چند قدم از خانه مشروطه تبریز که گذر کنی به خانه ای قدیمی می رسی؛ خانه ای با درختانی کهنسال و بنایی قدیمی که میراث دار گوشه ای ازتاریخ تبریز و حتی دنیاست.

سحر فکردار: اینجا خانه «رضا و یعقوب سرابی اقدم» است که جایی درقلب تبریز، بی صدا و در خاموشی مشغول پاسداری از تاریخی هستند که در فراموشخانه مامردمان عصر مدرنیته خاک گرفته است.
برادران سرابی را به عنوان مجسمه ساز و با مجسمه های عظیم « تندیس ماکت هواپیمای کلنل محمدتقی خان پسیان» و «سربازان گمنام مشروطیت» می شناسند و شاید کمتر کسی از گنجینه پنهان شده در اینخانه قدیمی مطلع باشد. گنجینه ای که با پشتوانه تکمیل شده خود قرار بود نخستین«موزه مشاغل» کشور را در تبریز راه اندازی کند که البته هنوز به نتیجه نرسیده است.
اینجا همه چیز پیدا میشود؛ از قیچی ها و قفل و کلیدهای قدیمی گرفته تا نخستین فانوس های ایرانی و حتی عینک شخصی کلنل پسیان. دیدن چرخ نخسیتن اتومبیل وارد شده به ایران و یا نامه های مهر و موم شده متعلق به یک قرن پیش در اینجا تعجبی ندارد و همین ها گرد هم جمع شدهاند تا بوی قدمت پر رگ و ریشه مشام هر تازه واردی را پر کند.
یعقوب سرابی اقدم متولدسال 1351 تبریز است و برادر کوچکتر. وی در مورد اینکه چطور به سمت مجسمه سازیگرایش پیدا کردند، می گوید: « زمان کودکی که در مدرسه ها ماژیک نبود و ما از گچبرای نوشتن استفاده می کردیم، از همان گچ ها استفاده می کردیم و با سوزن و پیچگوشتی شکل انسان را روی گچ می تراشیدیم و همین طور این کار را روی قند و چوب همتکرار می کردیم که همان سیر از کودکی ادامه پیدا کرد و امروز روی فایبرگلاس کار میکنیم. از همان زمان ها هر چیزی که بدست مان می رسید به شکلی خاص در می آوردیم وامروز نزدیک به 20 سال است که بطور مداوم مجسمه سازی می کنیم. »
رضا سرابی اقدم نیز سال1342 در محله «دوه چی» تبریز بدنیا آمده است. وی مجسمه سازی را نخستین هدف خود وبرادرش عنوان می کند تا بوسیله آن بتوانند با شناساندن چهره های فراموش شده درتاریخ، دین خود را به جامعه ادا کنند و راه اندازی موزه مشاغل استان را در درجهدوم این اهداف قرار می دهد.
وی در مورد اینکه اولین جرقه های جمع کردن چنین کلکسیونی از کجا شکل گرفت، می گوید: « 28 سال پیش بود که شروع به خریدن اشیا قدیمی کردم و رفته رفته با زیاد شدن تعداد آنها فکر کردم که میتوان اینها را بطور هدفمند جمع آوری کرد و وقتی دیدم اکثر این اشیاء، مربوط بهمشاغل مختلف است، تصمیم به زمینه چینی برای راه اندازی این موزه گرفتم. شاید هماکنون در نقاط مختلف کشور موزه های مردم شناسی دایر باشد ولی کاری که ما ارائه خواهیم داد تفاوت زیادی با دیگر موزه ها دارد چرا که در اینجا ما سعی کرده ایم دکوراسیون آنقدر کامل و طبیعی باشد که بازدید کننده را جذب کند. مثلا برای نشاندادن یک داروخانه قدیمی ما هزارو 700 شیشه از داروهای قدیمی جمع آوری کرده ایم،نسخه های زمان گذشته و حتی میکروسکوپ قدیمی. »
این کلکسیونر تبریزی ادامه می دهد: « روزی خیلی اتفاقی یک فانوس خریدم و همین انگیزه ای شد تا دومین فانوس را هم به آن قبلی اضافه کنم و زمانی ددیم که 7 فانوس منحصر بفرد دارم که درنوع خود مجموعه ای جالبی شده که هر کدام متعلق به زمان خاصی از تاریخ است. به همین ترتیب این روند ادامه داشت تا اینکه دیدم این تعداد به 30 فانوس رسید و پس از آن80 فانوس و امروز 150 فانوس گرد هم آورده ایم و می دانیم که باز هم فانوس های قدیمی زیادی وجود دارد که ما به آنها دسترسی نداریم.»

