روزنامه ایران در این باره نوشت:
هنگامه - 39 ساله - که همراه پسر 11 سالهاش به شعبه 269 دادگاه خانواده - ونک - مراجعه کرده بود، با تسلیم 2 دادخواست طلاق و مهریه به قاضی «مطلبی» گفت: حدود 15 سال قبل که همراه خانوادهام به مشهد سفر کرده بودیم به طور اتفاقی با مهدی آشنا شدم. پس از مدتی او که خود را مسئول فروش شرکتی معتبر معرفی میکرد پیشنهاد ازدواج داد. سرانجام نیز پس از یک سال با مهریه 1125 سکه طلا پای سفره عقد نشستیم.
دو سال بعد همسرم با تغییر شغل به خرید و فروش عتیقهجات و لوازم قدیمی رو آورد و با اجاره مغازهای در شمال تهران کارش را شروع کرد. او با تلاش بسیار و پس از جلب اعتماد چند شرکت گردشگری موفق به جلب گردشگران خارجی شد. بدین ترتیب کمکم کسب و کار همسرم رونق گرفت. به طوری که من و دو تن از دوستانش نیز به عنوان فروشنده کمکش میکردیم. در همین ایام صاحب پسری شدیم که تولدش، شادی ما را چند برابر کرد. پس از مدتی خانهای در شمال شهر خریدیم. طی این سالها نیز برای خرید اشیای عتیقه به اروپا و کشورهای دیگر دنیا هم سفر کردیم. اما وقتی حدود دو سال قبل مغازه آتش گرفت بخش عمدهای از سرمایه زندگیمان سوخت.
متأسفانه چند ماه بعد هم طلبکاران حکم جلب همسرم را گرفتند. در حال حاضر نیز او فراری است و من هم مهریهام را میخواهم!
قاضی دادگاه پس از شنیدن اظهارات شاکی و تحقیقات تکمیلی وقتی پی برد زن و شوهر با تبانی و برای فرار از پرداخت بدهی چنین نقشهای طراحی کردهاند پس از احضار آنها با توقیف خانه به جای مهریه مخالفت کرد اما حق زن را برای دریافت مهریهاش، پس از طی مراحل قانونی امکانپذیر دانست.
نظر شما