۰ نفر
۱۴ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۷

نزهت بادی

راستش را بخواهید من نمی‌دانم چطور فیلمی با ویژگی‌های «جدایی نادر از سیمین» ممکن است دچار سیاه‌نمایی شود که این روزها مخالفان فیلم مدام از آن حرف می‌زنند. بیایید با هم بخشی از مختصات فیلم را مرور کنیم تا ببینیم چقدر این ادعا می‌تواند درست باشد.

یک: جامعه را به خیر و شر تقسیم نمی‌کند
فرهادی درباره شخصیت‌هایش ارزشگذاری نمی‌کند و اساسا به تقسیم بندی خیر و شر در میان آنها اعتقادی ندارد و چنان مرز میان خوبی و بدی را برمی دارد که تشخیص حقانیت و یا گناهکاری آدم‌ها به شدت دشوار و یا حتی ناممکن به نظر می‌رسد.

درواقع خیر برای یکی از طرفین قصه به معنای شر برای دیگری است و منافع شخصیت‌ها طوری به هم وابسته است که هیچ انتخابی نمی‌تواند به نفع همه آنها باشد. بنابراین در چنین وضعیتی دیگر نمی‌توان یکی را بر دیگری ترجیح داد و به این تنیجه ساده‌انگارانه رسید که فرهادی طرف یکی از طبقات جامعه را می‌گیرد و یا آنها را آدم‌های درستکارتری نشان می‌دهد.

دو: جامعه را صادقانه نشان می‌دهد
او با قرار دادن یک بحران در مرکز داستانش موقعیتی را فراهم می‌کند تا ما مجبور شویم کمبودها، ترس‌ها و دروغگویی‌ها و هزاران چیز دیگری را که درونمان پنهان کرده‌ایم، بیرون بریزیم و دست از تظاهر، تعارف و محافظه‌کاری برداریم و همانطور که واقعا هستیم خود را ببینیم، نه بدتر و نه بهتر.

حالا اگر تحمل تصویر واقعی‌مان اینقدر وحشتناک به نظر می‌رسد چاره‌ای نیست، جز اینکه خودمان را عوض کنیم. کسانی که فیلم را به سیاه‌نمایی از جامعه متهم می‌کنند، بگویند در کجای فیلم چیزی به ما نسبت داده می‌شود که در ما وجود ندارد و یا فرهادی آن را با اغراق، تقلب و یا ریاکاری نشان داده است؟

سه: درباره جامعه قضاوت نمی‌کند
تصویری که فرهادی از جامعه معاصر ما ارائه می‌دهد چنان پیچیده و متناقض است که براحتی نمی‌توان درباره تصمیمات و انتخاب‌های آن قضاوت کرد. درست است که با نوعی فروپاشی اخلاقی جمعی در فیلم روبرو هستیم، اما فرهادی طوری اخلاق‌گرایی در دنیای امروز را دشوار نشان می‌دهد که ما به شخصیت‌ها که مابه ازای خودمان هستند، حق می‌دهیم تا در بعضی جاها سقوط کنند.

چون با تمام وجود احساس می‌کنیم هر یک از این آدم‌ها چقدر دلشان می‌خواهد به اصول و اعتقاداتشان پایبند باشند، ولی آنها هم مثل هر انسانی با قرار گرفتن در مخاطره، می‌ترسند، اشتباه می‌کنند، ناامید می‌شوند و نمی‌توانند به اندازه‌ای که از آنها انتظار می‌رود، آدم‌های اخلاق‌گرایی باشند.

چهار: نتیجه‌گیری قطعی نمی‌کند
هرچند فرهادی افراد جامعه را درگیر چالش‌ها و بحران‌های اخلاقی نشان می‌دهد و از دشواری انتخاب کردن و پای مسئولیت آن ایستادن حرف می‌زند، اما هرگز با وضوح و قطعیت نتیجه نمی‌گیرد و مهمتر از آن وادارمان نمی‌کند که به همان برداشت و نتیجه‌ای برسیم که در نظر او بوده است.

او با کمک حذف، ایجاز و ابهام در فیلمش ما را با پرسش‌های بی‌پایانی روبرو می‌سازد که باعث می‌شود داستان فیلم همچنان در جهان ذهنی ما ادامه داشته باشد و ما مدام با خود درباره هریک از واکنش‌ها و انتخاب‌های شخصیت‌ها کلنجار برویم و سعی کنیم در مسیر قصه وقایع و رفتارها را طوری تغییر دهیم و جابجا کنیم که ماجرا به نفع همه تمام شود و هر یک از آنها بتوانند درست‌ترین کار را انجام دهند.

در چنین بازی پیچیده‌ای است که ما نیز ناخواسته به بازسازی و تجدید نظر درباره خودمان می‌رسیم و یاد می‌گیریم چطور آدم‌های بهتری باشیم.

پنج: ما را به سینما امیدوار می‌کند
اما شاید مهمترین چیزی که فرهادی را از اتهام سیاه‌نمایی تبرئه می‌کند، این است که از یک سو حال و هوای تازه‌ای به سینمای ایران می‌بخشد و استانداردهای فیلمسازی را ارتقا می‌بخشد و امکانات و ظرفیت‌های تازه‌ای در سینما ارائه می‌دهد.

از سوی دیگر معیارهای توجه و علاقه مخاطب در مواجهه با سینما را تغییر می‌دهد و باعث می‌شود مخاطبان فرهیخته‌ای که در سینمای امروز به سختی می‌توانند فیلمی در شان خود بیابند، به سالن‌های سینما بازگردند و از تماشای فیلمی که به آنها احترام می‌گذارد، لذت ببرند.

شش: سینمای ما را جهانی می‌کند
حضور درخشان فیلم در جشنواره‌های بین‌المللی و اکران گسترده فیلم در کشورهای مختلف، زمینه جهانی شدن سینمای ما را به وجود می‌آورد. در واقع با وضعیتی که ما در جهان داریم تنها چیزی که می‌تواند نوع نگرش و قضاوت دنیا را نسبت به ما عوض کند، سینماست.

امتیاز فیلم فرهادی در این است که آنقدر فیلم از مضمونی جهانشمول و انسانی و سطح تولید بالایی برخوردار است که قدرت رقابت در بازار جهانی و مطرح کردن سینمای ایران را دارد.

اگرچه سینمای ایران پیش از این نیز به لطف وجود فیلمسازانی چون کیارستمی، پناهی و قبادی در دنیا شناخته شده، اما اضافه شدن فرهادی به این جمع می‌تواند از تنوع و گستردگی سلیقه، سبک و جهان‌بینی موجود در سینمای ایران خبر دهد و جای پای سینمای ما در جهان را محکم‌تر کند.

با این توصیفات شاید بتوان گفت فیلم «جدایی نادر از سیمین» یک تراژدی عمیق درباره دورانی است که قهرمانانش آنقدر شکننده و آسیب‌پذیر هستند که ممکن است در چالش‌های اخلاقی‌شان شکست بخورند، اما این به معنای انحطاط و زوال اخلاق و انسانیت در آنها نیست و نباید از آنان ناامید شد.

چون آنها در دورانی به سر می‌برند که پایبندی به اصول قهرمانی دشوارتر و پیچیده‌تر از هر زمانی است و تا وقتی کسی مثل راضیه است تا در سخت‌ترین شرایط هم بر اعتقاداتش ایستادگی کند، می‌توان به رستگاری انسان امروز امیدوار بود.

54143

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 140441

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 11
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۵:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۴
    0 0
    هفت: ایمان و اعتقاد در آن وجود ندارد.
  • بدون نام IR ۱۵:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۴
    0 0
    متاسفانه ما یاد گرفتیم صورت مساله را پاک کنیم و الکی لبخند بزنیم که ما خیلی خوبیم . اصلا از ما بهتر مادر دهر نزاییده . در حالی که واقعیت یک چیز دیگه است . فرهادی این منجلاب را فقط اندکی بهم زده و ما که با حقیقت لجن آلود مواجه شدیم نمی خواهیم واقعیت موجود رو قبول کنیم دم از سیاه نمایی می زنیم تا خودمون را چندباره گول بزنیم
  • آزاده IR ۲۱:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۴
    0 0
    واقعا درباره الی هم همین طور بود. آدم هایی را نشان می داد که ناگهان یک اتفاق آنها را به هم می ریزد و شخصیت واقعیشان را نشان می دهد. بسیار کارگردانی جالبی داشت
  • بدون نام IR ۰۶:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۵
    0 0
    سرکار خانم بادی شما که میتوانید یلدداشت های خوب هم در رابطه با فیلم مورد علاقه خود بنویسید چرا با یادداشتی مانند ((کدام یک از دو فیلم را انتخاب میکنید)) کارنامه کاری خود را بد رنگ میکنید
  • سین.زهره IR ۰۸:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۵
    0 0
    وقتی نظرمون رو نمیذارید یعنی نظر ندیم دیگه؟
  • ترکمه IR ۰۸:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۵
    0 0
    واقعا از دل جامعه این فیلم ساخته شده
  • بدون نام IR ۰۷:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۷
    0 0
    تبلیغ برای یک فیلم ضد ایرانی از شما بعیده!!!!!!! در این فیلم اصغرفرهادی کارگردان متبحر و حرفه ای به مخاطبینش تفهیم می کند که: همه مردم ایران دروغگو هستند!. ایران جای خوبی برای زندگی و بزرگ کردن فرزندان نیست! باید برای زندگی بهتر به خارج از ایران رفت!! مردم ایران خرافاتی هستند!!و.....
  • علی IR ۱۲:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۷
    0 0
    برای بدون نام: عزیز دل، معایب جامعه ای را نشان دادن با تبلیغ بر ضد ان تفاوت دارد. مشکل ما ایرانیها اینست که از انتقاد خوشمان نمی اید. فقط باید تعریف و به به چه چه بشنویم.
  • بدون نام IR ۲۲:۰۸ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
    0 0
    افرادی که می گویند این فیلم فاقد ایمان و اعتقاد است یک رویه ظاهری را چسبیده اند و روی همین پافشاری می کنند. اتفاقا فرهادی نشان می دهد که حلقه گمشده اخلاق و راه بسوی پرهیز از دروغ و تباهی تشرع و اعتقاد است. چرا برخی این نکته را نمی فهممند عجیب است. لابد خودشان هم وقتی راضیه به دفتر مرجع تقلیدش زنگ می زند خنده شان می گیرد که عمق اعتقاد و راستین بودنش را نمی فهمند.
  • دریا IR ۰۸:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۱/۳۱
    0 0
    بهترین فیلمی که این چند سال اخیر دیده ام.فیلمی که تا مدتها ذهنت رو مشغول میکنه و تو مدام به این فکر میکنی که بالاخره مقصر کیه شاید همه و شاید هم هیچ کس........
  • MAYA IR ۱۳:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۱/۳۱
    0 0
    EMRUZ AZ DIDANE IN FILM LEZAT BORDAM \ FILMI KE VAGHEIYATHAY JAMEERO BE TASVIR MIKESHE V ANSAN RO BE FEKR FORO MIBARE.IN FILM ARZESHE DIDAN RO DARE.