پرداختن به شایعه استعفای محمدجواد ظریف توپی است که سازندگان شایعه اش باید بدانند به گل نمی نشیند.
۱-بی تردید کشورمان روزهای سختی را پشت سر می گذراند و جنگ اقتصادی تمام عیاری علیه ایران در حال اجراست که پمپئو همین چند ساعت قبل ابعاد آن را با وقاحت تشریح کرد . در این شرایط شایعه بودن استعفای فرمانده دیپلماسی کشور مشخص بود. چه اینکه هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد در شرایطی که کشور و بخصوص ملت آماج حملات وحشیانه اقتصادی است فرماندهان این جبهه به یکباره عرصه را ترک کنند. چرا که تفسیر و تعبیر این اقدام در شرایط جنگی مشخص و واضح است.
۲- این دومی را به مراتب از اولی مهم تر می دانم .آن نقش ما اهالی رسانه در این جنگ است. موضوع پوشیده ای نیست که بستر و مقوم جنگ اقتصادی راه افتاده جنگ روانی برای ناامید کردن و خسته کردن ملت و کاشتن بذر هراس در دلهاست و ملت ناامید و هراسان ، قدم از قدم برنمی دارند و به جای تلاش مضاعف منتظر روزهای سقوط می ماند.
حال چه اتفاقی افتاده که در این جنگ هوشمند، برخی از ما اهالی رسانه برای خوشایند جناح مان و خنکای دل مان هر خبری را منتشر می کنیم؟
بزرگترهای ما به خاطر دارند که در دوران دفاع مقدس ، امام خمینی دستور دادند تا ورود یک روزنامه به جبهه های نبرد ممنوع شود چرا که مطالبش روحیه رزمندگان را تصعیف می کرد و گویا هنوز برخی از ما درک درستی از این نداریم که امروز جنگ به خانه ها و روان ما کشیده شده است . بیش و پیش از تاثیرات اقتصادی جنگ اقتصادی، دلها و ذهنها هستند که از حروف و جملات ما و دیگران تاثیر می گیرند.
در شرایطی که هر کلام و قلمی می تواند التهابی بیافریند و دلهایی را نگران کند انتشار هر راستی هم باید در راستای صلاح و سداد باشد چه برسد به انتشار و بازنمایی شایعاتی که چه بسا منشا و ریشه آن همان جنگ روانی باشد که برایمان طراحی کرده اند و مطمئنا توپی که ناقلان این اخبار شوت میکنند روانه دروازه حریف سیاسی نمی شود بلکه ایران در معنا و مفهوم اعمش این گل را میخورند و با سوراخ شدن کشتی فقط جناح راست یا چپ آن غرق نمی شود. کاش گاهی در کنار استواری قدم هایمان، اندکی فقط اندکی قلمهایمان می لرزید.
۲۹۲۹
نظر شما