سارا ارزانی بیرگانی _خبر آنلاین خوزستان _ - بر بلندای کوههای زاگرس، در مرز اندیکا و لالی خوزستان، دژی ۲۰ هکتاری خودنمایی میکند که تاریخ ایران را از دوره ساسانیان تا قاجار در سینه دارد. "دژ ملکان" یا "دژ اسدخان" که روزی مقر اتابکان لر و پس از آن پناهگاه اسدخان بختیاری بود، امروز نه موزه شده و نه حتی ثبت ملی، بلکه تنها کاربری آن نگهداری احشام یک خانواده محلی است! این گزارش، فریادی است برای بنایی که منتظر مرمت است و میراث فرهنگی منتظر سقوط آن.
عظمت فراموششده دژی که تاریخ در آن میگرید
لالی.در ارتفاعی که چشمانداز دشتهای مخملی لالی و اندیکا را در خود جای داده، بنایی عظیم از سنگ و گچ با معماری دو طبقه، گواهی میدهد بر تمدنی کهن. قدمت این دژ به دوره ساسانیان بازمیگردد؛ زمانی که آن را "دژ ملکان" میخواندند. در دوره اتابکان لر، این دژ مقر حکومتی بود و پس از آن، خاندان آسترکی بختیاری در آن حکمرانی کردند.
اسدخان و نقطه اوج تاریخ دژ
دوران اوج این دژ، همزمان با اسدخان بهداروند معروف به "شاه اسد" بود. وقتی ژنرال گاردان فرانسوی برای فعالسازی کارخانه توپریزی به ایران آمد و درخواست ذغال کرد، اسدخان در مقابل فرمان فتحعلیشاه قاجار ایستاد. نبرد کلنچی در دامنه زردکوه بختیاری رقم خورد و اسدخان به این دژ پناه برد.
محمدعلی میرزا دولتشاه، حاکم شوشتر، ماهها پای کوه ماند ولی راه نفوذی نیافت. سرانجام به تنهایی وارد دژ شد و مذاکره تاریخی آن دو بر روی "سنگ مذاکره" (که هنوز در قلعه موجود است) انجام شد. داستان زنده به گور شدن اسدخان و شجاعتش در کندن قبر خود، افسانهای است که هنوز در منطقه نقل میشود.
معماری شگفتانگیز، سرنوشت تلخ
این دژ دارای دو آب انبار، اتاقهای متعدد، دالانهای فراوان، برج و بنایی به نام "خانه بیبی ستاره" است. "لرد کُرزن" در سفرنامه خود به توصیف مفصلی از معماری شگفتانگیز این دژ پرداخته است.
اما امروز:
· تنها یک خانواده در مجاورت دژ ساکن است و از آن برای نگهداری احشام استفاده میکند.
· با وجود وسعت ۲۰۰ هکتاری و معماری منحصر به فرد، هنوز در فهرست آثار ملی ثبت نشده است.
· پروژه مطالعاتی مرمت در سال ۱۳۸۸ آغاز شد، اما نتایج آن هرگز منتشر نشد.
· دسترسی به دژ بسیار دشوار است و فقدان راه مناسب، گردشگری را ناممکن کرده است.
هشدار کارشناسان
یک فعال میراث فرهنگی خوزستان با تأکید بر وضعیت اضطراری دژ میگوید: "دژ اسدخان هم از منظر پایین و هم از بالا دارای چشماندازهای خیرهکنندهای است. روستاهای سرسبز دورآب امکان اقامت گردشگران را دارد، اما بدون راه دسترسی و ثبت ملی، این گنجینه در حال نابودی است."
سؤالهای بیپاسخ
۱. چرا دژی با این قدمت و اهمیت تاریخی هنوز ثبت ملی نشده است؟
۲.سرنوشت پروژه مرمت سال ۱۳۸۸ چه شد؟
۳.آیا سازمان میراث فرهنگی برای نجات این بنای تاریخی برنامهای دارد؟
۴.چرا از ظرفیتهای گردشگری این منطقه غفلت شده است؟
درخواست فوری:
دژ اسدخان تنها یک بنای تاریخی نیست؛ این دژ، نمایشی زنده از تاریخ ایران زمین است؛ از ساسانیان تا قاجار، از مقاومت تا سازش.
امروز این دژ فریاد میزند برای نجات. فریادی که باید به گوش مسئولان میراث فرهنگی برسد. ما به عنوان رسانه میپرسیم: آیا باید صبر کنیم تا این دژ کاملاً تخریب شود و سپس برای مرمت آن اقدام کنیم؟
ما از سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری درخواست فوری داریم برای:
۱.ثبت ملی فوری دژ اسدخان
۲.تهیه طرح اضطراری حفاظت و مرمت
۳.ایجاد راه دسترسی مناسب
۴.سرمایهگذاری در توسعه گردشگری منطقه
یادمان نرود: تخریب میراث تاریخی، یعنی محو حافظه جمعی یک ملت.









نظر شما