مهدی درستی: انتشار مجموعه اشعار یک بازیگر به تازگی موجی تازه را در حوزه شعر و ادبیات به راه انداخته است و نقدهای بسیاری به این اتفاق و دخالت بازیگران در حوزههای غیرتخصصی وارد شده است. انتقادی که بیشتر متوجه کیفیت پایین و محتوای ضعیف این آثار است.
در واقع با روندی که بازیگران در پیش گرفتند، مطمئنا این اتفاق به همین نقطه ختم نخواهد شد و باز هم در آینده شاهد چاپ آثاری از این دست خواهیم بود، اما به واقع این دخالت بازیگران در حوزهای غیرتخصصی ناشی از چه عواملی است و چه دلایلی دارد؟ در واقع لزوم چهره بودن این اجازه را به بازیگران میدهد تا به راحتی در حوزههای مختلف سرک کشیده و دست به تولید و انتشار آثار بزنند؟
برای پاسخ به این سوال با عبدالجبار کاکایی شاعر و ترانهسرای سرشناس گفتوگویی کردهایم که میخوانید.
شرایط انتشار آثار ادبی و هنری سهل شده است
عبدالجبار کاکایی درباره علت ورود چهرههای بازیگری به حوزه شعر و ادبیات و انتشار آثاری که از کیفیت لازم برخوردار نیستند، بیان کرد: «امروز شرایط انتشار آثار مقداری سهل شده است و در حوزه موسیقی، شعر و ادبیات و به طور کلی در همه حوزههای هنر شرایط به گونهای تغییر کرده است. فکر میکنم ظهور شبکههای اجتماعی، رسانههای مجازی و تسریع چاپ کتاب مقداری به ابتذال دامن زده و به طور کلی دامن هنر را گرفته است. این اتفاق هم ناشی از کثرت امکان تولید و پخش کار و تجاری شدن امور فرهنگی است، امروز میبینیم دهها ناشر تخصصی شعر راه افتادند و از مولفان برای انتشار کتاب هزینه میگیرند عکس زمان ما که مولف برای گرفتن درصد حق تالیفش بین ۱۵ تا ۲۰ درصد، چانه میزد تا اجازه انتشار آثارش را بدهد.»
الان کتاب هم به واسطه ظهور شبکههای اجتماعی از حیز انتفاع خارج شده و به رزومه شخصی افراد بدل شده است، یعنی هر کسی به جای اینکه دفتر شعر در خانه نگهدارد، کتاب خود را نگه میدارد. کتاب به آن صورت مرجع قوی برای مراجعه به شعر شاعر نیست
او با تاکید بر تاثیرات گسترش فضای مجازی و ظهور شبکههای اجتماعی، ادامه داد: «الان کتاب هم به واسطه ظهور شبکههای اجتماعی از حیز انتفاع خارج شده و به رزومه شخصی افراد بدل شده است، یعنی هر کسی به جای اینکه دفتر شعر در خانه نگهدارد، کتاب خود را نگه میدارد. کتاب به آن صورت مرجع قوی برای مراجعه به شعر شاعر نیست، شعر را میتوان آنلاین از شبکههای اجتماعی دید، من سالهاست کارهای تازهام را در شبکههای اجتماعی میگذارم و وقتی میخواهم مجموعه چاپ کنم تمام شعرهایم چاپ شده است.»
این هنرمند در پاسخ به اینکه کیفیت آثار چاپ شده تاثیری در شرایط حوزه شعر و ادبیات دارد یا خیر، گفت: «به نظرم کیفیت کتاب هم تاثیری در شرایط شعر ندارد، چون وقتی رزومه و گردآوری تولیدات ادبی یک آدم با هر کیفیتی است و به آن شکل گذشته مرجع نیست.»
در حوزه ادبیات به یک دوره ابتذال نزدیک شدهایم
کاکایی در پاسخ به این پرسش که با وجود آنکه آثار ادبی شاعران توانمند امکان چاپ پیدا نمی کنند و اما شاهد چاپ و انتشار آثاری از این دست هستیم؟ توضیح داد: «ابتذال هم برای خود جذابیت دارد، پیش پا افتاده حرف زدن، دور شدن از آن فضای تخیل، سهل پسندی و... اتفاقاتی است که در حوزه ادبیات ما امروز رخ داده است، بخشی از این اتفاقات را هم من در عالم موسیقی میبینم که ترانههای درست و درمان هنری که ارزش ماندگاری دارند خیلی مخاطب ندارند اما ابتذال خیلی راحت برای قشر وسیع کسانی که گرفتار حوزه شنیداری تجاری موسیقی شدند جذابیت دارد.»
ابتذال هم برای خود جذابیت دارد، پیش پا افتاده حرف زدن، دور شدن از آن فضای تخیل، سهل پسندی و... اتفاقاتی است که در حوزه ادبیات ما امروز رخ داده است
او افزود: «شعر هم اینطور است، الان در شبکههای اجتماعی شعری به نام من در حال پخش شدن است که یکی از مبتذلترین شعرهاست و من روحم هم خبر ندارد چنین شعری گفته باشم. این شعر به این ترتیب است: «خون دل می نوشم و شعرم تراوش می کند، دوستانم غافل از مفهوم به به می کنند»، این شعر را هر روز در قالبهای گرافیکی به نام من منتشر میکنند، کسانی که این گرافیکها را طراحی میکنند نه شعرهای من را خواندند، نه از دیدگاه من به شعر نگاه کردند و این اتفاق تنها راجع به من رخ نداده است و برای بسیاری از بزرگان چون قیصر امین پور و سیمین بهبهانی این مسئله رخ داده و آثاری بسیار بی اصالت به نام این بزرگان پخش شده است.»
این ترانهسرا تاکید کرد: «به نظرم این مسئله ادامه همان پشت نویسی ماشینهاست که در دورهای ذوق ادبی مردم پشت ماشین ها یا دیوارهای باغ و ... در قالب شعرهای بیوزن، بی قافیه و پیش پا افتادهای نمود پیدا کرده بود. در حالیکه آثار ادبی ما مملو از اشعار غنی است و به جای آنکه اشعار مولانا، نظامی، سعدی و ... را پشت ماشین بنویسند، اشعاری بی هویت را پشت ماشین می نویسند و به آن افتخار می کنند. باید بپذیریم که عکس اینکه هنر نزد ایرانیان است و بس، ما به یک دوره ابتذال نزدیک شدهایم یعنی فهم پایین از موضوع هنر، همانطور که الان موسیقی درست را نمیفهمیم و گوش بچههای ما از کودکی با موسیقی درست آشنا نشده است. شعر هم همینطور است و ما از شعر خوب فاصله گرفتهایم.»
ناشران تنها تابع شرایط جو بازار هستند
کاکایی در باره اینکه ناشران در ایجاد چنین وضعیتی در حوزه ادبیات و شعر چه اندازه نقش دارند؟ بیان کرد: «ناشر تابع شرایط جو بازار است و تعیین کننده فرصتهای ادبی و فکری برای جامعه نیست، او شرایط را رصد و براساس آن عمل میکند. به همین دلیل به اعتقاد من ناشران نمیتوانند سرمایه گذار فکر و فرهنگ باشند، آنها فقط بحث تجارت را دامن میزنند. بحث فکر و فرهنگ باید در جای دیگری هدایت شود، بخشی از این مسئله به فعالیت نخبگان جامعه باز میگردد، شعر یا موسیقی به تنهایی نمیتواند خودش را از ابتذال بالا بکشد و جامعه باید دست به دست هم بدهد و خود را از این ابتذال نجات دهد. از جمله کارهای بنیادی که در حوزه موسیقی میشود انجام داد باید از دوران دبستان با اراداه و مصمم یک نظام فرهنگی به فکر ترویج موسیقی درست باشد، البته اگر اعتقاد داشته باشد.»
او همچنین گفت: در حوزه شعر و ادبیات هم از همان دوران دبستان باید دانش آموزان را به سمت شعر خوب سوق دهند، الان بچه ها در معرض طوفان شعرهای شبکه های اجتماعی هستند، باید کمک کرد و اتحادیه های ادبی شکل بگیرند. یک جریان نمیتواند خود را از این ابتذال نجات دهد و نیازمند حمایت جمعی است.»
۲۵۸۲۴۳
نظر شما