دکتر عماد افروغ استاد بازنشسته دانشگاه تربیت‌مدرس بر ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی و نقش آموزش و پرورش در ترویج آزادی و معنویت تأکید دارد. او در این خصوص به خبر می‌گوید: انقلاب اسلامی ما یک انقلاب با ماهیت فرهنگی و عقیدتی است و به همین دلیل باید به تحول نظام تعلیم و تربیت و کارگزاران آن توجه جدی شود.

  مهدی خاکی‌فیروز :این روزها که بحث تغییر و تحول نظام آموزش و پرورش در محافل فرهنگی کشور، مطرح می‌شود، دلایل مختلفی برای آن ذکر می‌شود. برخی افراد از ضرورت افزایش کارآمدی آموزش و پرورش متوسطه صحبت می‌کنند و اینکه فقط با تغییر محتوای دروس و روش‌های تدوین، می‌توان به چنین هدفی دست یافت. دکتر عماد افروغ استاد بازنشسته دانشگاه تربیت‌مدرس بر ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی و نقش آموزش و پرورش در ترویج آزادی و معنویت تأکید دارد. او در این خصوص به خبر می‌گوید: انقلاب اسلامی ما یک انقلاب با ماهیت فرهنگی و عقیدتی است و به همین دلیل باید به تحول نظام تعلیم و تربیت و کارگزاران آن توجه جدی شود. انقلاب به دلیل ماهیت فرهنگی آن، نسبت نزدیکی با تعلیم و تربیت و نقش معلمان دارد. امیدوارم وجه فرهنگی انقلاب بیشتر مورد توجه قرار گیرد تا از این طریق جامعه به یک بلندا و اوج هدایت شود. این اوج و تعالی در خور این انقلاب نیز هست.

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم می‌افزاید: زمانی که پای تعلیم و تربیت به میان می‌آید باید به مفاهیمی همچون اخلاق، معنویت، هدایت و اصلاح توجه کنیم. برای دستیابی به این مفاهیم نیازمند نگاهی پیامبرگونه هستیم. رسالت آموزش و پرورش نیز رسالتی الهی است. این پژوهشگر علوم انسانی ادامه می‌دهد: انقلاب اسلامی یک نقش اصلاح‌گرانه داشت و در آینده نیز قرار است چنین نقشی داشته باشد. برای هدایت انسان‌ها به مسیر معنویت، نظام تعلیم و تربیت حرف اول را می‌زند.

وقتی بحث معلمی و تعلیم و تربیت به میان می‌آید، نباید صرفاً نگاه اقتصادی و سیاسی داشت. سوژه تربیت، انسان است و به همین دلیل، تربیت کار دشواری است چون با هر روشی نمی‌توان با انسان مواجهه داشت. برخورد غیراخلاقی و ناشی از سیاست‌زدگی مفرط با انسان‌ها و همچنین برخورد ابزاری با انسان‌ها، نتیجه مطلوبی به بار نمی‌آورد.

اگر توجه داشته باشیم که هدف اصلی ما انسان است، تجلی چنین نگاهی در ابعاد و مؤلفه‌های اجتماعی و ارتباطات ما هم دیده می‌شود و به تبع آن، یک فضای امن و آسوده به لحاظ اخلاقی و معنوی فراهم می‌شود.

افروغ ادامه می‌دهد: انقلاب اسلامی در شرایطی اتفاق افتاد که دنیا تشنه معنویت، تربیت و اخلاق بود و آرزوی جهانیان، یک تربیت صحیح بود. متأسفانه باید عرض کنم که ما از این نگاه دور شده‌ایم. حتی معلم ما نیز نقش معلمی خود را فراموش کرده است. معلمان ما آنقدر به صورت واقعی و غیرواقعی اسیر مسائل روزمره و معیشتی شده‌اند که فراموش کرده‌اند چه رسالتی برعهده دارند و چه نقشی را باید بر عهده بگیرند. بخشی از این وضعیت به مسائل اجتماعی و سیاسی بازمی‌گردد ولی بخشی نیز، نتیجه نگاه خود معلمان است. به هر حال معلم باید با سختی‌ها و مرارت‌های زندگی کنار بیاید و از نقش پیامبرگونه خود غفلت نکند. اگر این معنا جا بیفتد، شاهد حیات معنوی‌تر، معقول‌تر و آسوده‌خاطرتری در این زادبوم خواهیم بود.

وی می‌گوید: تحقق اهداف انقلاب در زمینه‌‌های اخلاق و معنویت، نیازمند تحولاتی ساختاری و معرفتی است. تحولات معرفتی را معلمان و روشنفکران می‌توانند دنبال کنند اما تحولات ساختاری، ریشه‌دار‌تر و درازمدت‌تر است و به سیاست‌ها و رفتارهای کسانی بستگی دارد که به گونه‌ای زمام امور را در دست دارند و قرار است تحقق‌بخش آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی باشند.

