دربخشی از این مقاله آمده است:
ویژگی انقلاب اسلامی ایران با توجه به برداشتهای گونهگون و عمدتا غیرخالصی که از اسلام وجود دارد،عبارت از رهبری سیاسی- مذهبی ویژهای است که از آبشخور «ولایت فقیه» به معنی درست و اسلامی کلمه سیراب گشته است و در واقع،آنچه که میتواند شگفتیهای انقلاب ایران را توجیه کند،همین ویژگی است و بدینسان موجودیت انقلاب با شکل ویژه رهبری رابطهای تنگاتنگ پیدا میکند که با حذف و یا تضعیف این رهبری کل انقلاب به نابودی یا ضعف کشانده خواهد شد.
سالها است که تجربههای گوناگون به ما آموخته است که همین رهبری خاص،عامل اصلی رشد بیوقفه حرمت انقلاب در ایران بوده است و توانسته است که سهمگینترین خطرها را از سر راه نهضت بردارد و به سرعتی اعجابانگیز و با تحمل کمترین خسارت- در مقایسه با دیگر انقلابات- ملت را از چنگال مهیبترین هیولای دیکتاتوری وابسته و بیگانه نجات دهد و هماکنون نیز همچون کوه در برابر طوفانهای بنیانافکنی که علیه جمهوری اسلامی ایران برپا گشته است،ایستاده است و افقهای نوی را به روی همه مستضعفین در بند گشوده است.
با توجه به خطرات عظیمی که همچنان موجودیت انقلاب و جمهوری اسلامی را تهدید میکند و با توجه به اینکه هنوز راه درازی تا رسیدن به یک نظام اسلامی مطلوب در پیش داریم،میتوان با تکیه بر انبانی از تجربههای گرانباری که طی سالیان دراز به دست آوردهایم به این نتیجه رسید که تنها با دل سپردن به همین رهبری است که میتوان بار انقلاب را به مقصد رساند و نیز میتوان با اطمینان بر این نکته تاکید کرد که موضعگیری در جهت یا در برابر این رهبری معیار مشخصا درستی است برای تفکیک و بازشناخت انقلابی از ضد انقلاب.
بر اصول یاد شده بالا میتوان و باید به عنوان پایهای اساسی برای تحکیم «وحدت» اصولی میان همه آنان که به اسلام و انقلاب اسلامی دل بستهاند و خواستار تحقق آرمانهای والای انقلاب اسلامی در جامعه از بندرسته ولی بحرانی امروزند پافشرد و نیز میتوان و باید اصول بالا را به عنوان اساس «تفاهم» میان همه گرایشها و جریانات فکری و سیاسی موجود در جامعه امروز بکار گرفت.
نظر شما