۰ نفر
۷ دی ۱۳۸۹ - ۱۳:۵۱

سعید عباسپور

ادبیات در دو ساحت قابل بررسی است و این دو ساحت، هر دو بخشی از یک سیستم است که خود زیر مجموعه‌ی سیستم کلان جامعه است.

 اگر بپذیریم شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه با بحران مواجه است، باید پذیرفت که در ادبیات ما نیز بحران وجود دارد. در واقع چیزی که وجود دارد، پرتویی از بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که بر ساحت اول ادبیات سایه می‌اندازد.

از ساحت اول می‌توان به عنوان ساحت خلاقه و درونی نام برد، ساحتی که قرار است از سوی نویسنده آفریده شود، پشت میز نویسنده، در خانه‌اش و توی اتاقش . نمی‌گویم این بخش آسیب ندیده است، اما کمتر آسیب دیده است. اما ساحت دوم که به ساحت بیرونی باز می گردد، و در آن با ادبیات مثل کالا برخورد می‌شود، کالایی که قرار است چاپ شود و مورد قضاوت قرار گیرد و قیمت بخورد، در این ساحت اتفاق بدی افتاده است.

این‌که حافظ در دوران بحران شعرهایش را نوشت درست است، ما می‌توانیم ارزیابی کنیم که حافظ به ما چه داده است. اما نمی‌توان ارزیابی کرد که چه چیز از ما گرفته است.

به نظرم عمده‌ی فشار بر ادبیات، فشار از بیرون است. با این حال مجبوریم امیدوار باشیم. فرض می‌کنم دوستان اهل ادبیات همچنان دارند می‌نویسند. گرچه کمیت آن کم باشد. شاید خیلی‌ها کنار کشیده باشند، نمی‌دانم.

برای کسانی که ادبیات بخش جدا نشدنی زندگی‌شان است، چطور ممکن است ننویسند. با همه این حرف ها نمی شود از کنار سهل‌انگاری که در کار برخی از نویسندگان نسل جدید دیده می شود بی اعتنا گذشت. برخی  خیلی سهل انگار هستند. همین سهل انگاری متاسفانه باعث می​شود در  بعضی از کارهایی که منتشر می شوند با یک  ساده‌انگاری مواجه شویم. در این زمینه خود دوستان اهل قلم بی تقصیر نیستند؛آن ها باید کمی سخت گیر تر باشند. ولی همچنان من معتقدم که  مشکل اساسی چیزی است که از بیرون  به ادبیات ما تحمیل می‌شود.

52

کد خبر 119308

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین