به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، «کوتاه با داستان» طرح جدیدی است که به همت فرهنگسرای اندیشه و انتشارات نیستان و با میزبانی سیدمهدی شجاعی برگزار میشود. در این مجموعه جلسات که هدف از برگزاری آن ترویج داستان کوتاه است، نویسندگان نامآشنای کشور، داستانهای کوتاه خود را برای علاقهمندان میخوانند و تجربیات خود را در این زمینه با دیگران به اشتراک میگذارند.
چهارمین جلسه از این نشست با حضور رضا امیرخانی، سیروس همتی، علی فامیان و به میزبانی سید مهدی شجاعی عصر دیروز در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
سید مهدی شجاعی در ابتدای این نشست، گفت: برخلاف روال جلسات گذشته، آقای آشتیانی که همیشه به عنوان مجری این برنامه حضور داشتند، حضور ندارند. متاسفانه باید بگویم که ایشان ساعتی پیش در غم از دست دادن پدر خود سوگوار شدند و به همین جهت، این برنامه را با اجرای آقای درستکار خواهیم داشت. البته همه ما میدانیم که مجریگری یکی از وجوه درخشان آقای درستکار در کنار دیگر فضائل ایشان است. از ایشان تشکر میکنم و تریبون برنامه را به دست ایشان میسپارم.
امیرخانی از صاحب قلمان ادبیات داستانی است
اولین نویسندهای که برای خواندن داستان کوتاه خود به روی صحنه دعوت شد، رضا امیرخانی بود. سید مهدی شجاعی در واکنش به حضور او در این جلسه از کوتاه با داستان گفت: واقعا نمیتوانم جلوی خود را نگه دارم و نگویم که تا چه اندازه از حضور آقای امیرخانی در این جلسه خوشحال هستم. باید بگویم که ایشان از صاحبقلمان و صاحب سبکهای ادبیات داستانی هستند و از همان جلسه اول، چشم انتظار حضور ایشان بودیم. به ایشان خیر مقدم میگویم.
در ادامه، رضا امیرخانی در سخنانی کوتاه گفت: واقعیت این است که حضور من در این جلسه، هیچ ویژگی مثبتی در برابر استاد شجاعی ندارد چرا که من نه بلدم داستان کوتاه بنویسم و نه مهمتر از آن این که بعد از نوشتن آن میتوانم آن را بخوانم. در این جلسه میخواهم قطعهای را که متناسب با این ایام است را بخوانم. امیدوارم که مورد قبول واقع شود.
او پس از خواندن داستان کوتاه خود، پاسخگویی سوالات تعدادی از حاضران شد. امیرخانی در پاسخ به سوالی پیرامون رسمالخط نوشتاری در کتاب گفت: همیشه سعی میکنم که رسمالخط را رعایت کنم چرا که زبان فارسی را در معرض خطر میبینم. البته شاید چنین چیزی امروز دیده نشود اما شاید اگر کمی به عقب برگردیم و تاریخ ۱۵۰ سال پیش را ببینیم، متوجه میشویم که زبان اداری و رسمی مردم، زبان فارسی بوده است حتی در عثمانی نیز بعضا از زبان فارسی استفاده میشده است.
نویسنده دوم که برای خواندن داستان کوتاه خود حاضر شد، سیروس همتی بود. او که سابقه نمایشنامه نویسی و اجرای تئاترهای فراوانی را در کارنامه خود دارد، مهمان این جلسه بود تا داستان کوتاهش را بخواند. همتی پیش از خواندن داستان خود گفت: باید بگویم کسی که گوهر نوشتن را در من دید و من را وارد این عرصه کرد، کسی جز سید مهدی شجاعی نبود. باید از ایشان تشکر کنم.