 

آن طور که این مجسمه سازتبریزی می گوید هم اکنون 70درصد از وسایل مورد نیاز برای راه اندازی این مجموعه توسط این دو برادر تهیه شده و اگر مسئولان کلید اولیه کار را بزنند، مابقی نیز آماده می شود.
سرابی اقدم می گوید:«هم اکنون وسایل نزدیک به 42 شغل را گردآوری کرده ایم. مثلا ما دستگاه تلگراف زمان ناصرالدین شاه را در این موزه به نمایش خواهیم گذاشت. اگر بخواهیم اینها را بطورمصنوعی بازسازی کنیم چندان خوشایند نیست ولی وقتی تمام اشیا را به صورت اصل گرد هم آوریم همین نشان از قدرت موزه دارد که سیر تکامل مشاغل در 100 سال گذشته را نشان می دهد. ما 28 سال روی این مجموعه زحمت کشیده ایم و اکنون که زمان چیدن میوه های آن رسیده است، قدرتش را نداریم. اگر این موزه راه اندازی شود بی شک با جذب توریست باعث درآمدزایی برای تبریز می شود. وقتی امروزبازار تبریز ثبت جهانی شده و وقتی ما اعلام کرده ایم قدمت بازار تبریز به هزار سالپیش بر می گردد ، ضروری است در کنار این بازار مشاغل قدیمی بازار را نیز بازسازیکنیم تا بدین وسیله مشاغل از یاد رفته که امروز یادی از آنها نمی شود شناسانده شوند. »
وی 2 مشکل «محل راه اندازی» و «تخصیص بودجه» را مهم ترین سد پیش رو برای ایجاد موزه مشاغل عنوان میکند و می گوید: « من به اندازه کافی از کلکسیون خود به موزه های تبریز اهدا کرده ام. برای مثال کامل ترین مجموعه از فانوس ها را در اختیار موزه قاجار تبریز گذاشته ام، چرا که دوست ندارم تنها خودم اینها را ببینم و می خواهم بقیه مردم نیز از آنهابازدید کنند. یا 2 قالب «سرپیکان» با هدف اینکه از ایران خارج نشوند و مردم ببینندما در تبریز چه صنایعی داشتیم، به موزه تبریز اهدا کرده ام که نشان می دهد قدمتصنعت تبریز متعلق به 3 هزار سال پیش است. اگر آن پول هایی که در این سال ها برای گردآوری این مجموعه هزینه کرده ایم در جایی دیگر سرمایه گذاری می کردیم، هم اکنون سود بیشتری عایدمان می شد. موزه مشاغل کاری ملی است که اگر اجرا شود در سطح خاورمیانه منحصر بفرد خواهد شد. متاسفانه مسئولان کمک نمی کنند و در واقع هیچ نهادی به تنهایی نمی تواند وارد کار شود و باید هماهنگی ای از مرجع بالاتری صورت گیرد چرا که ایجاد چنین موزه ای آبرویی مضاعف به تبریز می بخشد. مسئولان با اینکه به خوبی از چند و چون موضوع موزه مشاغل اطلاع دارند ولی خود را درگیر این قضیه نمی کنند، متاسفانه ما در تبریز پس از اینکه چیزی را از دست دادیم متوجه اهمیت آن می شویم.»
این مجسمه ساز خوش ذوق ادامه می دهد: «تا به امروز پیشنهادهای زیادی مبنی بر اینکه یکی از خانه های قدیمی تبریز را برای راه اندازی این موزه اختصاص دهیم مطرح شده است ولی این با طرحی که در ذهن ما شکل گرفته متفاوت است؛ چرا که در طرح ما این طور نقش بسته است که مکان اختصاصی دقیقا مشابه یک بازار باشد تا بیننده حس کند واقعا وارد یک بازار قدیمی شده است. فرهنگ و تمدن ما خیلی قدیمی تر است ولی متاسفانه از این تمدن و ظرافت صنعت ایرانی به درستی محافظت نمی کنیم. ولی موزه مشاغل فرصتی است که بوسیله آن تمدن گذشته را برای نسل های آینده نگهداری کرده و نشان دهیم. حتی در کنار این موزه اگر بودجه اختصاص داده شود می توان چند نمونه شغل مثل نعلبندی، آهنگری و پالان دوزیرا بطور زنده راه اندازی کنیم تا نسلی که از این شغل ها باقی مانده اند در آنجامشغول بکار شوند.»
نجاری، آسیاب، داروخانه،تلگراف و همچنین شغل های مختص به خطه آذربایجان از قبیل شیشه گری، قفل سازی و قیچیسازی از جمله شغل هایی هستند که با تمام جزئیات قدیمی خود در این بازار بازسازی میشوند

