علت این اتفاق را البته درجای دیگر باید جست: از آنجا که قطب بندی های انتخاباتی هنوز به طور کامل شکل نگرفته و در هر دو اردوگاه ، اجماع رخ نداده است (یا دست کم نامزد اصلی واحتیاطی مشخص نشده اند) این عملیات تبلیغاتی کاربرد می یابد .
اخباری که در روز های گذشته درباره آقایان هاشمی و خاتمی گفته شد و اخباری که دو - سه روز گذشته درباره حمایت آقایان لاریجانی و ناطق نوری منتشر شد از این دست است . برای آقای ناطق نوری گفته شد که او برای آقای موسوی فعالیت می کند و برای آقای لاریجانی نیز دو خبر متناقض انتشار یافت که در یک جا او را حامی آقای موسوی و در جای دیگر حامی آقای احمدی نژاد قلمداد کرده بودند که به قول آن مثال مشهور ، اتفاقا به همین مجوز ( به ضم واو) نشانگر نا درست بودن هر دو خبر است.
چرا این شایعات باور پذیرند؟
اگر قطب بندی های انتخاباتی کامل شده بود چنین شایعاتی قدرت نفوذ نداشت . در جبهه دوم خرداد ، هر دو نامزد موافقان و مخالفانی دارند و سیاست ورزی این سرزمین که در غیبت فعالیت واقعی حزبی «بزرگان ، تعارف و معرفت» مولفه های اصلی آنند چهره های محوری را در رودربایستی قرار داده است. وضع در جبهه اصولگرایان نیز به گونه ای دیگر است. در شرایطی که همگان از انتقادات وسیع اصولگرایان به عملکرد رئیس دولت نهم واقفند و «عدم حمایت از او ، مطرح کردن نامزد سایه یا چهره جدید ، سکوت و حمایت توام با اکراه» چهار گزینه محتمل است ، چنین شایعاتی امکان بروز می یابند .
این شایعات را چه کسانی می سازند؟
به نظر می رسد سازندگان این خبر ها تلاش دارند چهره های سرشناس را در شرایط آچمز قرار دهند. در چنین شرایطی هر واکنشی در تائید یا تکذیب خبر دارای عوارضی است که به سود سازنده خبر منتهی می شود زیرا باعث می شود آن چهره های مشهور را از پرده نشینی اجباری به درآورد و خود این ماجرا بن بست فعلی را بشکند . اگر چنین چهره هایی تاکنون به طور روشن اعلام موضع نکرده اند احتمالا به دلیل آن است که اولا شرایط را مطلوب نمی بینند و ثانیا استخوان بندی نهایی شکل نگرفته است و لاجرم فضای مناسبی در صف بندیهای فعلی وجود ندارد و به تعبیری بن بست رقابتی پدید آمده است . شاید این بزرگان که تبعات جریان ساز و اجماع آفرین حمایت یا مخالفت خود از نامزدها را میدانند به دنبال نشانههایی از فضای جدیدند .
نظر شما