به گزارش خبرآنلاین، اخیرا کلیپی ویدیویی به سرعت در یوتیوب پخش شد، کلیپی با عنوان «یادداشت خداحافظی» که گفته میشد توسط مارکز نوشته شده است. بسیاری به تحسین دستاوردهای او پرداختند.
اما ترس از اینکه مارکز دیگر ننویسد با چاپ شدن «برای سخنرانی نیامدهام» از بین رفت. خبری دیگر نیز منتشر شد که نویسنده قهار رئالیسم جادویی آخرین تغییرات را روی رمانش جدیدش به نام «ماه اوت یکدیگر را میبینیم» انجام میدهد و کتاب به زودی منتشر میشود.
چگونه نویسندهای معاصر موفق میشود به نقطهای برسد که خوانندگان سراسر دهکده جهانی منتظر اثر دیگری از او باشند؟ مارکز برخلاف جی.کی. رولینگ و استفن کینگ از بخت ساخته شدن فیلمهای زیاد بر مبنای آثارش هم برخوردار نبود.
علاوه بر این جایگاه مارکز در قرن بیستم و بیست و یکم نه تنها با بردن جایزه نوبل ادبیات تثبیت میشود، بلکه چاپ بیش از 1400 عنوان از نوشتههای او به 53 زبان و حضور کتابهایش در بیش از 158 هزار کتابخانه دنیا گواهی بر موفقیت اوست.
در ضمن دو اثر از او در برنامه «باشگاه کتاب» اپرا وینفری معرفی شدهاند؛ «صد سال تنهایی» در سال 2004 و «عشق سالهای وبا» در سال 2007.
یان استاوانز در کتاب «گابریل گارسیا مارکز: سالهای اولیه» تصویری روشن از شرایط فرهنگی و تاریخی که یکی از مشهورترین نویسندگان عرصه ادبیات در آن زاده شد ارائه میدهد. کتاب زندگینامه مفصل و خستهکننده مارکز نیست، بلکه گشت و گذاری سرگرمکننده در اماکن، لحظات و مردمانی است که دست به دست هم دادند تا استعداد این نویسنده شکوفا شود.
گارسیا مارکز صبح ششم مارس 1927 در آرکاتاکا، شهر کوچکی در ساحل کارائیبی کلمبیا به دنیا آمد. این تاریخ بسیار مهم است، تاریخی که تغییری شگرف در زندگی شهر و ساکنان آن پیش اورد؛ پیشرفت حمل و نقل و کشاورزی موجب شد تجارت آرکاتاکا ارتباط بیشتری با دنیای مدرن داشته باشد.
بسیاری از این نکات را علاوه بر استاوانزا، خود مارکز در کتاب سه جلدی «زندهام تا روایت کنم» به زبان آورده است.
اما استاوانزا موفق میشود دورنمایی درخشان از موقعیتهای تاثیرگذار در زندگی نویسنده تصویر کند. بهویژه درمورد آرکاتاکا، استاوانزا به شکلی زاویه دید ما را بازتر میکند و متوجه میشویم شهر چگونه به تولد این نویسنده کمک کرد و چگونه این نویسنده به نوبه خود اقتصادی جدید به شهر آورد.
نویسنده کتاب همچنین ما را با «آرامش زنان» آشنا میکند، زنانی که در کودکی مراقب گابریل جوان بودند و او را بزرگ کردند، زنانی که بعدا به برخی از بهیادماندنیترین شخصیتهای مارکز بدل شدند.
استاوانزا به ما اجازه میدهد شاهد رابطه عاشقانه مارکز با کتاب خواندن باشیم، رابطه کمدی-رمانتیکی که به ازدواج منجر شد؛ مارکز در بزرگسالی به روزنامهنگاری و فیلمنامهنویسی روی آورد و ادامه این ازدواج به خلق برترین اثر مارکز منجر شد؛ «صد سال تنهایی».
اگزمینر / 10 دسامبر
141 / ت
نظر شما