در این مقاله با عنوان 'آنها بد بودند اما او ممکن است بدتر باشد' به قلم سین ویلنستین، استاد تاریخ دانشگاه پرینستون آمریکا آمده است: مورخان که همواره به دنبال برخی اسناد و معیارهای کلیدی برای ارزیابی فعالیت های اولیه یک رئیس جمهور هستند، معتقدند که هر رئیس جمهوری باید اول و مهمتر از همه و بدون هیچ پنهان کاری و یا ظاهرسازی، برای اجرای وظایف عمومی خود برای برآورده ساختن نیازهای شهروندان و مدیریت امور اجرایی قیام کند.
به طور مثال جرج واشنگتن، به عنوان یکی از موفق ترین رئیس جمهوری های آمریکا معتقد است که یک رئیس جمهور باید شخصیت فردی و اجتماعی قبل از ریاست جمهوری اش را فراموش کند و در کالبد جدید متناسب با عنوان خود در سطح اجتماع ظاهر شود، همانگونه که خودش در بدو فعالیت ریاست جمهوری در سال 1789 سعی کرد در شخصیت عمومی خود ظاهر نشود و تلاش کرد به گونه ای عمل کند که دور از شان و منزلت جایگاه اجتماعی او به عنوان رئیس جمهور کشور مهمی همچون آمریکا نباشد.
به اعتقاد متخصصان علوم سیاسی، یک رئیس جمهور به هیچ وجه نباید از جناح و یا طیف خواصی از جامعه جانبداری کند و با در نظر گرفتن اهداف و مصالح عمومی، بیشتر بر حفظ وحدت آن جامعه تاکید ورزد.
چون روسای جمهور بر اساس سوگندی که یاد می کنند باید خود را کاملا وقف حفاظت از حقوق دمکراتیک مردم و حتی توسعه این حقوق و نیز حفاظت از آنها در برابر دشمنان خارجی ملت کنند و حتی باید دامن خود را از هرگونه فساد سیاسی و فراتر از آن فساد مالی پاک نگهدارند.
این درحالی است که تجربه تا به امروز دونالد ترامپ در هریک از این حوزه ها، خلاف این اصول را ثابت می کند و در این زمینه ها شکست های بزرگی را هم به خود و هم جامعه آمریکا تحمیل کرده است.
در واقع بینانه ترین حالت باید گفت که عملکرد یک ساله او را نمی توان با عملکرد بهترین روسای جمهوری آمریکا همچون جرج واشنگتن، ابراهام لینکلن و یا فرانکلین روزولت مقایسه کرد بلکه باید او را با بدترین آنها از جمله اندرو جانسون، جیمز بوکانان، فرانکلین پییِر و حتی جرج دبیلو بوش سنجید.
برخی از این روسای جمهوری از بدترین ها بودند چرا که مرتکب خطرناک ترین اشتباهات محاسباتی در کار خود شدند و برخی دیگر نیز اگرچه بد عمل نکردند اما خود قربانی شرایطی شده بودند که مجبور شدند بدترین تصمیمات را در زندگی کاری خود بگیرند و لذا نام نیکی از خود و کشور به جای نگذاشتند.
به طور نمونه می توان به بدترین آنها که فرانکلین پیرس، اشاره کرد که در سال 1853 پسر 11 ساله اش را در حادثه قطار از دست داد و بدون جبران عملکرد گذشته از قدرت کنار رفت، با این وجود اولین سال تجربه ریاست جمهوری او به مراتب درخشان تر از عملکرد یک سال اول ترامپ بود.
رئیس جمهور 'وارن جی. هاردینگ' که اگرچه چندان زیبا نبود اما بسیار هم شیک پوش بود، در عین حال از سابقه فساد فردی، زن بارگی و تجربه زناشویی بسیار تلخی نیز برخوردار بود و رسوایی های خلاقی، اقتصادی و سیاسی زیادی از جمله تجربه تلخ مدیریت جنگ جهانی اول را نیز به بار آورده بود.
وی با این سابقه سیاه سرانجام بعد از عذرخواهی عمومی و نیز مرگ بر اثر سکته قلبی در سال 1923، از کارنامه مدیریتی به مراتب بهتر از کارنامه امروزی دونالد ترامپ برخوردار شد.
حتی ریچارد نیکسون، با آن شخصیت روانی و جهالت های سیاسی خود که در همان سال نخست ریاست جمهوری اش رسوایی سیاسی و نظامی جنگ ویتنام را برای جامعه آمریکا رقم زد، بلافاصله بعد از آن رسوایی، با ارایه طرح های اصلاحی در سیاست های اقتصادی و کمک به فقرا، در صدد جبران سوابق سوء مدیریتی خود برآمد و از عملکردی به مراتب بهتر از ترامپ برخوردار شد.