شجاعی در مورد حضور سیروس همتی در این جلسه توضیحاتی داد و گفت: باید در مورد صحبت آقای همتی بگویم که در آن سال که ایشان کار نمایشی انجام میداد، ما با کاری آیینی روبهرو شدیم که بسیار جدید و تازه بود و همه را دچار اعجاب و شگفتی کرد. آن نمایش، «محال هم ممکن است» نام داشت. کاری که ایشان در حوزه ادبیات آیینی در قالب آن نمایش انجام داد، برای تمام داوران جشنواره بسیار اعجاببرانگیز بود. بنابراین رشد و ارتقای ایشان، ناشی از هنر خودشان بوده است و ما هم در کنار ایشان موارد مختلفی را یاد گرفتیم چرا که نگاه و منظر ایشان به این حوزه، راه ورودی ما به عرصه ادبیات آیینی با نگاهی متفاوت بود.
سیروس همتی در مورد داستان کوتاه خود گفت: حتما همهتان ماجرای آن کسی را شنیدهاید که به طمع انگشتر امام حسین علیهالسلام، انگشت ایشان را نیز برید و با خود برد. اسم داستانی که میخواهم امروز برای شما بخوانم، «پدر» است و اقتباسی از همین ماجرایی است که اشاره نمودم.
در بخش بعدی، سید مهدی شجاعی که خود میزبان جلسه «کوتاه با داستان» است، برای خواندن داستان کوتاه خود آماده شد. او جدیدترین داستان کوتاه آیینی خود به مناسبت ایام سوگواری سالار شهیدان را خواند که با تشویق حاضران همراه شد.
مهمان پایانی برنامه، علی فامیان بود تا داستان کوتاه خود را برای حاضران بخواند. او از مترجمان با سابقه کشور است که اخیرا سرپرستی تیم ترجمه آثار جایزه اُهنری را نیز بر عهده دارد که از انتشارات نیستان در حال چاپ است.
هر کدام ما باید به سهم خود کاری انجام دهیم
سید مهدی شجاعی در بخش انتهایی این جلسه گفت: در جلسه رونمایی از «۱۳ عنوان داستان کوتاه» که هفته گذشته در فرهنگسرای رسانه برگزار شد، اشاراتی کوچک به وضعیت فرهنگ و هنر و مدیران فرهنگی و هنری و سیاستگذاری آنان داشتم. در آنجا به صورت خیلی اشارهگونه، به کوتوله بودن مدیران فرهنگی اشاره کردم. متاسفانه این موضوع، برای عدهای که جناحی به قضیه نگاه میکنند و نگاهشان این دولت و آن دولت است، بازخورد خوبی نداشته است. این موضوع در حالی است که داستان فارغ از این موضوعات است. باید بگویم که نکته من چیز دیگری است.
او ادامه داد: در این چند روز واکنشهایی صورت گرفته است که باید بگویم قصد من این برداشت نبود و حرف من چیز دیگری را بیان میکرد. متاسفانه باید بگویم با این که انقلاب ما فرهنگی است، تقریبا میتوان گفت که کمترین عنایت و توجه به مدیریتهای بخش فرهنگی در طول این سالها شده است. باید بگویم که فرهنگ مظلومترین بخش در سیاستگذاریهای کلان کشور است. آن حرفهای من به سیاستگذاریهای کلان برمیگشت و ربطی به چپ و راست و جنبههای سیاسی ندارد. در آن جلسه گفتم که کشورهایی که پیشرفتهتر هستند، اهمیت توجه به مقوله فرهنگ را متوجه شدند و فهمیدند که میتوانند با بها دادن به فرهنگیان، شاهد ارتقای سطح فرهنگشان باشند. در مقابل نیز ما بعضا یا مسیر اشتباه را میرویم و یا رانندههایمان ناشی هستند. متاسفانه مشکل در این بخش و بخشهای دیگر این است که ما کمتر توجه به تربیت نیرو داشتیم و اگر در جایی هم فرد ارزشمندی نفوذ کرده است، فردی شبیه به او ساخته نشده است. در پایان نیز عرض کردم که هر کدام از ما باید آستینهایمان را بالا بزنیم و به سهم خود کاری انجام بدهیم. این حرفها نباید منجر به یاس و ناامیدی بشود و سعی کنیم تا کمبودهای دیگران را با کار بیشتر خود جبران نماییم.
۲۴۱۲۴۳
نظر شما