مذاكرات غيرمستقيم ايران و آمریکا

۰ نفر
۲۲ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۷

آرش شفاعی

با پایان گرفتن دهه 80 شمسی ، بحث وضعیت ادبیات در این دهه داغ شده و صاحب نظران هرکدام به فراخور سلیقه و نگاه خود ، قضاوتشان را از رویدادها و جریانات موثر در این دهه بیان می​کنند. نگاه به دوره​های ادبی بر اساس دهه​ها ، از دهه  70 رایج شد. در آن دوره گروهی از شاعران و فعالان عرصه ی نقد ادبی به جریانی که در این دهه رشد کرد و به مدد مطبوعات فعال و البته باندی آن دوران تبلیغ شد ، خود را نمایندگان " شعر دهه 70" خواندند و به تبع همین نگاه ، در دهه بعد هم شاهد شکل گیری نگرشی بودیم که به شعر دهه ی هشتاد شهرت یافت.

شاید این نگرش دهه​ای به جریان​های ادبی ، یک نوع " غلط مصطلح " باشد - چنان که بارها بسیاری از چهره​های استخوان خرد کرده ادبیات به این نوع قضاوت خرده گرفته​اند - اما در نبود تعریف روشن و مرزبندی معین شاید استفاده از همین غلط مصطلح ناگریز باشد.

شعر دهه های 70 و 80 ویژگی های بلاغی ، زبانی و زیبایی شناسانه خاص خود را دارد که البته جای بحث آن این جا نیست، اما در یک نگاه کلی می​شود گفت شعر دهه 70 شورشی بر  علیه معیارهای ادبی و زیباشناسی شعر دهه  60 و تاثرپذیری شدید آن از شرایط و تلاطم​های اجتماعی بود. شعر دهه 80  هم بازگشتی آرام به سمت همسویی شاعران با زندگی اجتماعی و پسند مخاطب انبوه و زدودن نخبه گرایی افراطی شعر دهه قبل داشت.

در این میان نکته​ای که همواره از قلم می​افتد، این است که در شعر دهه​های اخیر ایران - و شاید در عبارت درست تر در ادبیات دهه​های اخیر- شاهد کوتاه تر شدن قد چهره​های برجسته و صاحب سبک بوده​ایم . سال​هاست دوران غول​های ادبی که با یک دست چندین هندوانه بر می​داشتند و در حوزه های مختلف حضور ی قاطع داشتند و صدای نسل خود و نسل های پس از خود می شدند به سر آمده و دعوای ادبیات ، چالش میان کوتاه قامتان با یکدیگر است .

این سوال را می​شود مطرح کرد که اصولاً در ادبیات امروز ظهور غول​های ادبی که بر فراز زمان بایستند به سر آمده و باید پس از این دل از بزرگانی در آن سیاق و معیار کند یا نه؟ اما باید اقرار کرد که حتی بزرگ ترین نام های شعر این دو دهه ، در قیاس با نسل پیش از خود اعتبار کمتری را برای آینده شعر ما ذخیره خواهند کرد.

52

کد خبر 142571

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =