محمدعلی مهتدی

با پیروزی جناح غربگرای 14 مارس در انتخابات پارلمانی لبنان، انتظار می‌رفت جریان مقاومت (جناح 8 مارس) در شرایط دشواری قرار گیرد و تقسیم قدرت در لبنان بار دیگر منازعه‌آفرین شود ولی به نظر می‌رسد تاکنون اختلافی جدی بین گروه‌های سیاسی این کشور بروز نکرده است و وضعیت لبنان تقریباً شبیه به شرایط قبل از انتخابات باقی‌مانده است. با این همه این سؤال مطرح است که آیا این شرایط پس از انتخاب نخست‌وزیر که احتمالاً سعد حریری خواهد بود ادامه خواهد داشت. چه چیزی در پیشبرد مذاکرات تقسیم قدرت در لبنان نقش مثبت داشته و آیا ممکن است در آینده مقاومت با چالش جدیدی مواجه شود. محمد‌علی مهتدی کارشناس امور خاورمیانه در گفت‌وگو با «خبر» به سؤالات ما در این‌باره پاسخ می‌دهد.

 * تقریباً نخست‌وزیری سعد حریری در لبنان قطعی است، شما در این‌باره چه نظری دارید؟

نخست‌وزیر را جریان المستقبل (آینده) مشخص می‌کند و از آنجا که رهبر این جریان سعد حریری است او می‌تواند این مقام را به یکی از شخصیت‌های مؤثر سنی مانند فواد سنیوره واگذار کند و یا اینکه خود این پست را بپذیرد. صرف نظر از سخنان تعارف‌‌آمیز سعد حریری به طور واضح و رسمی برای پذیرش پست نخست‌وزیری اعلام آمادگی نکرده است، شاید او به‌دلیل تجربه سیاسی اندک مردد است. البته به نظر می‌رسد عربستان سعودی به‌عنوان یکی از کشورهای تأثیر‌گذار بر جناح 14 مارس تمایل دارد سعد حریری نخست‌وزیر شود.

*بر فرض تصدی پست نخست‌وزیری از سوی سعد حریری آیا سیاست‌های گروه 14 مارس در قبال دیگر جریانات مؤثر داخلی لبنان تغییر چندانی خواهد داشت؟

فکر نمی‌کنم جابه جایی شخص خاصی بتواند در تغییر رویکردهای کلان مؤثر باشد. سعد حریری نماینده سیاست عربستان سعودی در لبنان است و قدرت منطقه‌ای عربستان پشت جریان 14 مارس قرار دارد، در آن سو هم جریان مقاومت، سوریه را عمق استراتژیک لبنان می‌داند. این روزها بحث جدی این است که آینده دولت و شکل کابینه به تفاهم سوریه و سعودی بستگی دارد. مطبوعات لبنان هم از تفاهم «سین - سین» یعنی سعودی - سوریه صحبت می‌کنند. نزدیک شدن آمریکا به سوریه به خصوص اعزام سفیر یه این کشور سوریه را در موقعیتی قرار داده است که سعودی‌ها نمی‌توانند بدون تفاهم با این کشور ترکیب دولت جناح المستقبل را به طور یک‌جانبه تعیین نمایند. نخستین مرحله از چینش قدرت انتخاب رئیس مجلس بود. کاندیدای حزب‌‌الله برای تصدی این پست «نبیه بری» مؤسس جنبش امل بود که توانست با اکثریت نسبی در این مقام ابقا شود. این در حالی است که اکثریت کرسی‌های پارلمان به جناح 14 مارس تعلق دارد. رأی آنها به «نبیه بری» نشان از تفاهم اولیه داردو به طور طبیعی پارلمان نیز باید به کاندیدای آن جناح برای نخست‌وزیری رأی دهد.

*پیش از این علاوه بر جریانات داخلی لبنان مانند «ولید جنبلاط» که با سیدحسن نصراله دیدار داشت، برخی قدرت‌های فرا‌منطقه‌ای مانند اتحادیه اروپا نیز نظرات مثبتی درباره حزب‌الله ابراز داشتند که اوج آن دیدار رئیس گروه پارلمانی مقاومت با «خاویر سولانا» بود. این در حالی است که آمریکا همچنان حزب‌الله را از لیست گروه‌های تروریستی خارج نکرده است. با توجه به این شرایط مقاومت در دولت جدید با چه چالش‌هایی ممکن است مواجه شود؟

گرچه در ظاهر بین سیاست‌های آمریکا و اروپا تفاوت دیده می‌شود ولی به‌نظر می‌رسد اروپا با چراغ سبز آمریکا وارد مذاکره با حزب‌الله شده است. در دیپلماسی؛ تغییر برخی سیاست‌های تند و افراطی به طی یک پروسه و زمان نیازمند است و آمریکا در حال طی این مسیر است تا خود مستقیماً با حزب‌الله وارد مذاکر شود، پس تضادی اصولی بین اروپا و آمریکا در قبال حزب‌الله وجود ندارد بلکه در حال حاضر روش مواجه اینها با حزب‌الله متفاوت است.