این کارشناس می‌افزاید: نظام آموزش و پرورش ایران صرف‌نظر از رگه‌هایی از توجه، نقش خود در آموزش و پرورش را به خوبی اجرا نمی‌کند. نوعی حافظه‌محوری در دستور کار نظام آموزشی است در حالی که مهمترین مسئله در تعلیم اسلامی، مسئله تفکر است.

در وضعیت مطلوب، ما باید دانش‌آموزان و دانشجویان خود را با تفکر مأنوس کنیم؛ آزمون‌‌های ما نیز باید تفکرسنج باشند نه حافظه‌سنج. این موضوع مورد تأکید معلم شهید مرتضی مطهری است. قدر و منزلتی که تفکر دارد، هیچ‌چیز دیگری ندارد. به تعبیر ملاصدرا، انسان با تفکر به خدا می‌رسد و با عبادت به پاداش.

این استاد دانشگاه می‌گوید: اگر می‌خواهیم آموزش و پرورش را تفکرمحور کنیم، باید به ملزومات آن تن دهیم. اگر آزادی اندیشه و بیان در نظام آموزشی و جامعه نهادینه شود، عقاید مستدل رواج می‌یابد و از رشد عقاید خرافی و عقده‌های مختلف جلوگیری می‌شود. من معتقدم آموزش و پرورش ما اسیر یک فرمالیسم و شکل‌گرایی است که هیچ نسبتی با تحول علمی در جهان معاصر ندارد. ولی مثل اینکه قرار است ما وانمود کنیم و ادا دربیاوریم. متأسفانه شاهد گرته‌برداری و توزیع اندیشه‌‌های دیگران به نام نوآوری هستیم در حالی که نوآوری اشاعه‌ای با نوآوری تولیدی خیلی فرق می‌کند.

افروغ ادامه می‌دهد: از وضعیت کنونی آموزش و پرورش رنج می‌برم. حالا شاید عده‌ای بکوشند تا شاید در قالب فلسفه تعلیم و تربیت، یک تحول در راستای تفکرمحوری ایجاد کنند اما فعلاً که شاهد این قضیه نیستیم و حتی روند معکوس را طی می‌کنیم. به عنوان مثال،‌ اگر در مدارس ما یک دانش‌آموز بر حسب اندیشه و بینش خودش سؤالی را مطرح کند یا پاسخی خارج از چارچوب متعارف بدهد،‌ متأسفانه با نگاه منفی با او برخورد می‌شود. عنصری که می‌تواند دو جنبه آموزش و پرورش را با هم پیوند بدهد، مقوله تفکر است.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: ما در بستری از بسط روشنفکری و معرفت دینی انقلاب کردیم و با فاصله گرفتن از خرافه‌گرایی در یک مقطع زمانی، به قله‌های بلندی رسیدیم و توانستیم این انقلاب را رقم بزنیم اما متأسفانه پس از آن دچار سیاست‌زدگی و روزمرگی شدیم و در مواجهه با اندیشه‌های رقیب، به جای مواجهه فکری، به مواجهه سیاسی روی آوردیم. این مسئله تا حدی به خاطر قدرت داشتن و تشکیل حکومت است. ما پیش از انقلاب چون قدرت و حکومت را در اختیار نداشتیم، با هر اندیشه‌ای مواجهه فکری می‌کردیم و در این مسیر،‌تحولات بزرگی نیز در نظام آموزشی برخی مدارس ایجاد کردیم. ولی متأسفانه پس از انقلاب، فراموش کردیم در چه بستری از تحولات و رقابت‌های فکری به قدرت رسیده‌ایم. به همین دلیل روش‌های ضعیفی همچون تکیه بر قدرت را برای کنار زدن رقبای فکری مورد توجه قرار دادیم که می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد.

عماد افروغ می‌افزاید: ما برای تحول آموزش و پرورش به معلمانی همچون استاد مطهری نیاز داریم که اهل تفکر و رقابت‌های فکری باشند. ما هم اکنون امثال شهیدمطهری را کم نداریم اما متأسفانه میدان برای ترویج این اندیشه در ساحت رسمی، به خوبی فراهم نمی‌شود. هیجان‌گرایی، احساس‌گرایی، ‌خرافه‌گرایی و رفتارهای ماکیاولیستی از آفت‌های نظام تربیتی است. وقتی توجیه وسیله به واسطه هدف، سکه رایج شود، تحول نظام آموزشی در راستای اهداف اسلامی، کار دشواری می‌شود هرچند به شخصه معتقدم صرف‌نظر از تأثیرهای مخرب فضای عمومی، بارقه‌هایی از امید مشاهده می‌شود. جامعه ما به رشد فکر و اندیشه احساس نیاز می‌کند و همین احساس نیاز، منشأ تحولات بزرگی خواهد شد.

 

  

کد خبر 69395

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین