266 256
مادر نمیر ! مردن برای تو زود است و یتیمی برای ما زودتر. ما هنوز کوچکیم ، از آب و گل درنیامده ایم. هنوز سرهایمان طاقت گرد یتیمی ندارد . نهال تا وقتی نهال است احتیاج به گلخانه و باغبان دارد ، تاب سوز و سرما و طوفان را نمی آرد و ما از نهال کوچکتریم و از غنچه ظریف تر. تو اکنون به کشتی نجات طوفان زده ای میمانی که به سنگ کینه جهال غریق ، شکسته ایی و پهلو گرفته ای . میدانم که خسته ای، میدانم که مصیبت بسیار دیده ای ، غم بسیار خورده ای و میدانم که به رفتن مشتاق تری تا ماندن . میدانم که تو به دنبال چشمی برای دیدن و دلی برای فهمیدن گشتی و نیافتی .اما تو خورشیدی مادر! بمان!این کوری مسری و مزمن دلت را مکدر نکند، تو بخاطر همین چند چشم که آفتاب را میفهمند بمان.
کد خبر 1346958