بر اساس شواهد تاریخ، داریوش پادشاه هخامنشی دستور لایروبی کانال متصله دریای سرخ به مدیترانه را صادر کرد؛ کانالی که امروزه «سوئز» نامیده میشود. در زمان ساخت کانال فعلی نیز بعضی از علایم بدست آمده، این حادثه تاریخی را تأیید کرده است.این مسئله نشان میدهد که مناسبات بین ایران و قارة افریقا بیش از ۲۵۰۰ سال پیش وجود داشته است بطوری که اولین لایروبی کانال سوئز توسط ایران صورت گرفته است.
پس از ظهور اسلام، رابطه بین دو ملت وارد مرحله جدیدی شد و دولتهای وقت ایران، مصر را به عنوان دروازه ورود اسلام به آفریقا و غرب نگاه کردند. سالهای اواسط نیمه اول قرن هفتم میلادی،برابر با اولین سالهای تاریخ هجری، دوره رشد نفوذ و بسط سرزمینهای قلمرو اسلامی بود. بدین ترتیب مصر در زمان خلافت عمر به دست عمر وعاص از دست ایرانیان و یونانیان خارج شد و به تصرف اعراب مسلمان درآمد.
در دوره قاجاریه (سال 1848 میلادی)، دولت وقت ایران تصمیم گرفت در هر یک از شهرهای ممالک عثمانی که دارای منافع تجارتی است، کنسولگری ایجاد نماید و 8 سال پس از این تصمیم، یعنی در سال 1855 میلادی، برای اولین بار مبادرت به اعزام یک مأمور موقت به عنوان «مصلحت گذار» از استانبول به قاهره نمود. درسال 1921، سرکنسولگری ایران در قاهره تبدیل به سفارت گردید.
علیرغم مناسبات خانوادگی که در این زمان میان پادشاهان دو کشور وجود داشت، روابط سیاسی میان دو کشور در سال 1960 و به دنبال برقراری رابطه سیاسی بین ایران و رژیم اشغالگر قدس، قطع شد. اما در پی درگذشت جمال عبدالناصر درسال 1970، پروتکل برقراری روابط میان ایران و مصر امضا شد. به دنبال مرگ جمال عبدالناصر، انور سادات جانشین وی به تدریج از سیاستهای ناسیونالیستی عبدالناصر عدول کرد و بالاخره در سال 1979 ،سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با بزرگترین خطر جهان اسلام یعنی رژیم صهیونیستی قرارداد کمپ دیوید را امضا نمود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مناسبات سیاسی دو کشور به دلیل امضای قرارداد کمپ دیوید در سال 1979 و به دنبال صدور فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) به وزیر خارجه وقت ایران، قطع گردید. عوامل دیگری نیز در تیرگی مناسبات فیمابین دو کشور نقش داشتند که عبارتند از:
1- پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دولت مصر به شاه معدوم پناه داد و پس از مرگش اجازه دفن وی را در داخل کشور مصر داد.
2- به دنبال تجاوز عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران، مصر با تمام توان در کنار عراق ایستاد.
3- مصر از ادعاهای امارات بر سر جزایر سهگانه ایرانی حمایت کرد.
4- تلاش مصر برای حضور و گسترش نفوذ امنیتی خود در منطقه خلیج فارس ، با مخالفت جدی جمهوری اسلامی ایران روبه رو شد.
در پی پایان یافتن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مصر در مرحله اول در جهان عرب با مشکل افزون طلبیهای عراق مواجه شد و در مرحله بعدی که با اشغال کویت آغاز شد، با مرزبندیهای جدید سیاسی مواجه گردید، این موضوع قاهره را وا داشت تا در جهت تغییر همپیمانهای منطقهای خود گام بردارد. از این رو با توجه به جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه و نقش آن در تحولات جهانی و منطقهای، مصر بر آن شد تا در جهت بهبود روابط با ایران گام بردارد.
درسال 1991 میلادی روابط ایران و مصر شاهد پیشرفت آرامی بود. چراکه در این تاریخ دو طرف درباره ایجاد دفاتر حفاظت منافع در پایتختهای یکدیگر توافق کردند. سپس در پی چند تحول دیگر، در سطح مشورتهای سیاسی، از جمله در حاشیه برخی کنفرانسهای بینالمللی، منطقهای و... سطح مشاورهای دوجانبه ارتقاء یافت. در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی گام هایی در راستای برقراری روابط میان دو کشور برداشته شد اما به نتیجه نرسید. حسنی مبارک در تاریخ 30/3/79 ، در یک تماس تلفنی، عضویت ایران در گروه 15 را به آقای خاتمی رئیس جمهوری وقت کشورمان تبریک گفت. عمر موسی وزیر خارجه وقت مصر طی یک مصاحبه مطبوعاتی، گفتگوی تلفنی حسنی مبارک با خاتمی را نشانه بهبود روابط میان دو کشور دانست.مهمترین تحول پس از قطع روابط ایران و مصر، دیدار آقای خاتمی رئیس جمهوری اسلامی و حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر در حاشیه اجلاس سران جامعه اطلاعاتی جهان بود.در یک مقطع نیز آقای احمدی نژاد رییس جمهوری ایران در نشستی مطبوعاتی در ابوظبی اعلام کرد که ایران به شکل قاطع به دنبال تجدید رابطه با مصر است و تا آنجا در این ارتباط جدی است که "اگر دولت مصر اعلام آمادگی کند تا پایان وقت اداری همین امروز سفارت ایران را در قاهره برپا می کنیم".در پاسخ" احمد ابوالغیط " وزیرخارجه مصر از این سخنان استقبال کرده و گفت با منوچهر متکی، همتای ایرانی خود، در این زمینه گفت وگو خواهد کرد.
اما موضع شدید دولت مصر نسبت به فیلم اعدام فرعون مجددا موجب سردی روابط شد.این فیلم توسط ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام به عنوان یک سند تاریخی از دوره ای از تاریخ مبارزات مردم مسلمان علیه رژیم اشغالگر قدس ساخته و در آن نسبت به عقد قرارداد کمپ دیوید به وسیله انور سادات اعتراض شده بود.این موضع مصر نشان داد که قاهره نسبت به قرارداد کمپ دیوید تعصب دارد.حمله اسرائیل به غزه و کامل شدن حلقه محاصره غزه از طریق بستن گذرگاه رفح به وسیله دولت مصر، نیز نمونه آشکاری ازهمکاری دولت مبارک برای پیوند با صهیونیست ها برای اعمال فشار بر مردم مظلوم فلسطین بود.این حادثه نشان داد که دست دولت مصر در دست آمریکا و اسرائیل است و جمهوری اسلامی ایران نمی تواند با دولت وابسته مصر نزدیکی و ارتباط استراتژیک داشته باشد.همچنین رابطه با دولت قاهره به معنی رابطه داشتن با ملت مصر نبود، چرا که نظام خفقان و دیکتاتوری مبارک اجازه برقراری رابطه مستقیم ملت مصر با ملت ایران را نمی داد.
اما امروز که حسنی مبارک از مصر گریخته و مردم این کشور قصد دارند مبارزات خود را تا روی کار آمدن یک دولت مستقل،ادامه دهند،می توان برای آینده روابط ایران و مصر به عنوان دو بال بزرگ تمدن اسلامی آینده ای روشن را متصور بود.
نظر شما