۱۵۲ نفر
۲۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۰
شورایاری‌ها جای افراد فرصت‌طلب محلات؟

مهم‌ترین پیش‌فرض شکل‌گیری حکم‌روایی (Governance) به رسمیت شناختن ذی‌نفعان چندگانه و پذیرش این اصل است که حل مسائل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهرها نیازمند تعامل، مشارکت و گاه چانه‌زنی‌های چندجانبه با حضور شهروندان، نهادهای مدنی، گروه‌های هم‌سود، انجمن‌های داوطلبی و بخش خصوصی است.

زیرا شهر فضایی است که ضمن شکل دادن به تعامل و تقابل نیروهای اجتماعی، خود از آن شکل می‌گیرد. حکومت دیگر یگانه بازیگر این میدان نیست و مسائل را نمی‌تواند به تنهایی مدیریت یا حل کند. از این رو، حکمروایی به طور ذاتی، سیاسی است و نهاد شورا محمل و بستر تحقق چنین امری در شهر را فراهم می‌کند.

بنابراین، بررسی ابعاد مختلف ساختار و کارکرد این نهاد می‌تواند در فهم میزان قدرت نیروهای اجتماعی و نحوء تعامل آنها نقش مهمی داشته باشد. یکی از ویژگی‌های ساختاری شورا که بر کارکرد آن تاثیر می‌گذارد نحوه انتخاب اعضای شوراست. 

انتخاب اعضای شورای شهر در جهان عموماً به دو روش صورت می‌گیرد. در روش اول اعضای شورا بر پایه حوزه انتخابیه شهری انتخاب می‌شوند. در این روش ممکن است هر بخش یا ناحیه یک یا چند نماینده در شورا داشته باشد که با توجه به ارتباط و آشنایی با مسائل و مشکلات ناحیه انتخابیه خود و رابطه نزدیک با شهروندان آن ناحیه، ضمن دفاع از منافع کلی شهر، از منافع ناحیه یا منطقه خود نیز در شورا دفاع ‌می‌کند، مانند نیویورک، پاریس و تورنتو.

در روش دوم اما اعضای شورا با «رأی یک جا»ی شهروندان انتخاب می‌شوند، نظیر لندن، ونکوور یا شورای اسلامی شهر تهران. در این روش اعضای شورا حداقل در نظر، خود را در قبال کل شهر و تمامی شهروندان به یکسان مسئول می‌دانند، اما با توجه به تراکم جمعیت، وسعت زیاد و پیچیدگی مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ و کلان شهرها، امکان آشنایی اعضا با مسائل و مشکلات نواحی و مناطق مختلف شهر، سخت و گاه غیر ممکن است.

از سوی دیگر، شهروندان ارتباط نزدیک چندانی با اعضای منتخب ندارند. به ویژه اینکه شورای اسلامی شهر تهران با نگاهی نخبه‌گرایانه و با بوروکراتیزه شدن شدید، بر این عدم امکان دسترسی شهروندان به خود افزوده است. در چنین وضعیتی نهاد شورایاری‌ها با هدف «شناسایی، نظارتی، مشورتی و همکاری» ایجاد شد تا شورایاران با جلب مشارکت شهروندان در سطح محلات به یاری شورا آیند، اما تاکنون در عمل چنین اتفاقی رخ نداده است. شورایاران نتوانستند این نهاد را به حوزه عمومی برای گفت و گو و تبادل نظر شهروندان برای تأمین نیازهای محلات تبدیل کنند و در عمل به یاریگر اعضای شورا و تأمین منافع برخی افراد و گروه‌‎های خاص درآمدند که این ناکامی دلایل مختلفی دارد.

یکی از این دلایل، به ساختار شورای اسلامی شهر برمی‌گردد که متناظر با ساختار شهرداری تهران است. چنانکه شهرداری تهران علی رغم تقسیماتی نظیر شهرداری‌های مناطق و نواحی، از ساختار هرمی و متمرکز برخوردار است و شهرداری‌های مناطق و نواحی از قدرت و اختیار چندانی برخوردار نیستند، شورای اسلامی شهر نیز بیشترین نیرو و توان خود را بر تدوین قوانین و مدیریت شهرداری کل متمرکز کرده است.

در چنین شرایطی، شورایاری‌ها به جای آنکه به عنوان نهادی «مشورتی و نظارتی» به یاری شورای شهر درآیند، فضایی را ایجاد کردند که از یک سو به «سازمان‌ رای» احزاب و افراد تبدیل شدند و از سوی دیگر فرصتی برای تأمین منافع برخی از گروه‌های خاص فراهم آوردند. در واقع، آنچه موجب بازتولید نهاد شورایاری‌ها می‌شود مطالبات شهروندان، نهادهای مدنی، گروه‌های همسود، انجمن‌های داوطلبی و بخش خصوصی فعال در سطح محلات نیست، بلکه کژکارکرد یا کارکرد پنهان این نهاد {شورایاری} در پیوند دوگانه افراد و نیروهای فرصت طلب در سطح محلات و احزاب و جناح‌های سیاسی در سطح شهر است.

البته به لحاظ نظری و فی نفسه، حضور احزاب و جناح‌های سیاسی در انتخابات شورایاری‌ها و معرفی کاندیدا به منظور جلب اعتماد و کسب رای شهروندان نه تنها آسیب‌زا نیست، بلکه می‌تواند به پاسخگویی و شفافیت آنها و رشد دموکراسی نیز منجر شود، اما احزاب و جناح‌ها در ایران بیش از آنکه به احزاب سیاسی چنانکه در کشورهای دموکراتیک مرسوم و معروف است شبیه باشند، ساختار فرقه گرایانه و سکتاریستی (Sectarianism)  دارند.

در چنین ساختاری چنانکه همیلتون می‌گوید هر فرقه خود را حفظ کننده تعالیم و اصول اولیه ارائه شده از سوی بنیانگذار می‌داند که از سوی فرقه‌های دیگر دچار انحراف یا رها شده است. بنابراین به تعبیر زیمل اعضای فرقه با تصور و باور سهیم بودن در دانشی منحصر به فرد، فراتر از جهان روزمره سیر می‌کنند.

این امر موجب تعلق خاطر شدید و انحصاری اعضای فرقه به یک دیگر و دوری از امور خارج از فرقه می‌شود. احزاب و جناح‌های سیاسی ایران نیز با رویکردی فرقه‌گرایانه‌ تلاش می‌کنند تا قدرت را به انحصار خود درآورند و به شکلی انحصاری در قدرت بمانند. از این رو، حضور و مداخله احزاب و جناح‌های سیاسی در انتخابات شورایاری‌ها، نه تنها منجر به تقویت شفافیت، پاسخگویی و دموکراسی نمی‌شود، بلکه موجب تقویت ساختار فرقه گرایانه، رانت خواری و فساد در لایه‌های پایین جامعه می‌شود.

 چنین فضایی مطلوب افراد و گروه‌های فرصت طلب در سطح محلات است تا در پیوند با احزاب و جریانات سیاسی در رانت خواری و تقسیم قدرت شریک شوند. این امر یکی از دلایلی است که نهاد شورایاری‌ها تاکنون موفق به جلب اعتماد و مشارکت شهروندان در سطح محلات نشده است ولی بی شک تنها دلیل نیست.

* دکترای تخصصی جامعه شناسی سیاسی

۴۷۲۳۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1269610

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =