ولادیمیر پوتین نخست وزیر روسیه زمانی در روزهای نه چندان دور که رئیسجمهوری کشورش بود لیبرالها و رهبران نهادهای حقوق بشر روسی را رفتگرانی خوانده بود که تنها کارشان تمیز کردن سفارتخانههای خارجی است! اخیرا اما جانشین و مرید ولادیمیر پوتین یعنی دمیتری مدودف با همان آدمهای توصیف شده توسط پوتین دیدار کرده و نه تنها عملکردهای آنها را مورد تحسین قرار میدهد بلکه به راحتی اعتراف میکند که دولت با آنها عادلانه رفتار نکرده است.
البته از مدودف هم تنها همان یک بار این واژهها شنیده شد و دیگر نه از کمکهای دولتی به این نهادها خبری شد و نه از سیاستگذاریهای جدید. قریب به یک سال از حضور مدودف در دفتر ریاست جمهوری روسیه میگذرد . او سومین رئیسجمهوری کشورش است. مدودف اما همچنان شکل و شمایل یک معما را دارد. روسیه درگیر بحران اقتصادیست و عملکرد نه چندان واضح مدودف راه نفوذ به ذهن این سیاستمدار روس را بسته است. آیا او رئیسجمهوری مقتدر مانند سایر ساکنان کرملین است یا تنها عروسکی که دیگران تکانش میدهند و تنها بلد است به خوبی صحبت کند؟ یا اینکه مدودف از نسل اصلاحطلبان روس است که میخواهد خاطرات روزهای حضور پوتین در قدرت را به تاریخ پرتاب کند و خود عملکرد دیگری در پیش بگیرد؟ در چنین شرایطی او بیشک به زمان بیشتری برای اثبات خود نیاز دارد.
بسیاری ادعا میکنند که مدودف اخیرا در مسیر فاصلهگیری از پوتین و به تصویر کشیدن گرایشهای لیبرال مآبانه خود قرار گرفته است. نخستین مصاحبه داخلی او با روزنامه منتقد دولت صورت گرفت. همان روزنامهای که تا کنون چند روزنامهنگارش پس از درج انتقادات اساسی به دولت به ضرب گلوله افراد ناشناس از پا درآمدند.
پس از آن مصاحبه نه چندان جنجالی که مصاحبهکننده فرصت نیافت چندان با کنجکاویهایش مدودف را سوال پیش کند رئیسجمهوری دیداری معمولی البته در روسیه تاریخی با رهبران نهادهای حقوق بشر داشت. روزنامههای روسیه به تاریخ پانزدهم آوریل 2009 این دیدار را گزارش کردند. در همان جا بود که چهره های مدافع حقوق بشر از سختی های کارشان گفتند و از رفتار ناعادلانهای که تا کنون با آنها شده است. بسیاری از آنها ادعا کردند که آنچنان فضای رعب و وحشتی بر این قبیل نهادها در روسیه حاکم است که رهبران این گروهها چاره ای ندارند جز استخدام محافظان شخصی.
مدودف اما آنچنان تحت تاثیر این دیدار قرار گرفت که خطاب به فعالان حقوق بشر گفت: "شکی نیست که در کشور ما هم در برخی موارد حقوق بشر نقض شدهاست . " رسانه های طرفدار کرملین بلافاصله این حرکت را به نوعی عذرخواهی تعبیر کردند که البته از ولادیمیر پوتین هیچ گاه سر نزد.
مدودف در ادامه سخنانش گفته بود: بسیاری از رهبران گمان میکنند که سازمانهای غیر دولتی دشمنان دولت هستند و باید با آنها مبارزه کرد. برخی مقامها تنها به این جهت با اینچنین نهادهای اجتماعی مخالفت میکنند که مانع از پخش این بیماری واگیردار شوند. به گمان من اینچنین رویکردی بسیار خطرناک است.
