محمدرضا عارف گردهمایی اعضای کانون صنفی اساتید با بیان اینکه من از روزهای اول بعد از انقلاب فرهنگی و بحث بازگشایی دانشگاهها سوالاتی درباره جایگاه استاد در نظام تصمیم سازی داشتم، گفت: این سوال از ناحیه اساتید این بود که چه باید کرد. خیلی از دوستان که در جریان بازگشایی دانشکاهها بعد از انقلاب فرهنگی بودند، درگیر این سوال بودند. ما در سالهای بعد از انقلاب، ۱۵۷ هزار دانشجو داشتیم در حالیکه تعداد زیادی از اساتید از ایران رفته بودند یا بر اساس ضوابط آن زمان اخراج و بازنشسته شده بودند.
او اضافه کرد: اساتید علی رغم کمبودهایی نیروی انسانی در آن زمان خوش درخشیدند. امروز ما تعداد زیادی دانشجو داریم که وضعیت خیلی خوبی را پیدا کردهاند. انصافا در پاسخ به چه باید کرد، خوب عمل شد. یاد نداریم در دهه شصت به استادی حتی شب شروع کلاسها گفته باشند این درس بیاستاد مانده و آن استاد نیاید. منتها با توجه به انحلال هیاتهای امنای دانشگاه و جانشینی هیاتهای سه نفره بحث نقش اساتید در نظام تصمیم سازی احساس میشد.
عارف تصریح کرد: عملا با توجه به اشکالات قانون اساسی به وظایف هیات امنا، اساتید نتوانستند در هیات امنا نقش فراشخصی و حقوقی خود را به انجام برسانند. طبیعتا با بحثهای جدی در سالها شصت و شصت و یک قرار شد اساتید در کمیتههای برنامه حصور داشته باشند. منتها سهم استاد در نظامهای تصمیم سازی اینگونه بود که نگاه به استاد عام بود اما عملا به عنوان فرد از آن برداشت کردیم، به طوری که اگر برخی اساتید ما در تشکیلات غیر دانشگاهی حضور پیدا میکردند، مواضعشان غیردانشگاهی میشد. وقتی استاد در یک دستگاه اجرایی میرفت مقابل مطالبات دانشگاهی و برنامههای دانشگاهی قرار میگرفت.
او با اشاره به اینکه اینها موانع اساتید بود، گفت: استادی که رییس یک موسسه بود، وقتی وزیر میشد این گونه عمل میکردند و متاسفانه این رویه سه دهه گذشته است. البته بخشی از این به دلیل تعصب است که ما در هر جا قرار میگیریم فکر میکنیم محور جهان است.
عارف به سیاستهای نظام و جلسات قبل از انقلاب شاره کرد و گفت: دانشگاه هیچگاه نتوانسته در جایگاه خود قرار بگیرد. نگاه به دانشگاه مصرف کننده بودجه است نه به عنوان تولید کننده ثروت. البته این نگاه به تدریج تغییر کرد چون با پول نفت نمیشد کشور را اداره کرد. در عمل مشخص شد تنها مزیت ما نیروی انسانی است. رییس دانشگاه نباید از اول فروردین دغدغه مالی داشته باشد.
عارف گفت: شاید بتوانیم در یک جمع بندی داخل خانواده دانشگاهی به این نتیجه برسیم که مقصر ما اساتید هستیم. هرکدام در جایگاه تصمیم سازی قرار گرفتیم تلقیمان این بود که به عنوان فرد انتخاب شدیم و نیازی به هم فکری با دیگر اساتید نداشتم. امروز به دنبال این هستیم که خودمان را مقصر بدانیم.
رییس فراکسیون امید با تاکید بر اینکه علت این کمبودها درآمد محدود نفت و گرفتاریهای دولت در مورد بودجه میتواند باشد، گفت: اگر دقیق بررسی شود نقش اساتید در تدوین و پیگیری برنامهها مهم است. امروز در اقتصاد مقاومتی سهم اقتصاد دانش بنیان از تولید ناخالص داخلی باید حداقل ۵۰% باشد. این هم مترقی و هم دست یافتنی است. منتها بحث منزلت استاد مطرح است. من نمیخواهم به معیشت استاد بپردازم که استاد صورتش را با سیلی سرخ نگه میدارد.
او خاطرنشان کرد: من در بحث افزایش حقوق میگفتم فردی که استاد شده مسائل مادی برایش مطرح نبوده است اما این تکلیف دیگران را ساقط نمیکند. استاد باید با آرامش کار کند و منزلت و معیشت او برای ما مهم است. اینکه سهم ما در این شرایط چقدر هست جای بحث و بررسی دارد
بنابراین اینکه در نظام تصمیم سازی استاد باید باشد، مهم است. اگر استاد را شخصیت حقوقی در نظر بگیریم، باید بدانیم جایگاه استاد چیست.
عارف گفت: شاید به طور طبیعی به تشکل اساتید برسیم چرا که تجربه انجمنهای مردمی خوب بوده. عموما پیشرفتهترین کشورها آنهایی هستند که تشکلهای مردمی در تصمیم سازی نقش مهمی داشتند. در کشور ما که فعالیت های سیاسی نه عاقبت به خیری دنیا دارد نه آخرت، اساتید حاضر نیستد کار سیاسی کند.
29219
نظر شما