هر چه به ایام انتخابات ریاست جمهوری افغانستان نزدیک میشویم، چالشهای مربوط به حمایت امریکا از کرزای افزایش مییابد. کرزای رئیسجمهور افغانستان و زرداری رئیسجمهور پاکستان در حالی در واشنگتن مهمان اوباما هستند که هر دوی آنها با چالشهای متعدد در کشور خود روبه رو هستند. کرزای از همن ابتدا گزینه اصلی اوباما برای تغییر بود و زرداری فردی است که اوباما خیلی دوست دارد او را نیز با نواز شریف که به طالبان نزدیکتر است جابجا کند. با این همه هر دوی این خواستهها منوط به هموار شدن شرایط است. دکتر احمد بخشایشی استاد دانشگاه و کارشناس روابط بینالملل در گفتوگو با خبر چالشهای پیش روی کرزای را مورد تحلیل قرار داده است.
به نظر میرسد اوباما تمایلی به نگه داشتن کرزای در پست ریاست جمهوری افغانستان ندارد. حتی بوش در زمان ریاست جمهوری، هفتهای یکبار با کرزای ویدئو کنفرانس داشت اما اوباما تا یک ماه بعد از انتصاب به این سمت با کرزای تماس گرفت. این تغییر رفتار را چگونه ارزیابی میکنید؟
اوباما با شعار تغییر روی کار آمد، به این معنا که مواردی باید تغییر کند. در بحث بحران مالی که از امریکا شروع شد و بازار مسکن، صنایع و بانکها را درگیر کرد. اوباما تلاش کرد در این راستا سیاستهای خود را متمایز و متفاوت از سیاستهای بوش دنبال کند. اگر چه چشمهای تحلیلگران این سیاستها را یکی ببینند! این تغییر در سیاست خارجی هم دنبال شد. یکی از وعدههای انتخاباتی اوباما خروج نیروهای امریکا از عراق بود اما در حقیقت این کار دنبال نخواهد شد چرا که هیچ کشوری به کشور دیگری لشکرکشی نمیکند تا یکباره آنجا را ترک کند. اما در مورد افغانستان باید گفت، از آنجایی که خانواده اوباما مسلمان هستند او معتقد است که شناختش از منطقه خاورمیانه بیشتر از بوش است و تصور میکند میتواند بحث طالبان، پاکستان، عراق و ایران را با موفقیت دنبال کند. در سیاستهای دولت قبلی امریکا دیدیم که بوش با کرزای همفکری داشت اما افکار اوباما با افکار خلیلزاد سفیر اسبق امریکا در عراق نزدیکتر است به علاوه اینکه از زمان روی کار آمدن اوباما ارتباط وی با افغانستان کاهش یافته است. چرا که وی معتقد است اداره کشور در دست کرزای نیست و طالبان سیطره بیشتری بر افغانستان دارد.
در شرایط حاضر شاهدیم که نزدیکان کرزای از اطراف وی پراکنده شدهاند، این اتفاق را چگونه تفسیر میکنید؟
طبیعی است؛ چرا که در منطقه، قدرت در دست کرزای نیست. اطرافیان وی هم وقتی متوجه شدند آمریکا نسبت به کرزای نظر مثبتی ندارد برای اینکه بتوانند قدرت بگیرند اطراف ایشان را خالی میکنند.
چرا آمریکا به این نتیجه رسیده است که گزینه دیگری در مقابل کرزای مطرح کند؟
امریکا به دنبال این نیست که سایه خود را از منطقه کمرنگ کند و از این رو رئیسجمهوری میخواهد که بیشتر منافع آمریکا را در منطقه حفظ کند و از آنجایی که کرزای نشان داده است نمیتواند از پس مشکلات افغانستان برآید. و انتقادات دیگری مانند اینکه کرزای نتوانسته طالبان را سر جایش بنشاند و از طرف دیگر ساختار اقتصادی بیماری دارد و از همه مهمتر اینکه کرزای نتوانسته در کنفرانس بن و ژاپن مطالبات خود را بگیرد. چرا که هنوز امنیت در این کشور برقرار نیست. شاید برکناری کرزای مسئله ناامنی در افغانستان را حل کند.
در واشنگتن زرداری و کرزای با اوباما دیدار خواهند داشت، نظرتان راجع به این دیدار چیست؟
افغانستان و پاکستان به این نتیجه رسیدهاند که آمریکا از طالبان حمایت میکند. هر دو متوجه شدهاند اوباما در پاکستان طرفدار نواز شریف است و در افغانستان طرفدار خلیلزاد. با اینکه ریشه طالبان در افغانستان است اما سوات در خاک پاکستان در دست طالبان است و در حال افزایش قلمرو خود است. اگر طالبان در گرفتن حاکمیت پاکستان موفق شود طالبان در افغانستان هم این کا را خواهد کرد.
این دیدار چه نتایجی در پی خواهد داشت؟
طبیعتاً به یک سیاست مشترک در قبال طالبان خواهند رسید و از آنجایی که کرزای و نواز شریف در بدنه نظام آمریکا موافقان با نفوذی دارند برای ماندن در قدرت با آنها مذاکره خواهند کرد.
در نهایت آیا این دیدار در تقویت جایگاه این افراد مؤثر خواهد بود؟
فکر نمیکنم کرزای در قدرت باقی بماند اما از آنجایی که وی در «سیا» طرفداران بسیاری دارد مطمئناً کنار گذاشتن ایشان کار دشواری خواهد بود و اوباما آقای خلیل زاد سفیر آمریکا در افغانستان را جایگزین ایشان خواهد کرد. در مورد زرداری هم باید گفت اگر این آشفتگیها تایک سال آینده ادامه پیدا کند ارتش قدرت را از وی خواهد گرفت.
نظر شما