*دشمنان فهمیدند روحانیت متجلی در مرجعیت و ولایت فقیه، تنها نهاد قدرتمند بسیج و انسجام و جنبش سیاسی- اجتماعی در روزگاری است که لیبرالیسم قصد تاج گذاری در آن را دارد. گوهر روحانیت و مرجعیت و ولایت فقیه درست در روزگاری درخشید که نظریه پردازان لیبرالیسم حاکم می گفتند به اعتبار قدرت اقناعی و سیطره این گفتمان، باید روزگار جدید را روزگار پایان انقلاب ها و جنبش ها نامید. آنها می گفتند پس از این امکان وقوع هیچ جریان و جنبشی در برابر لیبرال- کاپیتالیسم غالب وجود ندارد. انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) بطلانی بر این ادعای پرطمطراق بود. و البته که نگرانی باریک اندیشانه میرزای شیرازی جدی تر از گذشته، جای تأمل و توجه داشت.
* حوزه های علمیه و روحانیت و مرجعیت به ویژه در ام القرای آن قم، کانون ظرفیت ها و فرصت های بی نظیر و پرشمار است.
*پایتخت نهضت جهانی اسلام وام القرای شیعه در روزگار غیبت امام عصر(عج)، سه شنبه 27 مهر 1389 یوم الله دیگری را در عداد 19 دی 1356 رقم زد تا بار دیگر شاهدی بر دوران سازی و جریان آفرینی بی نظیر «قم» باشد.
*رادیو فردا که علنا اعلام می کرد معضل و چالش اصلی در برابر آشوب و فتنه سال 88 اسلامگرایی مردم است و ابتدا باید این مانع را از سر راه برداشت، در کدام دستگاه محاسبه، ازمنتظری و صانعی و خاتمی و کروبی و نظایر آنها به عنوان مجتهد واقعی یا روحانی نواندیش یاد می کرد؟
* اگر تروریست های اجیر شده ناتوی فرهنگی- نظیر سروش و گنجی و مجید محمدی و...- فقاهت و روحانیت را با «طالبانی گری » قیاس می کردند و تروریست های فرهنگی لانه کرده در سازمان مجاهدین (انقلاب) و حزب مشارکت، اصل تقلید از مرجعیت را عملی خرافی و شبیه کار میمون می خواندند، چگونه بود که همزمان خلعت روحانیت و مرجعیت نواندیش بر تن برخی سارقان عبای پیامبر کردند و از حلقوم و قلم آنها حکم و فتوا و رهنمود در رساله عملیه «فتنه»! صادر کردند؟
*اگر ذات روحانیت و مرجعیت، استقلال و اجتهاد و راهنمایی است، چرا در طول 30 سال گذشته سازمان ناتوی فرهنگی به همراهی منافقین، همواره برخی رجال مطیع و مقلد و پیرو را برای راهنمایی و مرجعیت تبلیغ کرده اند؟
*آیا غیر از این است که مهدی هاشمی- برادر هادی هاشمی داماد و رئیس دفتر آقای منتظری- 2 سال پیش از انقلاب سنگ بنای «آیت الله کشی» را با به شهادت رساندن آیت الله شمس آبادی گذاشته بود و پس از آن هم به واسطه باندی که در بیت «قائم مقام رهبری» فراهم کرد، مشغول ترور شخصیت حضرت امام و مسئولان طراز اول نظیر آیت الله خامنه ای شد؟!
*آیا بیت سیدکاظم شریعتمداری که حتی عنوان آیت الله العظمایی را بر دوش می کشید به واسطه حزب خلق مسلمان ایستگاهی از ایستگاه های لانه جاسوسی برای تدارک کودتای علنی علیه نظام نشد؟
*راه اندازی کتابخانه سیاسی و ایجاد مدارس شبه دینی توسط باند سیدمهدی هاشمی و ایجاد جریان های قلابی نظیر مجمع مدرسین و... به اعتراف خود وی، بستری برای دور زدن جامعه مدرسین و حوزه علمیه قم و ایجاد جریان موازی انحرافی بود. آنها دیده بودند که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ماجرای انحراف سیدکاظم شریعتمداری، از هیبت و طمطراق تبلیغاتی وی نهراسیده و با شجاعت تمام او را اول اردیبهشت 1361 از مرجعیت خلع کرده اند و... چنین بود که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان پاسدار راستین حریم فقاهت و روحانیت و مرجعیت، از همان روزگار مغضوب اردوگاه رنگارنگ ضدانقلاب و منافقین شد تا دوره اصلاحات و پس از آن که منافقین جدید به همراه نفاق قدیم بر شدت حملات خود علیه این نهاد استراتژیک افزوده اند و این همان نهادی است که اغلب مراجع گرانقدر امروز- حفظهم الله تعالی- برآمده از آن هستند.
نظر شما