استقبال از سال نو با یادداشت‌های عطا بهمنش؛بهار ۱۳۳۷

فرهنگستان فوتبال نوشت:نوروز ۱۳۹۶ فرا رسیده و به بهانه‌ی سال نو،یادداشت‌های عطا بهمنش که آن را در ۳۵ سالگی‌اش،در اولین شماره‌ی بهار ۱۳۳۷ و در مجله‌ی کیهان ورزشی نوشته،مرور می‌کنیم.

چندروز پیش برای همیشه با دوست قدیمی «سال کهنه» بدرود گفته، سبک‌بال، دامنِ تازه از راه رسیده‌ای را گرفتم.

سال نو بشارت داد سالی رفت و روشنی و نشاط مژده‌ی پیروزی آورد. بار دیگر دل‌های ما طپید، نیروی ظفرمندی و عشق به برتری و کامیابی ما دوچندان شد. سال کهنه پایان یافت؛ اما این پایان، آغاز همه‌ی جنب و جوش‌ها و از پا ننشستن است. با سال گذشته بدرود گفتیم و تا کران‌های افق بدرقه‌اش کردیم؛ لیکن آنچه در سالِ سپری‌شده انجام داده‌ایم، آینه‌ی تمام‌نمای فعالیت‌های آینده‌ی ما خواهد بود. پیروزی‌های گذشته را نمی‌توان در موزه نهاد و دل به افتخاراتش خوش کرد، و یا ناکامی‌ها و نابسامانی‌ها را پیش‌کشید و از کار تازه گریزان شد. باید آنچه باعث کدورت خیال و کندی امور ما گردیده است، دور ریخت و با نکات مثبت، پیوند همیشگی یافت. ببینیم سال گذشته چه تماس‌های داخلی و خارجی ورزش به سود نیرومندی مردم کشور ما بوده است و از کدام‌یک نقصان دیده‌ایم.

ماها داستان پلیسی و جنایی را خوب می‌خوانیم. جدول کلمات متقاطع را به‌راحتی حل می‌کنیم؛ اما به آمارگیری و رقم توجهی نداریم. وقتی مقاله‌ای را مطالعه می‌کنیم، به ارقام و اعداد که می‌رسیم چند سطر را رها کرده «مقصود» خود را لابه‌لای سطر دیگر جستجو می‌کنیم! در صورتی که حقایق و آنچه با واقعیت سر و کار دارد، با عدد هم می‌تواند همراه باشد. حالا وحشت نکنید! ما قصد نداریم جدول ضرب جلوی شما گذارده و رقم نشانتان دهیم؛ خیز قصد ما بر این است جریانات پراهمیت ورزشی را که سال گذشته روی‌داده، نقّادی کنیم. تماس ورزشی ما نسبت به سال‌های پیش، روی هم‌رفته در سال ۱۳۳۶ بیشتر بوده است و برای اولین مرتبه با هزینه‌ی سرسام‌آوری، یک مسابقه‌ی جهانی در تهران انجام یافت که خرج اقامت ورزشکاران تیم‌های مختلف هم به عهده‌ی کشور میزبان بود. متأسفانه تاکنون کمیته‌ی تشکیلاتی و انجمن ملی تربیت بدنی هم بیلان هزینه و درآمد مسابقه‌ی وزنه‌برداری جهانی ۱۹۵۷ تهران را منتشر نساخته است!

