ترکیب هیستری قدرت با جاه طلبی سیاسی

رجب طیب اردوغان سالهاست با خود زنی و طلبکاری؛ سوار بر نوعی ایدئولوژی خود ساخته پان ترکیسم به قول اومدرن، کشورش را به سمت ناامنی و منطقه رابا مشکلات عدیده یی روبرو کرده است. نوعی ایدئولوژی سیاسی با خصلت های طبقاتی سطوح بالای نخبگان و شوونیستی درسطوح پایین جامعه. حال که شرایط به ضررآقای رئیس جمهور شده،او به دنبال مقصر می گردد و دیگران را متهم به ضرب و شتم خود می کند.

دوشنبه عصر گنادی اوویچ کارلوف سفیر کارکشته روسیه در ترکیه در میان بهت و ناباوری در برابر دید میلیونها بیننده تلویزیون، هنگام سخنرانی در یک گالری نقاشی توسط یک تروریست که عضو پلیس مخفی ترکیه بود مورد حمله قرار گرفت و در دم جان سپرد.حادثه یی هرچند دهشتناک اما نه چندان غیر مترقبه!. غیر مترقبه نبودن،نه به این معنا که سفارت روسیه ویا مقامات امنیتی ترکیه انتظار این اقدام را داشتند.بلکه به این اعتبار که آقای اردوغان وقتی حاضرنیست مسئولیت های خود در قبال ناامن کردن کشور ،بهم ریختن منطقه قبول کند و نهایتا مخاطرات و ریسک تشویق اعضای حزبش به اقدام علیه روسیه و ایران با راه انداختن کمپین های اجتماعی و تظاهرات در آنکارا و استانبول طی یک هفته گذشته را به جان میخرد، البته وقوع حوادثی از نوع ترور سفیر روسیه یا اقدامی مشابه نمی توانست دور از انتظار باشد. بی جهت نبود که ایران همه فعالیت های کنسولی خودرا در ترکیه متوقف کرده است.از هفته گذشته پس از پایان جنگ حلب تقریبا هرروزه در 2 شهر استانبول و آنکارا تظاهرات وسیعی به بهانه وقایع انسانی در حلب برگزار می شد که شرکت کنندگان بیش از تمرکز روی بهانه تظاهرات ،آن را به ورطه تهدید و انتقام از مسکو وتهران کشاندند.اینکه تظاهراتی برگزار و علیه کشوری شعار داده شود به خودی خود موضوع عجیبی نیست . اما با توجه به شرایط نامتعادل و بیشتر متزلزل داخلی و بین المللی کشوری مانند ترکیه و ناامنی های حداقل6 ماه اخیرآن که جان بیش از 100 نفر را گرفته، اینکه دولت اجازه چنین تجمعات هدفمند تندو تیزی را می دهد ضمن آنکه با منطق جور در نمی آید، نتیجه به یک ترور ختم می شود. آنهم در کشوری که شرایط مدنی و آزادی های فردی در آن روز بروز بدتر می شود.

دولت جمهوری ترکیه در بدترین زمان ممکن خود به محرک اصلی ومشوق چنین تظاهرات و اجتماعاتی می شود آنهم با برنامه ریزی ،هدایت و همدستی عوامل حزب عدالت و توسعه ،آنگاه در صدد فرار از تبعات طبیعی آن برآمده!. در حالی که در شرایط برابر اجازه هیچ گونه تجمع مسالمت آمیز و اعتراضات عمومی مدنی را نمی دهد؛ روزنامه نگاران را بازداشت ، مطبوعات را به بهانه همدستی با فتح الله گولن توقیف، هزاران نفر را از کار بیکار و دستگیر و حساب شده حقوق عمومی و قانونی شهروندان را زیر پا می گذارد. پس از کودتای 15 ژوئیه امسال که زمینه ها، علل وقوع و عوامل آن هنوز مشخص نیست ،دولت به بهانه دخالت باند مخوف آقای گولن " مرشد و معلم سابق آقای رئیس جمهور"،این روند سرکوب سیستماتیک به شدت روبه افزایش گذاشته به نحوی که صدای مجامع بین المللی و حقوق بشری را در آورده . تعجب آور نیست این شیوه تسویه حساب سیاسی و شخصی تا به آنجا پیش رفته که هنوز نقش خون سفیر روسیه به تصاویر گالری هنری اضافه نشده،آنکارا می گوید "قاتل عنصر مرتبط با جریان گولن بوده است!". اردوغان و دولت آقای بن عالی در اوج تبعات نگران کننده از یک چنین عمل تروریستی،بازهم مترصد بهره برداری سیاسی از آن و فرو بردن بیشتر چاقو در قالب کره مخالفان خود هستند،اما حاضر به ارائه این توضیح نیستند که قاتل "مِرت آلتین‌تاش" عضو فعال سرویس های امنیتی - حفاظتی پلیس از فعالان حزب عدالت و مرتبط با کادر های حزبی بوده و همین ارتباط حضور او در نیروهای ویژه را توجیه کرده بود. اینکه گفته شود نفوذی بوده و وبلافاصله کشته شود و یا خانواده و دوستانش دستگیر شوند کمکی به آقای رئیس جمهور در فائق آمدن بر مشکلات روبه تزاید کشور نمی کند.دولت علی القاعده باید می دانست در شرایط به شدت امنیتی و دهشتناک کنونی و در آستانه نشست مهم بحران سوریه در مسکو با حضور وزرای خارجه ایران ،ترکیه و روسیه، برگزاری تظاهراتی هدایت شده علیه ایران وروسیه (نه اصل تجمع بلکه بهانه ، جهت تند وتیز و تهدید آمیزآشکار آن) عقلا با منطقا دیپلماتیک جور در نمی آید ومی توانست به عواقب هیستریکی منتهی شود -که شد. نتیجه طبیعی همینی شد که عصر دو شنبه دیدیم.باید تعجب کنیم!!؟. سهم دولت و سرویس های امنیتی در بالابردن شعله آتش کجاست؟. حال دولت جمهوری و شخص آقای رئیس جمهور به دنبال مقصر می گردند!؟. انتظار عجیبی به نظر می رسد.آقای اردوغان بالاخره می خواهد چه کند!؟.(آفتاب)-
matinmos@gmail.com