ءأمنتم من فیالسماء أن یخسف بکم الارض فاذا هی تمور
«آیا از آن کس که در آسمان است ایمن شدهاید که شما را در زمین فرو برد؛ در حالی که زمین میلرزد و میتپد؟»
حال از آنجائیکه اینجانب فقط در قسمت مهندسی زلزله در طول 30 سال گذشته یک تلاش ناچیزی داشتهام و امور معنوی را و ارتباط باطن مطالب با ظاهر اوامر را بصورت درست از دیدگاه علوم روحانی و معنوی درک نمیکنم، سرآغاز فوق را فقط برای جلبتوجه عزیزان آوردم که توجه داشته باشیم که از دیدگاه یک نفر محقق که به علوم جدیده وابسته است همواره احتمال ارتباط بین زلزله و عوامل بیرونی از جمله «فساد» را در پس ذهن خود میتواند مورد توجه داشته باشد، ولیکن با نداشتن بضاعت علمی در زمینه یاد شده مسلماً تنها به یافتههای علمی جدید بناچار بسنده میکند!
به هر حال یادداشت امروز در امور معنوی نیست بلکه جلوه امور ظاهری بر باطنهای موجود روابط غیرخطی میان انسان، جامعه و خداوند جل شانه میتواند بشمار آید!
از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران حدود 40 سال تقریباً میگذرد و در این سالها مسلماً افت و خیزهای زیادی کشور را بصورت مستقیم و غیرمستقیم مورد هجوم قرار داده و در میان اینها علما و اندیشمندان همواره طی برنامههای سخنرانی مواردی را برای جلوگیری از «فساد» در جامعه مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار دادهاند که بسیار هم خوب بوده.
ولیکن امروز در جامعه اسلامی کشور، ما شاهد مواردی هستیم که تیتر یادداشت را درصورت داشتن یک رابطه غیرخطی ملموس میتواند تحت شعاع قرار داده و مطرح نماید!!!
1- دروغگویی: این مطالب بصورت گسترده فراتر از گسترده، دامان کلیه آحاد مردم را گرفته از مردم عادی تا مسئولین کشوری از کوچک و بزرگ از پیر و جوان، زن و مرد همه را شامل شده است، حقیقتاً بیشتر صحبتهای ما امروز دروغ است من نمیدانم چه اتفاقی رخ داده که این یک امر عادی شده است در جامعه ما! مسلماً جامعشناسان پاسخگوی بهتری خواهند بود.
2- رشوه: این نیز یک امر کاملاً پسندیده و مورد وثوق در جامعه تلقی میشود. ممکن است اسمش در جاهای مختلف متفاوت باشد مثل رشوه، شیرینی، حقالعملکاری، پاداش و ... ولی به هر حال میدانم این امر نیز در علوم فقهی ما بسیار مضمون و ناپسند معرفی شده است.
3- حرام و حلال: حقیقاً به ضرس قاطع عرض میکنم، این امر برای خیلی از مردم معنیاش عوض شده یا اصلاً نمی دانند یا اصلاً به نظرشان نیست، میدانم موارد زیادی در متون مذهبی ما درباره اثر مال حرام بر اولاد و ... وجود دارد! ولی چرا اینقدر بیتوجهیای! حقیقتاً از حد بنده ناچیز بیرون است. من فقط در حد اشاره به آن میتوانم در رابطه با تیتر یادداشت بصورت فهرستوار به آن اشاره کنم؟
4- حقالناس: بنظرم برای پیچیده شدن حقالناس مسأله خیلی مبهم بیان میشود! حقالناس یعنی: حقالناس؛ همین حقوقی که مربوط به شخص دیگری است و این امر در متون جدیده و قدیمه بسیار جایگاه ویژهای دارد و بسادگی نمیتوان از آن گذشت و هر روز بصورت خاصی آن را تعریف کرد تا پیچیدگی آن موجب اظهارنظرهای متفاوت گردد و در این میان مردم بیگناه متضرر شوند.
5- تهمت و افترا: این یک امر بسیار شایع در کشور است امروز هر کس هر چه دلش میخواهد میگوید و یا پروندهسازی میکند و با چند نفر رایزنی میکند و یک فرد یا افرادی را در جامعه وادار به گوشهنشینی و هزار بدبختی میکند.
6- ترس از خدا، و رسول و امام: نمیدانم این امر در کجای معلومات امروزی ما جا دارد! آیا واقعاً ما میدانیم خدا حاضر و ناظر است نعوذبالله اصلاً خدایی هست! رسولی هست! امامانی هستند! امام ناظر و حاضری هست! قیامتی هست حساب و کتابی است!
فکر میکنم میشود چند بند دیگر هم به این لیست اضافه کرد ولی تصور میکنم اگر جامعه برنامهای برای تدوین و نهادینه کردن این مفاهیم تا به حال داشته که بسیار خوب! ولی خوب باید قبول کرد، موفق نبوده!!!
حال چه میشود طی یک برنامه 2 ساله این موارد و فقط همین موارد در رأس یک برنامه جامع در دستور کار دستاندرکاران و علمای کشور قرار بگیرد و با روشن نمودن همین چند بند، ببینید چقدر از مشکلاتمان حل میشود، ارزیابی بنده ناچیز ولیکن یک معلم از نمره مردودی در این وادی خبر میدهد.
امیدوارم از زبان الکن بنده البته در قالب حکیمانه مسؤولین این آگاهیها بصورت جدی مدنظر قرار بگیرد چون ادامه این وضعیت را حقیقتاً جز تاریکی چیز دیگری نمیبینم! البته مهندس زلزله را به این کارها چه؟ درد دلی بود بیان شد، البته شاید هم اگر رابطهای بین زلزله و فساد موجود است به این روش بشود تا حدودی از آن جلوگیری کرد. انشاء ...
نظر شما