نکته دیگر به منافع حزب‌الله بر‌می‌گردد. یک‌وجه حزب‌الله که الان درگیر مسائل شده وجه سیاسی این جریان است ولی مقاومت وجه دیگری نیز دارد که آن حفظ سلاح و آمادگی برای مقابله با دشمن است. رویکرد سعودی‌ها، مصری‌ها و اردنی‌ها خلع سلاح حزب‌الله است. آنها برای رسیدن به این هدف علاوه بر حمایت از جریان 14 مارس در مواقع لزوم با آمریکا و اسرائیل هم همکاری‌های لازم را به عمل می‌آورند‌ اما ساختار فعلی جناح‌های لبنان به گونه‌ای است که امکان خلع سلاح حزب‌الله به طور کامل منتفی شده است. پس از مذاکرات آشتی ملی که زیر نظر رئیس‌جمهور میشل سلیمان انجام گرفت و جزئیات آن نیز همچنان ادامه دارد، سلاح حزب‌الله به‌عنوان بخشی از استراتژی دفاعی لبنان مورد قبول تمامی گروه‌ها قرار گرفت. لذا تلاش برای خلع سلاح حزب‌الله یعنی تلاش برای تضعیف امنیت ملی و جایگاه دفاعی لبنان است و با توافقات قبلی گروه‌های لبنانی در تعارض است. از این رو حزب‌الله در دولت جدید با چالشی از این ناحیه مواجه نخواهد بود.

*چالش‌ها الزاماً نمی‌تواند محدود به خلع سلاح شود. سعد حریری در نخستین روزهای پس از پیروزی در انتخابات پارلمانی قول داد که با خارج کردن حزب‌الله از موقعیت ثلث ضامن، حق وتوی این گروه در کابینه را نیز باطل کند، آیا این مسئله نمی‌تواند یک چالش جدید ایجاد کند؟

در این مورد نظر‌ها و تحلیل‌ها متفاوت است. از طرفی ممکن است شرایط حکومت آینده لبنان به گونه‌ای باشد که دیگر نیازی نباشد تا گروهی از این اختیار بر خوردار باشد. بحث تصدی بیش از یک‌سوم از پست‌های کابینه از سوی جناح اقلیت و همچنین وتوی برخی مصوبات در شرایط خاص از سوی این یک سوم، که به ثلث ضامن شهرت دارد در شرایطی مطرح شد که نزاع بین گروه‌های داخلی لبنان شدت داشت و جناح 14 مارس در‌صدد بود مشروعیت حزب‌الله را از بین ببرد، لذا برخی معتقدند الان چنین نزاعی وجود ندارد، پس ثلث ضامن نیز ضرورتی ندارد. تحلیل دوم این است که ثلث ضامن یا حق وتو به رئیس‌جمهور داده شود و او از این اختیار برخوردار شود که در مسائل مناقشه‌بر‌انگیز بتواند به حل و فصل منازعه بپردازد. احتمال سوم این است که اساساً ممکن است گروه‌بندی‌های فعلی تغییر کند کما اینکه اخیراً ولید جنبلاط با سیدحسن نصرالله دیداری داشته و زمزمه‌هایی از نزدیکی جنبلاط به جریان مقاومت به گوش می‌رسد. بر‌اساس آنچه گفته شد ممکن است بحث ثلث ضامن در قالب فرمولی جدید حل و فصل شود.

در شرایطی که گروه 14 مارس پیروز انتخابات پارلمانی بوده و دولت تشکیل می‌دهد چه دلیلی دارد جنبلاط که از اعضای ائتلاف پیروز است به جریان بازنده انتخابات نزدیک شود؟
جنبلاط هر روز نقش و لباس جدیدی بر تن می‌کند. او سیاستمداری فرصت‌طلب است. به نظر می‌رسد در شرایطی که آمریکا به سوریه نزدیک شده، جنبلاط احساس کرده در بدگویی و فحاشی به سوریه افراط کرده است و ممکن است در آینده وجه‌المصالحه توافقات سعودی‌ها و سوری‌ها قرار گیرد و منفعت چندانی از قدرت به دست نیاورد، لذا با نزدیک شدن به حزب‌الله تلاش می‌کند هم چهره خود را در مقابل جناح 8 مارس و سوریه تطهیر کرده و هم به گروه 14 مارس پیام بدهد که اگر سهم مورد‌نظرش را به او ندهند به این سمت می‌غلطد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 11481

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =