۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۰

شهر زاهدان آن‌قدر دور است که راه کمتر مسافری به آن می‌افتد، آن قدر عقب رفته که به مرزهای محرومیت رسیده است.

 

به گزارش ایسنا، امکانات در نیمه‌راه بیابان می‌مانند و به این شهر نمی‌رسند و شهر عقب‌تر می‌رود و به مرزهای خاکی می‌رسد، اشرار مرزی برای شهر شاخ و شانه می‌کشند، خطر همین بیخ گوش مردم شهر است، حسی از فقر و نا امنی و محرومیت موج می‌زند.

ولی گوشه‌ای از این شهر دور مردمانی آرام و صبور هر روز در چارچوب حجره‌های کوچکشان می‌نشینند، در هوایی از بوی پارچه‌های رنگارنگ پاکستانی و ادویه‌های هندی و عطرهای جورواجور، با دستی که زیر چانه تکیه می دهند به پارچه‌های رنگارنگ و تردد محلی‌ها و مسافران غریبه نگاه می کنند.

زندگی همین قدر آرام و رنگی است در شهر دور زاهدان.
17282 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضا A1 ۱۹:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۹
    5 0
    من دوره دانشجوییم رو در شهر زاهدان گذروندم و خاطرات بسیار خوبی از دانشگاه زاهدان و مردم بسیار مهربان بلوچستان دارم مردمی که با وجود امکانات کم و دوری از مرکز کشور صمیمیت و مهربانی عجیبی دارند. کاش مسئولین به این خطه عزیز توجه بیشتری داشته باشند.
  • پویا RO ۱۹:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۹
    6 0
    6 سال اونجا دانشجو بودم شهر زاهدانو دقیقا مثل همون چیزی که هست توصیف کردین