جرج دبیلو بوش هم که در دوره معاصر چندین فضاحت سیاسی و نظامی تاریخی برای آمریکا در جنگ عراق رقم زد و حتی موجب سقوط رشد اقتصادی آمریکا شد و در نخستین سال ریاست جمهوری اش، با پشت سر گذاشتن تجربه فاجعه 11 سپتامبر قضاوت متقابل آمریکائی ها با مسلمانان جهان را خدشه دار کرد، باز هم با این وجود در همان سال نخست کاری خود، عملکردی به مراتب بهتر از ترامپ برای خود در تاریخ سیاسی و اقتصادی این کشور رقم زد.
این درحالی است که فقط دونالد ترامپ و تا حدودی جیمز بوکانان، سرمایه دار بودند که بدترین عملکرد تقریبا مشابه را در سال نخست ریاست جمهوریشان به ارث گذاشتند، با علم به اینکه برخی اقدامات بوکانان در 1857 از جمله راه اندای برده داری جدید در کشور حتی به گسترش جنگ داخلی در آمریکا نیز منجر شده بود.
تاریخ ثابت کرد که رئیس جمهور اندرو جانسون که یک نژادپرست دم دمی مزاج و عنصری نامطلوب برای جانشینی آبراهام لینکلن بعد از ترورش به حساب می آمد و حتی در مراسم تحلیف خود مست کرده بود، همچنان از عملکردی بهتر از ترامپ برخوردار است.
جانسون حتی به بهانه تلافی قتل لینکلن، به حامیان حقوق مدنی و حقوق بشر حمله ور شده بود و برده های سابق را سرکوب کرد و در نخستین سال ریاست جمهوری اش حتی لایحه حقوق شهروندی را در تندور ترین کنگره جمهوری خواهان آمریکا در سال 1868 وتو کرده بود، با این وجود باز هم تاریخ در مقایسه او با ترامپ قضاوت بهتری دارد.
با این وجود باید همچنان منتظر بود و دید که ترامپ با عملکرد بسیار نامطلوب و حتی تضعیف کننده ارزش های ملی و بین المللی آمریکا، می تواند تا سال 2020 به اصلاح خرابکاری های خود در عرصه داخلی و بین المللی بپردازد ؟ (البته به اعتقاد متخصصان بعید است)
مهم تر از همه اینکه ترامپ نخستین رئیس جمهوری این کشور است که در دفاع از ملت برابر حمله به دمکراسی آمریکایی از سوی یک کشور متخاصم خارجی (روسیه) شکست خورد و همچنان در برابر انجام تحقیقات برای شناسایی نحوه حمله دشمن به این ارزش ها مقاومت می کند.
ترامپ حتی نخستین رئیس جمهوری تاریخ آمریکاست که همچنان بطور آشکار و مستقیم برای افزایش منافع شخصی خود در دوره ریاست جمهوری تلاش می کند.
او نخستین رئیس جمهوری این کشور است که به تقبیح رسانه ها می پردازد نه به بهانه اینکه آنها انصاف را در کار حرفه ای خود رعایت نمی کنند بلکه آنها را حتی دشمن مردم آمریکا معرفی می کند.
ترامپ نخستین رئیس جمهوری آمریکاست که رقبای شکست خورده سیاسی خود را با زندان تهدید می کند و حتی نخستین کسی است که با اقدامات نژادپرستانه خود اقدامات ملی و تلاش کشورهای دوست و متحدانش را از بین برد.
باید اذعان داشت که همانگونه که جورج واشنگتن هشدار داده بود، اقدامات اولیه (یک ساله) یک رییس جمهور ممکن است عواقب بسیار خوبی برای یک دولت و ملت برجای بگذارد و در عین حال تجربه ذی قیمتی برای آن جامعه در طول تاریخ بشمار رود، اما تجربه فعالیت منفی ترامپ طی یک سال گذشته این درس تاریخی را برای شهروندان آمریکایی و جهانیان ثابت کرد که عملکرد او نه تنها همچون تجربه های تلخ بوکانان و اندرو جانسون نتیجه بسیار منفی بر جامعه آمریکا داشته است، بلکه تجربه های منفی متفاوتی را نیز برجای گذاشته که او را به مراتب بدتر از همه بدترین روسای جمهور قبلی تاریخ آمریکا معرفی کرده است.
49311
نظر شما