ترتیب مسابقات ورزشی بزرگ که اهمیت بین‌المللی داشته باشد، به سود کشور ما است، در صورتی که مسؤولین امور، با بصیرت کامل و دلسوزی هر چه تمام، انجام وظیفه کنند. کشورهای مترقّی، از مسابقات ورزشی سود کلان می‌برند و با درآمد زیاد در اندیشه‌اند سازمان‌های داخلی را رونق دهند و اصولی، همه‌ی مسایل غامض را از پیش پای بردارند. اگر قرار باشد همیشه خرج کنیم و درآمدی نداشته باشیم، پایان کار ما جز افلاس چیز دیگری نخواهد داشت. همین دیروز بود؛ فدراسیون کشتی جهانی از کشور ترکیه حق‌السهم مسابقات کشتی بین‌المللی را مطالبه می‌کرد و ترک‌ها از پرداخت آن خودداری می‌کردند. سازمان‌های ورزشی ایران هم باید کم‌کم به وظایف خود آشنا شوند. باید طرفدار اصالت ورزشی بوده و از اسراف و تبذیر بپرهیزند. باید اگر تیم‌های ورزشی ما آمادگی ندارند، فقط به‌خاطر شرکت در مسابقه‌، ورزشکاران را به خارج نفرستند. باید در فکر این باشند، لااقل در هر یک از شهرستان‌ها و در همین جنوب تهران، ورزشگاه‌های محلی ایجاد کرده و از کج‌رَوی جوان‌ها به نحو بارزی جلوگیری کنند... بگذارید این وسایل تفریح و سرگرمی «ورزش» باشد... به قول آن سخن‌گستر معاصر، استادیوم‌های ورزشی ریه‌های شهر را تشکیل می‌دهند و این ریه‌ها هر چه بزرگ‌تر و مجهّزتر، مردم کشور ما بهتر تنفس می‌کنند.

رویدادهای مهم ورزش سال ۱۳۳۶

باغبان‌باشی و رحمانی در مسابقات دو و میدانی استانبول هر دو رکورد شکستند. باغبان‌باشی، ۵۰۰۰ متر را در ۲۰/۳۰-۱۴ دقیقه دوید و ۱۵ ثانیه رکورد ایران را ترقّی داد و در ده‌هزار متر، با رکورد ۲/۵۷-۳۰ دقیقه، ۹/۶ ثانیه رکورد شکست. رحمانی با پرش ۶۶/۱۴ متر، رکورد جدید سه‌گام ایران را ۵ سانتی‌متر بالا برد.
فروردین، ماه فوتبال بود و تیم‌های پرارزشی به ایران آمدند. اولین مسابقه با تیم کلنی تهران را فوتبالیست‌های باکو با زدن سه‌ گل به نفع خود خاتمه دادند. آنها خوب جا می‌گرفتند و از نظر تکنیک، متوسط بودند. آنها در بازی دوم، با تیم تاج دو بر دو کردند... وقتی یک تیم به کشور ما می‌آید چند فوتبالیست را جمع می‌کنند و نامش را تیم کلنی تهران می‌گذارند. تیمی که به قدرت دست جمعی مجهز نباشد و تفاهم در میان آنان حکومت نکند، چگونه می‌تواند محصول خوبی داشته باشد؟
تیم فوتبال اسپارتاک ارمنستان شوروی، به دعوت باشگاه تاج به ایران آمد. ارزش این تیم از باکو به مراتب بیشتر بود. در مسابقه‌ی اول با تیم نیروی هوایی که از چند بازیکن تاج تقویت شده بود، ظرف ده‌دقیقه، سه گل خورد و در نیمه‌ی دوم هم دو گل به سه گل اضافه شد. تیم آبادان برای بازی دوم با اسپارتاک کاندید شده و به تهران آمده بود که در یک بازی نامساوی از نظر قدرت، شش گل خورد. مسؤولین فوتبال از نتیجه‌ی این بازی ناراحت بودند؛ لیکن هیچ‌کدام دنبال چاره‌ی درد نبودند و با آه و حسرت، دلسوزانه می‌خواستند تیم آبادان و فوتبال ایران، یک‌باره زنده شود! بازی سوم که در حقیقت مسابقه‌ی اصلی بود، بین تاج و اسپارتاک انجام شد. در تیم تاج به استثنای عرفان، یار غریبه‌ای دیده نمی‌شد. بازیکنان تاج محمد بیاتی، عارف، زمینی، محمود بیاتی، استواری، مصطفوی، حاج رضا قلی، نادر افشار، کوزه کنانی و جدّی‌کار بودند. تاج با فداکاری و دفاع بی‌نظیری، گل نخورد و گلی هم نزد....

