شهر الکترونیک. چشمانتان را ببندید و مصادیق و مفاهیمی که با شنیدن این عبارت دو کلمه‌ای به ذهنتان می‌آید تصور کنید:

 انجام کارهای بانکی از پشت رایانه در حالی که به مبل منزلتان لم داده‌اید، داشتن یک پرونده الکترونیک سلامت که به هر پزشکی مراجعه می‌کنید لازم نیست کلی مدارک از تاریخچه بیماری همراه داشته باشید و. . .

همه این‌ها درست، اما کمتر کسی است که با مفهوم شهر الکترونیک آشنا باشد و همچنین با دنیای اخبار فناوری اطلاعات و ارتباطات هم بیگانه نباشد و با شنیدن عبارت شهر الکترونیک نام دکتر علی‌اکبر جلالی را به خاطر نیاورد. مردی که از اولین کسانی بود که این واژه را به لغت‌نامه ایرانی‌ها اضافه کرد و در یک دهه گذشته بیشترین زمان را صرف جا‌انداختن این مفهوم کرده است. از سخنرانی و شرکت فعال در همایش‌ها گرفته تا تألیف مقاله و کتاب‌های مختلف. همه این‌ها بهانه‌ای شد تا به بهانه برگزاری دومین کنفرانس شهر الکترونیک در سوم و چهارم خرداد، سراغ دکتر جلالی برویم:

مرجان پارسا

آقای دکتر، به عنوان اولین سؤال مایلم نظر شما را در مورد تأثیر برگزاری چنین همایش‌هایی در ایجاد شهر الکترونیک بدانم.

مسلماً تأثیر‌گذار است. برگزاری همایش باعث می‌شود مردم با این مفهوم آشنا شوند و آشنایی مردم هم منجر به این می‌شود که در این زمینه مطالباتی داشته باشند و همه این‌ها در ایجاد شهرالکترونیک مؤثر است.

خب به نظر شما مردم به اندازه کافی با این مفاهیم آشنا نشده‌اند؟ سال‌هاست که ما در مورد این مفهوم صحبت می‌کنیم و همایش و سمینار برگزار می‌کنیم. وقت آن نرسیده که به سوی اقدامات عملی‌تر در این زمینه برویم؟

ما در این همایش شعارمان «توانمند‌سازی شهروندان» است. یعنی حالا همانگونه که شما می‌گویید بیشتر مردم با مفهوم شهر الکترونیک آشنا شده‌اند اما برای اینکه توانایی استفاده از خدماتی را که در یک شهر الکترونیک ارائه می‌شود داشته باشند باید توانایی‌هایی را کسب کنند.

شما به عنوان یک چهره فعال در این حوزه، فاصله ما با یک شهر الکترونیک را چه میزان ارزیابی می‌کنید؟

افراد مختلف نگاه‌های مختلفی به یک شهر الکترونیک دارند و با توجه به تعدد و تنوع نگاه‌ها پاسخ به این سؤال سخت است. اما باید بگویم در دنیا و در کشور‌های پیشرفته معیار ارزیابی بر اساس تعداد خدمات تعاملی و دوسویه‌ای است که در یک شهر ارائه می‌شود. مثلاً در شهر سئول به عنوان یک نمونه موفق از شهر‌های الکترونیک در دنیا، مردم به 530 خدمت تعاملی دسترسی دارند و این به این معناست که برای دریافت این 530 خدمت مجبور نیستند از منزل یا محل کارشان خارج شوند. در «یوما» آمریکا این رقم به هزار و 145 خدمت می‌رسد. در این شهرها ایجاد شهر الکترونیکی تبدیل به دغدغه ملی شده است.

خب از این منظر ما در چه جایگاهی قرار داریم؟

ما با تعدادی از دانشجویان بیش از دو ماه زمان صرف کردیم تا تمام خدمات تعاملی که در کشور ارائه می‌شود را به دست آوریم. یعنی اگر سازمان یا نهادی یک سایت اینترنتی دارد که فقط اطلاع‌رسانی می‌کند منظور ما نبوده، بلکه باید خدماتی را هم ارائه می‌داده مثلاً فرمی که کاربر لازم داشته و پیش از این با مراجعه حضوری به آن سازمان به دست می‌آورده هم روی سایت باشد و. . . با این حساب ما 1001 خدمت تعاملی ایجاد شده در کشور را به دست آوردیم که رقم قابل تأملی است.

البته در کل کشور نه در یک شهر.

