اگرچه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به لحاظ کم بودن تعداد نامزدها نسبت به دورههای قبل در شرایط ویژهای قرار دارد اما محدودیت زمان برای معرفی برنامهریزیها و اهداف کاندیداها را نمیتوان نادیده گرفت. فیالواقع نامزدهای دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری چهار روش را برای معرفی خود انتخاب کردهاند، که عبارت است از فرصتی که رسانه ملی برای مناظره و تبیین فعالیتها و برنامهریزیهای آنها لحاظ کرده، پرشور شدن تبلیغات سنتی در قالب فعالیتهای هیأت مذهبی، پایگاههای بسیج و...، تبلیغات شهری و محیطی شامل نصب پوسترها و بنرهای متعدد و همچنین بهرهگیری از فضای وبلاگنویسی و ارسال پیامک. اینگونه که از عملکرد کاندیداها و نحوه برنامههای آنان برمیآید، تبلیغات شهری بیشتر در دقیقه 90 ظهور خواهد کرد و این در حالی است که ارسال پیامکهای انتخاباتی در ردههای اول قرار دارد.
همانگونه که میدانیم پیامکی تاثیرگذرا خواهد بود که رعایت اختصار را کرده باشد و بتواند از بهترین کلمات برای نفوذ در اذهان عمومی استفاده کند. البته تأکید بر این نکته ضروری است که اگر زمینه ذهنی مردم با کاندیدا و نحوه فعالیتهای وی آشنا باشد، ارسال پیامک به مراتب تأثیر بیشتری را به جای میگذارد. امکان بعدی فراهم شده «صداوسیما» است که به شرط دست برداشتن از جانبداری میتواند فرصت خوبی را به نامزدها بدهد و با توجه به جایگاه آقای احمدینژاد به لحاظ وضعیت جایگاه و منصب کنونی باید برای سه کاندیدای دیگر امکان بیشتری را فراهم کند. اگر بخواهیم شرایط رسانه ملی در دوره انتخابات را جزئیتر نگاه کنیم میتوان مناظره را به عنوان ابزاری دانست که همه کشورها به ویژه آمریکا در جریان انتخابات از آن بهرهبرداری میکنند.
بر همین اساس تجربه آمریکا در این عرصه نشان داده است که چنانچه کاندیدای انتخاباتی در روند گفتوگو از مهارتهای کلامی، غیرکلامی چهره و پوزیشین مناسبی برخوردار نباشد به راحتی در مناظره شکست میخورد و باعث میشود که دیدگاه مثبت افکار عمومی نسبت به او افت پیدا کند. بنابراین با اشاره به اینکه مناظره تیغ دولبهای است که هم میتواند باعث افزایش اعتبار کاندیدا و هم باعث از بین رفتن آن شود میتوان گفت که ارتباطات غیرکلامی از درجه اهمیت و اعتبار بیشتری برخوردار است.
از سوی دیگر در یک مکالمه باید از بیان مطالب سطحی و جزئی خودداری کرد، به عنوان مثال آقای میرحسین موسوی در سخنان خود که یکم خردادماه از شبکه یک پخش شد از بدترین سبک استفاده کرد چون با بیان مطالب سطحی این ذهنیت را در جامعه به وجود آورد که هنوز سرفصلهای اساسی برنامههای آقای موسوی بیان نشده است. البته نمیتوان با بیرحمی تمام این انتقادها را به شخص کاندیدا وارد کرد و صداوسیما را از این امر مبرا دانست بر همین اساس لازم است که رسانه ملی با کم کردن از سهم تبلیغاتی پفک و چیپس زمینه بهتری را برای تشریح برنامهها در اختیار کاندیداهای مختلف قرار دهد.
در واقع به نوعی باید از BBC و صدای آمریکا در این مسیر یاد گرفت چرا که آنها نسبت به ما با رویکرد و سیاستهای بهتر و جامعتری مقوله انتخابات و تشریح برنامههای کاندیداها را مدنظر دارند و تنها به جلب مشارکت مردم در انتخابات نمی پردازند بلکه با تمرکز بر روی سیاستها و برنامههای کاری کاندیداهای مختلف سعی میکنند افق دید مردم را وسیعتر کنند، بنابراین از اموری که بسیار ضروری به نظر میرسد مشخص کردن موضع صداوسیما است.
یکی از موضوعات دیگری که در عرصه تبلیغات انتخاباتی میتوان به آن اشاره کرد فعالیتهای مطبوعاتی است که در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری هنوز در روند اصلی خود قرار نگرفته و این احتمال میرود که صاحبان مطبوعات به دلیل هراس از توقیف و تعطیل شدن روزنامه یا نشریه و مجله خود ردپای کمتری را در این عرصه به جا بگذارند. در اوضاعی که ذکر شد شاید بتوان اوضاع تبلیغات سنتیمذهبی و مردمی را بهتر از همه عنوان کرد و بر سنتی بودن کاندیداها و انتخابات مدرن صحه دیگری گذاشت. زیرا صداوسیما رسانههای دیجیتال مانند وبلاگ و سایتهای مختلف مانند Facebook دستخوش جانبداریهایی قرار میگیرند و بهتر است بگوییم گرفتهاند که شرایط را برای کاندیداها سختتر میکند، از همین رو شاید بتوان این گونه تلقی کرد که فیلتر شدن Facebook امر غیرقابل قبولی نیست!
ما باید بدانیم که در نهایت شخصی که برگزیده این میدان میشود انتخاب مردم بوده و چهار سال سکان کشور را دراختیار دارد بنابراین مهمترین توصیهای که میشود از لابهلای همه حرفها، حدیثها و ریز و درشتهای تبلیغات انتخاباتی به کاندیداها کرد این است که «تحمل و ظرفیت باختن یا بردن را داشته باشند.» ...
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد
نظر شما