۰ نفر
۱۸ آذر ۱۳۸۷ - ۱۶:۳۸

گفت‌وگوی خبر آنلاین با آیت‌الله محمدی ری‌شهری درباره قربانی و قربانی کردن در عید قربان

 

محمدرضا اسدزاده: آیتالله محمدی ریشهری نماینده مقام معظم رهبری در سازمان حج و زیارت است. در حالی با او گفتوگو کردیم که هنوز به کاروان حج نپیوسته بود. دیدار ما در دفتر تولیت آستان حضرت عبدالعظیم حسنی، فرصتی شد تا درباره معانی و مفاهیم اعمال عید قربان با او به گفتوگو بنشینیم:


واقعه قربانی و قربانی کردن اسماعیل توسط حضرت ابراهیم(ع) چه معانی و مفاهیم انسانی و اسلامی در خود نهفته دارد؟
در فلسفه قربانی کردن، نکته مهمی قابل توجه است که شاید غالباً مورد عنایت قرار نمیگیرد و آن این‌که قلمرو معرفت انسان نسبت به مصالح امور محدود است. هنگامی که ابراهیم (ع) مورد خطاب قرار گرفت که برو فرزندت را بکش، از خدا نپرسید که برای چه بکشم؟ علت کار را نپرسید. بلکه هر چه خدا گفت همان را انجام داد. بنابراین وقتی انسان کاری را در راه خدا انجام میدهد ضرورتی ندارد فلسفهاش را بداند. یکی از راز و رمزهای حج این است که بر اساس سخنان امیرالمومنین(ع)، خدا بندگانش را امتحان میکند. فرموده است دور این سنگ بگردید، یا به آن‌جا سنگ بزنید، چرا؟ جواب این است که خدا گفته است و چون او گفته، حتماً یک مصلحتی دارد. مسأله این است که خدا دستور به انجام کار داده است و باید عمل شود. زیرا انسان به راز و رمز همه چیز آگاه نیست. وقتی خدای حکیم و علیم دستوری داد، حتماً به مصلحت فرد است و باید اجرا شود. باید با جان و دل انجام دهد مثل حضرت ابراهیم‌(ع). این خود یک پیام معرفتشناسی است که قلمرو معرفت انسان محدود است، انسان نمیتواند به راز و رمز همه چیز پی ببرد، اگر خداوند متعال دستوری برای اجرای آن داد چون و چرا نباید کرد. البته انسان هر چه در دستورات خداوند تأمل بیشتری کند، راز و رمز آن بیشتر کشف میشود ولی معنایش این نیست که اگر انسان در یکجا فلسفه دستوری را نتوانست بفهمد، از انجام آن سرباز بزند

فلسفه قربانی کردن در روز عید قربان و مفهوم این حرکت نمادین چیست؟
راز و رمزهای فلسفه قربانی که یکی از مناسک حج است، پیامها و نکات قابل توجهی برای زائران خانه خدا و امت اسلام دارد. قربانی هم فلسفه عبادی و عرفانی دارد و هم فلسفه سیاسی و اقتصادی بر آن قابل ترسیم است. نخستین حکمت روشن قربانی که در قرآن به آن اشاره شد، بالاترین مراتب تقوی است. در آیه 37 از سوره حج میخوانیم کهلن ینال الله لحومها ولا دماءها ولکن یناله التقوی». 

یعنی خون و گوشت قربانی که جزء مناسک منی است به خدا نمیرسد، بلکه روح عمل است که تقربآور است و تقوای این کار به خدا میرسد. عمل قربانی کردن در واقع یک حکم دارد یک حکمت. حکم آن، کشتن یک گوسفند و حکمت آن با تقوا بالا رفتن

هر عملی که در آن تقرب باشد، قربانی است. این تقوا نه تنها به طرف خدا صاعد میشود بلکه به خدا میرسد و چون تقوی، وصف نفسانی روح انسان متقی است که جدای از جان انسان نیست، اگر تقوی به خدا برسد، انسان متقی نیز به خدا میرسد

تقوی مراتبی دارد و قربانی میتواند اشاره به بالاترین مراتب تقوی باشد. یک مرتبه از تقوی اجتناب از گناهان است، مرحله بالاتر، اجتناب از مطلق کارهای ناپسند چه گناه و چه مکروه است؛ و بالاترین مرتبهاش نیز این است که در دل انسان جز محبت و عشق به خدا و ارزشهای دینی چیز دیگری نباشد که «دل حرم خداست». 

