۰ نفر
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۰۵:۰۶

سی‌ان‌ان، نتانیاهو را به چالش کشید و او را وادار کرد تا نقطه دقیق درد اسراییل را لو بدهد. نتانیاهو گفت برجام بر این فرض استوار است که ایران کشوری صلح‌آمیز است و این درست نیست، آنها امپراطوری هستند که کشورها را یکی پس از دیگری در معرض توسعه‌طلبی خود قرار می‌دهند. ‌این سخنان نشان می‌دهد که توافق هسته‌ای در پیامد بلافصل خود توافق نانوشته میان کاسبان تحریم و احمدی‌نژادها و تندروان داخلی با صهیونیسم جهانی را برهم زده است.

تصادفی نبود که نتانیاهو در این مصاحبه تلاش کرد که به استناد سندسازی‌های خود نتیجه بگیرد که ایران برخلاف آن‌چه برجام بر آن ابتنا یافته صلح‌طلب و عقلانی نیست. سخنان نتانیاهو در توضیح انگیزه و فلسفه آن نمایش یک‌بار دیگر نشان داد که از قضا وحشت اسراییل معطوف به «جنگ»و چهره نظامی ایران نیست بلکه نگرانی اصلی او متمرکز بر وجهه صلح‌آمیز، انسانی و عقلانیتی است که برجام هم محصول و هم مکمل آن است. همه تلاش اسراییل معطوف به مفصل‌شکنی میان آن ترکیب‌بندی است که در فرایند برجام میان «عقلانیت ایران و صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایجاد شده است، زیرا این مفصل‌بندی ایران را در چشم جهان، کشوری طبیعی و قابل مذاکره و تعامل جلوه می‌دهد. چنین کشوری در توجیه سیاست‌های دفاعی، منطقه‌ای و حتی هسته‌ای خود با مشکل کمتری مواجه خواهد بود. اشتباه راهبردی کیهانیان و امثالشان این است که شاید ناخودآگاهانه دقیقا همین جنبه از برجام را نابود می‌کنند. باید کمی اسراییل‌شناس بود تا فهمید که نتانیاهو آن‌گاه دچار عذاب عظیم شد که برجام، یک کشور (به‌ زعم آن‌ها) طبقه‌بندی شده در ردیف «تروریست و یاغی» را ناگهان به جایگاه یکی از هفت کشور کمک‌کننده به امن‌ترسازی جهان ارتقا داد. آن‌چه از دید صهیونیسم پیش‌بینی‌ناپذیر و غیرقابل هضم بود همین توان اعتدالی و صلح‌جویانه بود. صهیونیسم می‌خواهد ما همان «ایرانی» باشیم که او توصیف کرده و نه آن ایرانی که می‌تواند کنترل وجهه جهانی خود را به دست بگیرد.

دقیقا از همین جا می‌توان به رابطه میان برجام و نابرجام یعنی منطقه پی برد. پایان دادن به جنگ‌های خانگی و ورود به عرصه صلح‌سازی و بازسازی که آستانه به آستانه آن نایل شده از دید اسراییل همان دستاورد برجامی (یعنی توان رفتار عقلانی در یک سطح فراملی) را به شکل دیگر تکرار می‌کند. همه تلاش نتانیاهو در این مصاحبه معطوف به آن است که نشان دهد ایران کاری به جز کشورگیری و جنگ بلد نیست. اسرایبل تمایلی سیری‌ناپذیر به این دارد که ایران در منطقه نیز همان رفتاری را به عمل آورد که در چارچوب تز «ایران امپراتوریایی و کشورگشا» قابل پیش‌بینی و تحلیل‌پذیر باشد.

این که ایران می‌تواند در کنار ترکیه و روسیه از خدمات بشردوستانه، بازسازی خرابی‌ها، دیالوگ سوری-سوری، مین‌روبی، انتخابات و قانون اساسی سخن بگوید یعنی به همان سان که اثبات سرشت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای در خدمت تداوم آن برنامه بود، گذار به فاز صلح‌سازی در یمن و سوریه نیز می‌تواند با اثبات عقلانیت و مسولیت‌پذیری در قبال آثار ناخواسته جنگ، منجر به افزایش توانایی ایران در بازیگری و بازی‌گردانی منطقه‌ای شود.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 773997

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • غفاری A1 ۰۳:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۲/۱۶
    0 0
    ما در زمینه سیاست خارجی یک اشتباه آلوده به افراط داشتیم و اون هم این بود که بیش از اندازه روی طرف هایمان حساب باز کردیم و با اینکه تمام کارشناسان اقتصادی روی این مسئله تاکید داشتند که 20 درصد مشکلات اقتصادی کشور مربوط به تحریم هاست و مابقی مربوط به سیاست گذاری های غلط در اقتصاد کلان کشور هست ...... با عقد برجام می رقصیدیم و و پایکوبی می کردیم .... والان ما هستیم و سطرهای نوشته و نانوشته برجام و سیاه بازی های تاجرمابانه و هوشمندانه ترامپ که همه اش ناشی از آسیب پذیری اقتصاد کشور مان هست .