درست از روزهایی که پس از رهنمودهای وحدت آفرین رهبر فرزانه انقلاب، جمعی از اصولگرایان کمر همت برای وحدت آفرینی بستند؛ به صورت محسوسی بر خبرهای وحدت شکن افزوده شده است. خبرهایی که بسیاری از آنها در کوتاه به کلی مدت تکذیب می گردد و یا مشخص می گردد ارکان خبر به صورت جدی دچار تحریف گردیده است.
افتراق افکنی با خبر سیاست جدیدی نیست، امری است که در تاریخ کهن نیز شاهد آن بوده ایم، اما اینک در شرایطی این سیاست تکرار می گردد، که برای دسایس در دست بازطراحی دشمنان، وحدت از نوشدارو حیاتی تر است. جایگاه افتراق در فراهم سازی امکان حمله اسرائیل به لبنان تب دار از اختلافات داخلی، جایگاه افتراق در رساندن عراق به مرزهای جنگ داخلی و ... در کشورهای همجوارمان برای درک ضرورت وحدت کافی است. وحدتی که بیش از هر سلاح دیگری به دفاع پیشگیرانه در برابر تهدیدات پوچ دشمنان می پردازد و وظیفه تمام کسانی است که خود را در برابر دشمن واحد و در اردوگاهی با یک فرمانده می بینند.
اما ریشه یابی اینکه چگونه برخی اخبار رسالت وحدت شکنی را ایفا می کنند، شاید کم اهمیت تر از درک اصل موضوع نباشد، چه آنکه در این صورت است که امید به درمان آن می توان داشت. به عنوان نمونه چندی پیش یکی از دوستان رسانه ای که نقش کلیدی در یکی از پرتیراژترین روزنامه ها و پر خواننده ترین پایگاه های اینترنتی خبری دارد، به اتقان از انتساب روزنامه و پایگاه خبری پرمخاطب دیگری به یکی از سران سه قوه سخن می گفت و با تحلیلی عجیب از تیترهای صفحه نخست آن روزنامه و اقدامات این مسئول ارشد نظام، نتیجه گیری هایی می کرد که مطلع آن مخالفت با هر گونه وحدت میان دو بخش عمده از اصولگرایان بود. رکن اصلی تحلیل های وی پشتیبانی مالی آن روزنامه توسط شخص یکی از روسای سه قوه بود که این خبر کاملا کذب، تحلیل های غلط بعدی را به دنبال داشت. جالب آنکه در فاصله کوتاهی یکی از نزدیکان فکری این رییس قوه نیز، با تحلیلی مشابه و برخاسته از خبر غلط دیگری، هر گونه گام برداشتن در مسیر وحدت را با آن گروه بی ثمر می دانست. نگارنده در روزهای اخیر، شاهد اتفاقات متعدد مشابهی بوده است که ضرورت هوشیاری در برابر این روند را آشکار می سازد.
به نظر می رسد " خبرهای طراحی شده" بار عمده ای در این میانه دارد. خبرهایی که توسط گروه هایی که نان خود را در تنور آتش اختلافات می پزند، طراحی شده است و با یافتن حساسیت های بخش های مختلف اصولگرایان، هر یک را برای قرار گرفتن در مقابل بخش دیگر اصولگرایان تحریک می کند. اما اگر اندکی واقع بینانه تر نگاه نماییم ، همه این گونه اخبار طراحی ستادهای جنگ رانی نیست. به عنوان نمونه مواجهه با اخبار با " پیش داوریهای قبلی" گاه حتی سبب وارونه فهمی واقعیت ها می شود. در نمونه اولی که بیان کردم، آن تحلیل گر یکی از تیترهایی را که مبنای فهم مانع از وحدت خود قرار داده بود، تیتری بود که جز پیام وحدت آفرین میان همین دو ضلع از اصولگرایی بار مفهومی دیگری نداشت. اما وی که با پیش داوری اینکه این تیترها با مصارف انتخاباتی توسط تیم تبلیغاتی آن چهره برجسته نظام طراحی شده است به صفحه روزنامه می نگریست، فهم کاملا متفاوتی از پیام ارسال شده از سوی این رسانه را دریافت می کرد. اساسا پیش انگاره های ذهنی یکی از موانع جدی در انتقال پیام محسوب می گردند.
عامل دیگر علاقه به اخبار داغ است که سبب می شود ناقل اخبار برای کسب توجه بیشتر مخاطب، اخبار خود را به گونه ای کاریکاتور مانند، تغییر شکل دهد و در بیان بخشهایی از آن افراط نماید. عموما این رخداد به صورت ناخودآگاه در زندگی روزمره ما نیز تکرار می گردد. غلو در میان آرایه های ادبی ما در متون کهن بسیار کار رفته است و در ادبیات شفاهی نیز مورد استفاده بسیار نیز قرار می گیرد، چنانکه گاه در برابر چند دقیقه تاخیر فردی آن را با مقیاس ساعت به وی گوشزد می نماییم. این بزرگ نمایی ها که به دنبال ارضای حس هیجان طلبی مخاطب است، عموما بار جدی در ایجاد کدورت ها و شکل دهی پیش داوری ها و ... بر عهده دارد.
شاید یکی دیگر از مواردی که ما را به سمت "خبرهای تفرقه افکن" سوق می دهد، تعمیم جزء به کل است. مثال زیبا و فراگیر شده مولوی درباره کسانی که در تاریکی فیل را دیدند و هر یک بخشی از واقعیت را دریافتند و آن را کل تصور کردند، مثالی است که نگارنده را برای انتقال منظور، از توضیح بیشتر مستغنی می کند. چنین است که اگر از یک خبر خواستیم کل واقعیت را استنتاج نماییم، ممکن است به جای درک حقیقت، فیل را ستون، بادبزن یا تخت تصور نماییم. تاریکی در داستان مولوی حاکی از ابهام و روشن نبودن کلیت مسئله است، امری که در ایام غبارآلود فتنه بیشتر مبتلا به است. در این میانه حتی اگر ما را توان روشن کردن شمعی برای دیدن کل واقعیت و عدم رسیدن از یک جزء به کل نیست، قطعا این توان هست که فهم خود را مطلق تلقی نکنیم و آن را بخشی از واقعیت که فهمیده ایم بدانیم.
این دست اخبار شاید ریشه های بسیار دیگری نیز داشته باشد، اما قطعا داروی شفا بخش آن برای پرهیز از بیماری واگرایی، عدم اتکا به خبر فاسق، خبر با منابع ضعیف و خبر افراد هیجان طلب و تحقیق بیشتر پیرامون آن است.
* قائم مقام مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلامی
نظر شما