نخستین حکمتی که قربانی در حج دارد این است که حضرت ابراهیم اسماعیل را برای قربانی آماده کرده؛ داستانش مفصل در قرآن آمده است: «پسر عزیزم من در خواب دیدم خداوند به من دستور داده تو را قربانی کنم، پسر هم تسلیم شد و گفت: هر چه خدا به تو دستور داده درباره من انجام بده و من صبر میکنم». پیرمردی که در اواخر عمر، خدا به او جوان برومندی مانند اسماعیل داده است اکنون میخواهد او را با دست خودش در منی قربانی کند. حتی تا آخرین مراحل دستور را انجام داد و به تکلیف خود عمل کرد. کارد به حلق اسماعیل گذاشت و فشرد، ولی کارد نبرید. این اشاره به بالاترین درجات تقوی است؛ یعنی عاشق خدا هیچ نوع وابستگی و دلبستگی ندارد. تا انسان از همه وابستگیها و دلبستگیها نگذرد به کمال مطلق و محبوب مطلق نمیرسد. به سخن دیگر وقتی انسان از همه محبوب‌ها گذشت و دل را از محبت غیرخدا خالی کرد، آن وقت است که به محبوب مطلق که خداست میرسد «قلب المومن عرش الرحمن» دل مؤمن عرش خداست و در این‌جاست که انسان به عید مطلق میرسد. قربانی روز عید میتواند اشارهای باشد به بالاترین مراتب تقوی که در اثر حج و نورانیت حج به آن دست یافته و آن عید لقاءالله است که برای دیدار صاحبخانه آمده است. این‌جا نیامده که فقط خانه را ببیند، آمده صاحبخانه را ببیند. کسانی میتوانند در واقع به زیارت صاحبخانه نایل شوند که قلب و دلی سالم داشته باشند. قلب سالم را هم امام تفسیر میکند: قلبی که جز خدا در آن نباشد. منی در واقع قربانگاه عاشقان خداست. دلبستگی به هر چیزی غیرخدا، با توحید مطلق منافات دارد و یک نوع شرک است و حتی انسان اگر دلش با غیرخدا باشد یک شرک پنهان در دل اوست. موحدین کامل که دنباله رو ابراهیم خلیل الرحمن هستند، کسانی هستند که دل را از غیرخدا خالی کردند و مراسم نورانی حج این استعداد و ظرفیت را دارد که انسان به آن موقعیت برسد


این مناسک از نظر سیاسی هم پیامی دارد؟
فلسفه قربانی و پیام آن در حکمت سیاسی و فلسفه سیاسی مناسک در واقع چیزی جز درس از خودگذشتگی در مسیر معنویت نیست. به تعبیر دیگر وقتی انسان از هوای نفس رها شود، به آسانی میتواند در راه خدا جهاد کند. امام امت رضوان الله تعالی در مورد فلسفه سیاسی قربانی میفرمایند: در این مکان عظیم، فداکاری و از خود گذشتن را به جهانیان ابلاغ کنید و بگویید که در راه حق و عدل الهی و کوتاه کردن دست مشرکان ِ زمان باید سر از پا نشناخت، از هر چیزی حتی مثل اسماعیل ذبیحالله گذشت تا حق جاودانه شود