به گفته سرابی اقدم، ماتمام این مشاغل را نکته به نکته مطالعه کرده ایم و الان مثل یک کارشناس تمامی سیرتکامل هر شغل را می دانیم و در این مورد اسناد و مدارک مهمی جمع آوری کرده ایم. دراین 28 سال نزدیک به 10 هزار قطعه قدیمی گردآوری کرده ایم که برای هر کدام از ایناشیاء زمان و هزینه زیادی صرف شده است.
وی در مورد اینکه چطور به این اشیاء قدیمی دسترسی پیدا می کند، توضیح می دهد: « آن زمان ها پول کمی داشتیم ودر کنار آن هدف خاصی هم نداشتیم و صرفا بدلیل قدیمی بودن یک شیء آن را خریداری میکردیم ولی الان که واردتر شده ایم برای مان جذابیت بیشتری دارد. اوایل خیلی سخت بود ولی طی این سال ها با کشورهای دیگر هم ارتباط برقرار کرده ایم و خیلی از اینهارا از حراجی های خارجی خریداری می کنیم. مثلا مدت ها پیش 3 روزنامه از حراجی های کانادا خریدم که در یکی خبر ورود ناصرالدین شاه به پاریس در سال 1886 درج شده بود و در دیگری خبر ترور مظفرالدین شاه در پاریس که متعلق به سال 1894بود؛ که به عنوان انعکاس اخبار ایران در نشریات خارجی هم اکنون در موزه قاجارتبریز نگهداری می شوند. همچنین در شهرهای مختلف ایران مثل شیراز، اصفهان وتهران می دانند »
ولی با وجود تمام بی مهری ها از طرف مسئولان استانی برداران سرابی تا امروز از هدف خود دلسرد نشده اند. رضاسرابی در این باره می گوید: « با وجود شرایط موجود باز هم همیشه مشتاقیم که وسایل موجود را بیشتر کنیم. در این بین بعضی از وسایل قدیمی هم هستند که از دست ما میرود و آن زمان ها چیزی جز افسوس برای ما نمی ماند. مثلا دستگاه چاپی در تهران بودکه پولی برای خریداری اش نداشتم و فقط هفته ای یکبار تماس می گرفتیم تا نفروشند،تا اینکه بالاخره نوروز امسال موفق به خریداری اش شدیم. »
از سوی دیگر بحث نگهداری از این مجموعه عظیم تاریخی مطرح می شود؛ چرا که مطمئنا این حجم از اشیاء نیازمندمحل امن و مناسبی برای نگهداری است که آن طور که برادران سرابی می گویند بدلیل همین نبود محل مناسب برای نگهداری، این اشیاء به تدریج از بین خواهند رفت.
عکس: احمد نبی زاده
4545

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سحر فکردار IR ۱۳:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۸
    0 0
    عکاس : احمد نبی زاده
  • فرشید ب IR ۱۸:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۸
    0 0
    متاسفانه پیش‌های قدیمی در حال از میان رفتن هستند و ظاهرا متولی‌ی برای حفظ آن ها نیست گزارش جامع و باحالی بود