۰ نفر
۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۴:۴۶

مهدی فیروزان

استاد سید‌حسینی را بیش از 35 سال است که می‌شناسم؛ مستقیم و غیرمستقیم. بعد از انقلاب و قبل از انقلاب. پیش از انقلاب به شکل غیرمستقیم و از طریق دوستان.

پس از انقلاب و از سال 62 که از وی دعوت کردم به سروش بیاید به‌صورت مستقیم. سال 62 برای من سال عجیبی بود. همان سال بود که برای اولین بار از نزدیک با سید‌حسینی همکار شدم. و این همکاری تا همین امروز، که او دیگر از میان ما رخت بربسته، ادامه داشت. تقریباً هر روز یکدیگر را می‌دیدیم. و از خلال این همکاری مستمر، این آشنایی و دوستی بی‌پایان، که جز مرگ پایانی بر آن متصور نبودم، بسیاری از روحیات و خلقیات او را دریافتم.

سیدحسینیِ مؤلف، سید‌حسینیِ مترجم، سید‌حسینیِ مدیر، و سید‌حسینیِ دوست. بی‌شک شخصیت برجسته‌ای داشت. شیوه مدیریتی او، نوع کار کردن او، و شاید مهم‌تر از همه مسامحه، جدی و عمیق او. بیش از هر چیز اهل تسامح و مدارا بود. و این برای کسی که در مجله‌ای کار سیاسی می‌کند و با دستگاه‌های اطلاعاتی کشور درگیری دارد، ویژگی مهمی است. سیدحسینی را شاید بتوان از خلال آثار مکتوب وی شناخت، اما آنچه مکتوب نیست و همگان بدان دسترسی ندارند، اخلاقیات اوست، که غیر‌مکتوب است و مکتوم و پوشیده بر عموم. در بررسی تاریخی آثار و آرای بزرگان، نکته قابل توجه این است که چه چیزی موجب برجستگی یک شخصیت می‌شود. باید پرسیدچه چیز ابن‌سینا را ابن‌سینا می‌کند؟ چیست آنچه او را از مابقی هم‌عصران وی متمایز می‌کند؟ مسلماً چیزی غیر از صفات برجسته و شخصی افراد است که آنها را از دیگران متمایز می‌کند. من آن را «مفهوم وجودی» می‌نامم. بنابراین باید دید «مفهوم وجودی» ابن‌سینا چیست. در مورد سید‌حسینی نیز این امر صادق است. باید «مفهوم وجودی» سید‌حسینی را بررسی کرد.

 در وجود سید‌حسینی این مفهوم وجودی برجسته قابل مشاهده است: سید‌حسینی از جمله افرادی بود که هیچ‌گاه وجود خود را در مقابل پدیده‌های جدید نمی‌بست. سرگذشت او از ابتدا تا انتها، از 1305 در اردبیل تا 1388 در تهران، سرگذشت انسانی است که همواره خود را در مقابل همه جریان‌ها باز گذاشته است. معمولاً آدم‌ها خود را کانالیزه می‌کنند، ذهن خود را در مقابل هر پدیده‌ای گشوده نمی‌گذارند. همچنان که خانه‌ها پستو دارند آدم‌ها پستوهای ذهنی دارند. سید‌حسینی از جمله آدم‌هایی بود که دائماً پستوهای ذهنی خود را خانه‌تکانی می‌کرد. سید‌حسینی در طول 83 سال هر روز نوبه‌نو شده. هرگز در گیر‌و‌دار پستوهای ذهنی خویش متوقف نشده. و به‌قول سهروردی «قتیل‌العبارات» نبوده است. شاید جنبه‌ای از زندگی او که برای من بسیار خاطره‌انگیز است حضورش در مجالس احیای شب‌های قدر بود: با همان عصای معروفش می‌آمد و بر صندلی تکیه می‌زد. چنان‌که می‌دانیم و می‌دانید سید‌حسینی به کارهای مختلفی اشتغال داشت، از تدریس و ترجمه و تألیف تا کار در مخابرات و رادیو و تلویزیون. اما در همه کارهای او همین گشودگی‌اش نسبت به معارف و دانش جدید مشهود بود. مشهور است که یک مولف قوی معمولاً یک مدیر پروژه خوب نیست. اما سیدحسینی در مدیریت فرهنگ آثار به تنهایی و یک‌تنه همچون دیگر کارهایش عمل می‌کرد. من در پروژه فرهنگ آثار از جمله همکاران او بودم، در کنار احمد سمیعی، اشرف صادقی، اسماعیل سعادت، ابوالحسن نجفی و. . . پروژه پایانی زندگی او. پروژه‌ای که درست با پایان آن حیات دنیوی سید‌حسینی نیز پایان یافت.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 7450

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 13 =