بله. درضمن ممکن است تمام این خدمات هم کامل نباشند و هریک در یک سطحی ارائه شده باشند. اما هدف ما از این تحقیق که به زودی نتایجش در اختیار مردم قرار می‌گیرد آن بود که دست‌کم مردم با همین خدماتی که در کشور ارائه می‌شود آشنا شوند چون الان بسیاری از مردم حتی از همین خدماتی که وجود دارد هم استفاده نمی‌کنند.

خب چرا این‌طور است؟

اگر با خدمات آشنا باشند و از مزایایش مطلع که حتماً این کار را می‌کنند. ببینید در مورد انجام همین تحقیق باید به این نکته اشاره کنم که چنین کاری اصلاً وظیفه ما نبود. این دولت بود که باید با بودجه‌های عظیمی که در اختیار داشت خدمات موجود را بررسی می‌کرد و در اختیار مردم می‌گذاشت و برای استفاده از آن‌ها هم فرهنگ‌سازی می‌کرد، اما این کار را نکرده‌اند و حالا ما توقع داریم دست‌کم از نتایج کار استفاده کنند، نمونه‌های موفق را دریابند و کمک کنند تا دستگاه‌ها و نهاد‌های دیگر با استفاده از نتایج کار نسبت به ارائه خدمات تعاملی مورد نظر دستگاه خود اقدام کنند.

پس به نظر شما از منظر آشنایی با مصادیق شهر الکترونیک همچنان برگزاری این همایش‌ها می‌توانند مفید باشند؟

بله. البته ما از نظر فهم مفاهیم زیاد عقب نیستیم و در زمینه فرهنگ‌سازی تاکنون کار‌های خوبی شده است. همین‌که مردم در زمینه شهر الکترونیک صحبت می‌کنند و مطالباتی دارند نشان می‌دهد که در این حوزه خوب کار شده بر خلاف دولت الکترونیک که کسی نمی‌پرسد چه شد و چرا پیش نمی‌رود.

اما من فکر نمی‌کنم این دو مفهوم تفاوت بنیادینی با یکدیگر داشته باشند. اشتباه می‌کنم؟

بله. دولت الکترونیک به این معناست که کلیه خدمات دولتی و بخش خصوصی از طریق ICT با روشی مطمئن، به صورت 24 ساعته و بدون تعطیلی در دسترس باشد. اما در شهر الکترونیک کلیه خدمات مورد نظر نیست و ارائه هر تعداد خدمات ممکن از طریق وب‌سایت به شهروندان منجر به ایجاد شهر الکترونیک می‌شود.

خب با این تعریف هم، مفهوم این دو واژه زیاد از هم جدا نیست و در واقع تکامل‌یافته شهر الکترونیک مفهوم دولت الکترونیک را می‌سازد.

وقتی از دولت الکترونیک حرف می‌زنیم یعنی علاوه بر اینکه تمام شهروندان کار‌هایشان را از این طریق انجام می‌دهند، خود دولت و ادارات هم چنین روشی دارند. چیزی مانند دولت الکترونیک ایرلند که اعضای هیأت وزیرانش هر‌کدام در یک شهر ساکن هستند و جلسات هیأت دولت تحت وب انجام می‌شود. با این مفهوم دیگر سفر استانی هیأت دولت معنایی ندارد. ضمن اینکه این مفاهیم با پیشرفت تکنولوژی تغییر می‌کنند و واژه‌ها و مفاهیم جدیدی ایجاد می‌شوند. همان ‌طور که الان مفهوم «شهر همراه» مطرح است و این انتظار وجود دارد که شهروندان کار‌های خود را از طریق همین گوشی‌های همراه که در دست من و شماست انجام دهند.

آقای دکتر، شما سرعت پیشرفت ما به سوی شهر الکترونیک را مناسب ارزیابی می‌کنید؟

ما مشکلاتی داریم که با وجودی که کار‌های خوبی انجام شده برآیند کلی چیزی نیست که مورد انتظار است.

همان بحث همیشگی جزیره‌های جدا از هم که هر کدام برای خود کار‌هایی کرده‌اند اما یکپارچگی‌شان مستلزم وقت و زمان بسیار است.

ببینید در کشور‌های توسعه‌یافته که حتی تعامل میان سیستم‌های سنتی‌شان به درستی تعریف شده است مشکلات بسیار کمتر بوده و به تدریج همان سیستم‌های دستی الکترونیکی شده‌اند. اما این‌جا ادارات ما از اساس تعامل درستی با هم نداشته‌اند و هر کدام بر اساس یک سیستم و استاندارد کار می‌کنند. ضمن اینکه در سیستم اداری ما آدم‌ها نقش زیادی دارند و هر مدیری کار‌ها را بر اساس تمایل و صلاح‌دید خودش پیش می‌برد که با تغییر یک مدیر حتی در یک سازمان ممکن است شیوه کار به کلی تغییر کند. در چنین شرایطی طبیعی است که یکپارچه‌سازی استاندارد‌های مختلف و ایجاد یک شهر الکترونیک کار ساده‌ای نیست.

