانی وبسایتهای غیراخلاقی مورد اشاره میرفتند، به وبسایت «گرداب» بازگردانده میشدند. این وبسایت در صفحه آغازینش آیه 177 از سوره آلعمران را قرار داده است: «در حقیقت کسانى که کفر را به [بهاى] ایمان خریدند، هرگز به خداوند هیچ زیانى نخواهند رسانید، و براى آنان عذابى دردناک است». با انتشار اطلاعیه سپاه پاسداران و پخش برنامه شوک، این وبسایت موردتوجه کاربران اینترنتی قرار گرفت.
واکنش وبنویسان فارسی
اگرچه کمتر تردیدی درباره برخورد با سایتهای غیر اخلاقی و حتی دستگیری گردانندگانش وجود دارد اما آن اطلاعیه و آن برنامه تلویزیونی و آن وبسایت، واکنش وبنویسان فارسی را برانگیخت. از جمله وبلاگ کمانگیر در یکی از پستهایش این طور نوشت:
گرداب، یک عملیات موفق بود. این «سلسله عملیات پیچیده فنیاطلاعاتی» توانست با بهرهگیری بسیار هوشمندانه از فضا، پیامهایش را به مخاطبان برساند؛ پیامهایی که برای گروههای متفاوت مخاطبان متفاوت بود اما گرداب توانست با یک حرکت با سه گروه مکالمه کند: ۱- فعالان عرصه وب: گرداب به وبلاگنویسان فهماند که حضورش مهم است. اگر پیش از این برخورد با فضای آنلاین از نوع دفاعی بود، حالا دیگر به کشیدن دیوار فیلتر اکتفا نمیشود. حالا گرداب سایتهای هدف را از گردونه خارج میکند. گرداب مقابله در فضای وب را وارد فاز تهاجمی کرد. ۲- خانوادهها: با نمایش تلویزیونی دستاوردهای فاز اول حمله، گرداب خانوادهها را درگیر کرد. دوستی میگفت: بابام میگه وبلاگنویس نشی بگیرندت... میگم بابا من وبلاگنویس شدم! کجای کاری... میگه اسم و فامیلت هم گفتن؟ گرداب موفق شد واردشدن «وبلاگ» به لیست نگرانیهای خانوادههای ایرانی را که پیش از این برای آن تلاش شده بود، تسریع کند. این یعنی حالا دیگر وبلاگنوشتن فرزندان، دغدغه هر پدر و مادری خواهد بود. ۳- مخاطب عام: گرداب با تغییر مسیر سایتهای متعدد پورن روی دامنهاش، ناگهان به آمار بازدید بسیار بالایی رسید. به این ترتیب مخاطب عام که گاهی برای تماشای تصاویر پورن اینترنتگردی میکرد، حالا با صفحه گرداب مواجه میشود که در طراحی آن عنصر هشدارآمیزبودن بهشدت مورد توجه قرار گرفته است. گرداب به این ترتیب امکان تماس با جمعیت زیادی از کاربران وب را پیدا کرد. این جمعیت لزوما همان «وبلاگنویس»ها نیستند. وبلاگ کمانگیر در پایان مینویسد: گذشته از سوالهای اساسی در مورد اهداف این عملیات و مجریان آن، گرداب هوشمندانه طراحی شده بود و تا اینجا موفق بوده است.
وبلاگنویس دیگری، به بخشی از دادههای مطرحشده درباره سایتهای مورداشاره آن اطلاعیه و آن برنامه تلویزیونی پرداخت. بهرنگ تاجدین در وبلاگش، دیدهبان، نوشت: جا دارد از نویسندگان اطلاعیه بپرسیم آیا واقعاً منظورشان این است که شرکت گوگل قصد حمایت از هرزهنگاری به زبان فارسی (آن هم به منظور براندازی نرم حکومت ایران) را دارد؟ واقعاً اگر سایتی از خدمات آگهیهای متنی گوگل (موسوم به AdSense) استفاده کرد، گوگل قصد پشتیبانی مالی از آن سایت را داشته است؟ اگر یک گروه تروریست هم از هاتمیل برای مکاتباتشان استفاده کنند، مایکروسافت از آنها پشتیبانی کرده است؟ آیا الان باید گوگل و همه خدماتش، از جستوجو و جیمیل و گوگلخوان گرفته تا فیدبرنر و یوتیوب و بقیه را تحریم کنیم و به جای واژه «گوگل» هم بگوییم «کلمه گافدار» یا «G-word»؟
وبلاگ دیدهبان همچنین نوشته است: فکر میکنم فیلتر کردن سایتهای هرزهنگاری و برخورد قانونی با گردانندگان آنها، کاری درست و شایسته تقدیر است اما حلال مشکل نیست.... واقعیت این است که برخورد امنیتی با گردانندگان چند سایت (میخواهد ضد هر چیزی باشد؛ اخلاق، مذهب یا امنیت) کار سختی نیست اما اینها همه معلول وجود یک نیاز و تقاضا هستند. علت را باید در جای دیگری جست و بدون شک، مقابله با آن علت، کار بسیار سختتری است.
آفت سیاستزدگی
همان طور که وبلاگ کمانگیر نوشته، تا اینجا روشن است که اطلاعیه مرکز بررسی جرایم سازمانیافته سایبری و برنامه شوک 3 و وبسایت گرداب دستکم در یک هدف خود موفق بودهاند و آن برانگیختن توجه مخاطبان در هر دو سطح کاربران اینترنتی و عموم مردم بوده است. موضوع وبسایتهای غیرقانونی و مستهجن، موضوع تازهای نیست اما به نظر میرسد برخوردهای تازهای با اینقبیل وبسایتها در پیش است. تاکنون فیلترینگ تنها روش مقابله با این سایتها بود اما به نظر میرسد برخورد فعالانه در دستور کار قرار گرفته است. این رویکرد جدید همانقدر که منطقی و کارآمد به نظر میرسد، نگرانکننده نیز میتواند باشد؛ بخصوص که پای سیاست هم به این ماجرا باز شده است. همانقدر که نمیتوان از پورنوگرافی دفاع کرد، وقتی سایتهای سیاسی نیز کنار سایتهای پورنوگرافی قرار میگیرند، نگرانی از برخوردهای سلیقهای و غیرمنطقی هم جدیتر میشود.
اکنون با خلوتترشدن جدول پخش برنامههای تلویزیون و بر اساس گفته مدیر تولید برنامه شوک، میتوان منتظر پخش مجدد این برنامه بود تا این بار واکنش گروهی گستردهتر از کارشناسان را درباره رویکرد و نحوه برخورد با مسأله وبسایتهای اینچنینی مورد اشاره ببینیم.
نظر شما