دمیتری مدودف هم اما شاید از آن زمره سیاستمدارانی باشد که تنها خوب حرف میزند. در حقیقت بسیار سخت است باور اینکه مردی در کرملین بر مسند قدرت نشسته است که میخواهد سنت مردان قدرت در روسیه را به راحتی بشکند.
در همین انتخابات اخیر در استان سوچی که میزبان المیپک 2014 هم است طرفداران کرملین برای پیروزی از همان شیوههایی استفاده کردند که از زمان پوتین باب شده بود. اعضای اپوزیسیون یا از حضور در این انتخابات به هزار و یک دلیل محروم شدند و یا آنچنان تخریبهایی از جانب رسانه ملی علیه آنها شکل گرفت که روسها از درج نام آنها بر روی برگههای رای شرمگین شدند.بدین ترتیب کاندیدا مد نظر کرملین با احراز 77 درصد آرا شد شهردار سوچی.
آلکسی سیمونو از فعالان حقوق بشر و مدافعان آزادی در روسیه است. او در این خصوص میگوید: مدودف در حال حاضر تنها واژههای زیبایی بر زبان میآورد. شاید هم کارهایی در این یک سال انجام گرفته است اما هنوز هم سیاستمداران ما خوب عمل کردن را نیاموختهاند.
مدودف در چند ماه اخیر هر بار اظهار نظر کردهاست همه و همه رفتارش را به فاصلهگیری از پوتین تعبیر کردهاند.البته عقل حکم میکند که سکوت سیاستمدار خبره ای مانند پوتین در برابر این همه تغییر رویکرد مدودف کاملا استراتژیک باشد. پوتین تا بدانجا به مدودف فرصت حرف زدن میدهد که اصول حکومتش را زیر سوال نبرد.
مددودف زمانی استاد حقوق دانشگاه بوده است. تحصیلات او به ذات او را به مسائل حقوق بشر حساس کردهاست. شاید آزادی یک وکیل از زندان که به اتهام مخالفت با پوتین بازداشت شده بود را هم بتوان اصلیترین دستاورد مدودف در همین یک سال دانست. میخائیل خودورکوفسکی ثروتمندترین تاجر روسی بود که در سال 2003 و زمانی که تصمیم گرفت سری هم در سیاست داشته باشد بازداشت شد.
حالا همه میخواهند باور کنند که شرایط قرار است تغییر کند.همه دوست دارند گمان کنند مدودف با پوتین فرق دارد. اما شاید مدودف در رویای روسها با مدودف واقعی تفاوت بسیاری داشته باشد. شاید مدودف یک اصلاحطلب تمام عیار باشد اما آیا او از آن حد از توان و کفایت برخوردار است که گامهای بلند و البته پرریسک بردارد. فعالان حقوق بشر باید بدانند که در دوره بحرانهای مالی نمیتوانند انتظار چندانی از رئیسجمهور داشته باشند.
و اما یک حقیقت دیگر؛ پوتین همچنان در قدرت است. درست مانند روزهای وجود اتحاد جماهیر شوروی سابق؛ در کرملین هم لیبرال وجود دارد و هم سیاستمدارانی از جنس پوتین. بسیاری اعتقاد دارند که با توجه به بحران مالی و خطر تجزیهای که روسیه را تهدید میکند نباید چندان به فکر حقوق بشر و فعالیتهایی از این جنس بود.
اما در روسیه عامه مردم چندان به ژستهای انساندوستانه پوتین فکر نمیکنند.اکثریت رئیسجمهوری میخواهند که برای آنها امنیت و ثبات اقتصادی به ارمغان بیاورد. در دوران پوتین آنچنان از نهادهای حقوق بشر بد گفته شده است که این نهادها از محبوبیت آنچنانی در روسیه برخوردار نیستند. غالب مردم آنها را فریبخوردهگان و عاملان دشمنان روسیه میدانند.
نیویورک تایمز 3 می 2009/ ترجمه : سارا معصومی
نظر شما