علاوه بر مشکلاتی که اشاره کردید، تأثیر زیر‌ساخت‌های موجود ما در ایجاد شهر الکترونیک را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مشخص است که مشکل داریم. فرض کنیم که آشنایی همه مردم با سیستم بانکداری الکترونیکی هم کامل باشد، وقتی سیستم در طول استفاده یک شخص چند بار با قطعی مواجه می‌شود، این یک مشکل در سر راه شهر الکترونیک است که البته به مرور باید این مشکلات هم حل شوند. ضمن اینکه معتقدم ما از همین زیر‌ساخت‌های موجود هم تاکنون استفاده بهینه نکرده‌ایم.

سرعت اینترنت و پهنای باند مورد نیاز برای تحقق شهر الکترونیک چه میزان است؟

من یک مثال می‌زنم. فرض کنید در یک خانواده 4 نفره پدر در حال تماشای تلویزیون اینترنتی باشد، مادر در حال ارتباط تصویری با بستگان، پسر یک بازی آنلاین انجام دهد و دختر خانواده هم در حال استفاده از یک کلاس درس مجازی. برای اینکه این خانواده هم‌زمان چنین فعالیت‌هایی داشته باشند، سرعت اینترنتشان باید حدود 70 مگا‌بیت در ثانیه باشد.

هرچند که در بسیاری کشور‌ها این سرعت برای اینترنت کاملاً عادی است اما من در مورد این شرایط رؤیایی صحبت نمی‌کنم.

دستیابی به شهر الکترونیک با اینترنت دایل‌آپ ممکن نیست و دست‌کم سرعت مورد نیاز برای فعالیت‌های کاملاً عادی، ADSL‌ با سرعت 128 است.

اما ما در ایران وزارتخانه ارتباطاتی داریم که مسئولانش معتقدند سرعت 56 هم برای بیش از 90 درصد شهروندان کفایت می‌کند.

تا به حال مسئولان تصور می‌کردند مردم با استفاده از اینترنت فقط چت می‌کنند و مثلاً سایت‌های گاهی غیر‌اخلاقی را می‌بینند. اما با برگزاری همایش‌هایی از این دست و معرفی خدماتی که با استفاده از اینترنت قابل ارائه است حتماً مسئولان هم توجیه می‌شوند.

با این حساب بهتر نیست شعار همایش را از «توانمند‌سازی شهروندان» ‌به «توانمند‌سازی مسئولان» تغییر دهید؟

در این همایش ما توانمند‌سازی شهروندان با نگاهی ویژه به مسئولان را مدنظر داریم.

به نظر شما برای اینکه ایجاد شهر الکترونیکی به صورت دغدغه ملی درآید، چه باید کرد؟

برای اجرای کامل پروژه بهتر است سازمانی زیر نظر بالاترین مقام اجرایی کشور تشکیل و به عنوان پروژه‌ای ملی دنبال شود. علاوه بر این در برنامه پنجم برای ایجاد دولت الکترونیک به عنوان ابزار توانمندساز و تسهیل‌کننده امور، بودجه‌ای جداگانه در نظر گرفته شود تا از دوباره‌کاری‌ها و صرف هزینه‌های مضاعف جلوگیری شود.

این موضوع یک بار در ایجاد معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری تجربه شده. این معاونت به‌رغم وجود وزارت علوم در کشور ایجاد شد تا مثلاً کمبود‌های موجود را پوشش دهد اما تاکنون که به نظر نمی‌رسد صاحب‌نظران از نتیجه این اقدام راضی باشند. فکر نمی‌کنید به جای پیشنهاد تکرار چنین تجربه‌ای در حوزه IT بهتر است دیدگاه مسئولان وزارتخانه ICT اصلاح شود؟

با بررسی زیرساخت‌ها و تجربیاتی که در زمینه ثبت نام حج عمره، خرید بلیت الکترونیکی و کارت سوخت داریم می‌توان ادعا کرد که زیرساختهای لازم برای ایجاد دولت الکترونیکی وجود دارد و جامعه نیز پذیرای استفاده از خدمات الکترونیکی است اما متأسفانه مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و برخی دستگاههای متولی اعتقاد و برنامه‌ای برای اجرای این پروژه ندارند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 9047

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • curious IR ۱۸:۱۱ - ۱۳۸۸/۰۳/۰۳
    0 0
    خب می نوشتی شهر, با دایل آپ الکترونیکی نمی شود یا با اینترنت دایل آپ هم مگر شهر الکترونیکی می شود؟