به تعبیر دیگر آن کسی که قربانی میکند، قربانی برایش این پیام را دارد که عزیزترین و شیرینترین ثمره زندگیات را در راه خدا بده و عید بگیر، که در ایران اسلامی ما مادران شهدا، خانوادههای شهدا در واقع مشمول این کلام الهی امام هستند که این‌ها از این پیام قربانی بهره گرفتند و این پیام را شنیدهاند و عزیزترین ثمره زندگیشان را در راه خدا فدا کردند. عید واقعی را آن‌ها گرفتند

از بعد اقتصادی چطور؟
همه ساله در موسم حج میلیونها رأس دام طبق سنت اسلامی و احیای خاطره ابراهیم و اسماعیل با هدف معنوی معیشتی قربانی میشود. قربانی علاوه بر جنبه معنوی آن، که نمادی از فدا کردن و فدا شدن در مسیر رضای الهی است، وسیله تحصیل تقوی و تقرب به خدا به وسیله ذبح کردن تعلقات مادی برای رسیدن به معنویت و عرفان نیز محسوب میشود. در قرآن آمده: «فکلوا منها واطعموا البائس الفقیر» 

هم از این گوشت قربانی بخورید و هم به بینوای فقیر بدهید. وقتی حدود بیش از دو میلیون زائر خانه خدا هر کدام شتر، گاو یا گوسفند ذبح میکنند که در سالهای اخیر نیز شرایطی فراهم شده که این قربانیها از بین نروند و برای مستمندان و فقرا ارسال شود، این نشان میدهد که فلسفه قربانی، حکمت اقتصادی هم دارد که حاجی باید به فکر گرسنگان باشد. نه تنها این‌جا بلکه وقتی به وطن هم برمیگردد بداند یکی از چیزهایی که او را به کمال میرساند خدمترسانی به نیازمندان است

اوج عظمت حج، در کدامیک از اعمال بیشتر دیده میشود؟
عظمت حج در سراسر این مراسم باشکوه وجود دارد. انسانی که برای حج آمده باید بداند که در حج چه خبر است تا آن را با خلوص انجام دهد. اگر اسرار حج را نداند، خلوصاش نیز محدود میشود، لذا انس به اسرار حج لازم است تا حاجی بداند که اعمال صوریاش باطن و مفهومی دارد

حج و طواف کعبه، مجموعه منظمی از یک سلسله عبادت های خاص است که هر یک به تنهایی درخور توجه است. در حج که با احرام و لبیک گفتن آغاز میشود بسیاری از اموری که جنبه تعبدی آن‌ها قوی بوده و آزمون الهی در آن‌ها نیرومند است، حرام شده و دوره احرام به صورت یک دوره تعبد محض و امتحانی صرف درآمده و با انجام مناسک حج و فرارسیدن مراسم تحلیل، عقد احرام گشوده میشود و شخص محرم از آن ممنوعیت‌ها بیرون میآید. دوره پربار احرام در ساختن انسان کامل چنان تأثیر بنیادین دارد که ثمره آن در عینیت جامعه متعهد به محتوای حج و زیارت به خوبی مشهود است

احرام که شروع میشود: «لبیک اللهم لبیک» تا طواف و سعی بین صفا و مروه، عرفات و مشعر و منی و رمی جمرات، همهاش سراسر عظمت است

ولی به قرآن مراجعه میکنیم که شاید مسأله سعی بین صفا و مروه به عنوان یک مبداء شکوه و عظمت مطرح شده است. اگر کسی به اسرار حج آشنا نباشد و به حج برود، حج کامل انجام نداده است. ممکن است اعمالش صحیح باشد ولی مقبول حق نباشد زیرا روح شخص حج گذار به خاطر عدم آگاهی به اسرار حج تعالی پیدا نکرده است. حقیقت هر کسی را عقاید و نیات او میسازد؛ حج انسان ساز است و اگر کسی حاجی راستین نباشد، انسان واقعی نیست. حج یک واقعیتی است و صورت واقعی حج، حقیقت اوست.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 763

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • هومان IR ۱۵:۴۹ - ۱۳۸۷/۰۹/۲۰
    19 1
    ممنون