تیم فوتبال آدنای ترکیه که اردیبهشت به دعوت باشگاه تاج به تهران آمد، سه مسابقه داد. بازی با دیهیم تاج، سه بر یک به نفع آدنا تمام شد. در مسابقه‌ی دوم آدنا هشت گل به نیروی هوایی زد. آخرین مسابقه با تیم تاج بود: در این مسابقه فوتبالیست‌های تهران، با دیدن مسابقات پی‌درپی تیم‌های باکو و اسپارتاک، به میران قابل توجهی سطح بازی‌شان بالا رفته بود و با تیم آدانا مساوی کردند، که مسابقه به علت اختلاف نظر و حیله‌های فوتبالیست‌های آدانا، یک ربع زودتر خاتمه یافت....
روز جمعه، سوم خرداد، اولین مسابقه‌ی تیم ملی فوتبال ارتش ایران و تیم ماورای قفقاز شوروی در امجدیه برگزار شد. این تیم به مراتب از تیم‌های قبلی قوی‌تر بود. وضع بدنی همه‌ی بازیکنان این تیم، قابل توجه بود. قدرت، نفس و تکنیک قوی داشتند و مسابقه‌ی اول را ۶ بر ۲ بردند. جمعه، دهم خرداد، دومین بازی تیم‌های تاج و ارتش قفقاز با نتیجه‌ی یک بر صفر به نفع تیم شوروی خاتمه یافت. دفاع تاج در این مسابقه خیلی خوب بازی کرد. تیم تاج در آن فصل پرقدرت بود و در بهار ۱۳۳۶ مسابقات جالبی داد و این مسابقه، یکی از بازی‌های خوب فصل بود. آخرین بازی فوتبال ارتش قفقاز که بهترین مسابقه‌ی سال بود، با مختلطِ نیروی هوایی- شاهین انجام یافت که بازیکنانش عبارت بودند از برومند، عرفان، نامدار، شکیبی، بهشتی، برادران صفیری، جعفرزاده، ساوجی، مصطفوی و حاج‌مختار. این بازیکنان با حمله‌های سریع و بریدن توپ‌های دقیق، ارزش فراوانی از خود نشان دادند؛ ولی در نیمه‌ی اول یک گل خوردند. برومند در نیمه‌ی دوم، یک گل عالی زد؛ ولی نیروی هوایی- شاهین، یک گل دیگر خورد و مسابقه دو بر یک به نفع شوروی خاتمه یافت.
آخرش نفهمیدیم چطور شد غلام‌رضا تختی در مسابقات کشتی استانبول ۱۹۵۷، حلوای نقدِ وزن هفتم را به نسیه‌ی وزن هشتم ترجیح نداد؟ روبه‌روشدن با حریف‌های ۱۲۰ کیلویی کار ساده‌ای نیست. به هر تقدیر، تختی می‌خواست یا دیگران می‌خواستند او در وزن هشتم کشتی بگیرد. او با حریف آلمانی ۱۲۰ کیلویی خوب کشتی گرفت؛ اما با امتیاز باخت. کشتی دوم او با قهرمان شوروی بود که۱۱۰ کیلو وزن داشت و تختی دو بر یک، با امتیاز بازنده شد و تصمیم گرفت دگرباره در کوی وزن هشتم قدم نگذارد....
ملاقاسمی معروف به «ملا سیاه»، در وزن ۶۲ کیلوگرم پشت سر مصطفی داغستانی از ترکیه، قهرمان دوم مسابقات کشتی استانبول ۱۹۵۷ شد.
فردین، کشتی‌گیر پرسابقه‌ای است که سال ۱۹۵۴ در ژاپن به مقام دومی جهان رسید. او در مسابقات جهانی کشتی در استانبول، کشتی جالبی گرفت و با امتیاز، به بالاوادزه، قهرمان سوم المپیک باخت. فردین، حریف سوییسی را در ۱۵/۳ دقیقه ضربه‌ی فنی کرد، با حریف بلغار مساوی کرد و مغلوب اوغان ترک شد و رتبه‌ی چهارم را به‌دست آورد.
نبی‌‌خان سروریِ ما، از آن پسرهای فوق‌العاده نجیب و دوست‌داشتنی است که حدّی ندارد و زندگی‌اش هم خیلی بی‌تکلف است. سروری در استانبول، بهترین کشتی‌ها را گرفت و روی تیم ملی ایران را سپید کرد. حریف اتریشی را با ضربه کوبید و از لهستانی با امتیاز برد. کشتی‌گیر ترک را با امتیاز زیادی مغلوب کرد و آخرین کشتی تاریخی را با استخیر لادز، قهرمان سوم المپیک، گرفت و او را مغلوب کرد و تاج پادشاهی وزن ششم را بر سر گذاشت و قهرمان اول جهان شد.

 

 

251 41

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 647731

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 13 =