معمولا نمایندگان ساکن خانه ملت باید «مشتی» باشند نمونه خروار آنهم مشتی از مردم داخل کشور به لحاظ اقتصادی؛ اما نمایندگان ما فقط «مشتی» هستند بر دهان خارجیها آنهم با یک خروار شعار سیاسی!
دقیقا به همان دلیلی که سیر از گرسنه خبر ندارد برای نمایندگان دوگانهسوز ما هم سخت است که بفهمند تعطیلی کارخانهها و کارگاهها بخاطر تحریم و واردات آقازادههایشان چه بر سر مردم بیکار ونیمسوز آورده است!
وقتی نماینده اوضاعش جفت و جور باشد و تومنی صنار از موکلانش جلو باشد آنوقت صدایش از جای گرم بلند میشود و با مصوبات بیربطش مردم را به زمین گرم میزند. چون آنها پلههای هرم مازلا را دو تا یکی کردهاند و رسیدهاند به آن قسمتی از هرم که نیاز دارند برای تولید هیجان بیشتر دنبال کارهای عجیب و غیرعادی مانند مبارزه و تودهنی زدن به این و آن باشند درحالی که مردم همیشه در کف یک قرون دوزار؛ همچنان در کف این هرم ماسیدهاند و به دنبال تامین نیازهای اولیهشان هستند! خلاصه اینکه هم نمایندگانمان در صحن مجلس تظاهرات میکنند و فریاد میزنند و هم مردممان در کف خیابان اما این کجا و آن کجا ؟ هم مردم کفن میپوشند و هم نمایندگان کفن پوش میشوند اما باز... این کجا و آن کجا ؟!
عصب شناسان معتقدند قسمتی از مغز وجود دارد که به انسانهای متمول و همیشه در رفاه این حس را القا میکند که جان بقیه افراد فقیر مثل جان یک فنجان است و فرق مردم با شتر را مانند واحد شمارشان میبینند. این میشود که بدون هیچ عذاب وجدانی فرزندانشان را سفیر نظام میکنند و لای تشکهایشان صدها هزار دلار پنهان میکنند و از گمرک لکسوس وارد میکنند و درعین حال با لبخندی به مردم لنگ و اشکنه و گرفتن روزه حواله میکنند. مسئولین متمول معتقدند اگر مردم به جایی نرسیدهاند حقشان این بوده و پرپر پرش راهی بوده که خودشان انتخاب کردهاند و اگر خودشان به اینجا رسیدهاند بخاطر تدبیر و لیاقت و مبارزات سیاسیشان در زمان دوران ستم شاهی بوده و خب؛ حالا نوبت آنهاست!!
این نوع از نمایندگان معمولا درد را براحتی رد میکنند و معمولا هم به جز دغدغه سر و شکل ظاهری مردم و نوع لباسشان و حمایت از چند کشور خارجی و فحش دادن به چند کشور دیگر خارجی، نگرانی خاصی ندارند؟ با این اوصاف بنده هم اگر جای آنها بودم معمولا بعد از صبحانه و قبل از ناهار خاک عالم را بر سر آمریکا و یک عالم از تحریمهایش می کردم و بشدت معتقد بودم که گرانی هیچ نگرانی و تحریم هیج اثری در من و جد و آبادم نداشته است! چه رسد به بنزین!
فقط در انتها از این عزیزان مسئول و حامی مستضعفان یک خواهش داشتم و آن اینکه لطفا بازگردید به همان زمان تظاهر اولیهتان و شفاف سازی را تا این حد جدی نگیرید و از کاخ ها رونمایی نکنید. چون وقتی ریا میکنید حداقل کمی اعصابمان راحت تر است و به خودمان میگوییم: چیزهایی که پشت سر این عزیزان دلسوز میگویند از دم شایعه است!
* طنزنویس
نظر شما