هیاترییسه نیز مخلوطی از جناح آقای مصباح و احمدینژاد است. چه خوب شد که مزاحمی نیز ندارند. این مجلس میتواند در راس امور قرار گیرد اما کارکرد و مسوولیت این مجلس چیست؟ کارویژه آن، چه میتواند باشد؟ گشایش یا بنبست؟ بگذارید مشاورهای صادقانه به این مجلس بدهیم. اینک ما تقریبا ۵۰ مساله اصلی در کشور داریم. از مدیریت بحرانهای طبیعی تا دلار سر به فلک کشیده تا وضعیت شورش (این تحلیل بنده است و امیدوارم غلط باشد).
قطعا همانطورکه آقای نادران در گشایش مجلس در مورد بورس گفت، سی درصد از مسائل را میتوان شفاف کرد و تصور کرد که با تشکیل مجلس یازدهم، بورس رونق گرفت (این البته نظری اشتباه بود و البته پنهان کردن علتهای اصلی، دروغ سیستماتیک تلقی خواهد شد).
اما در ۷۰ درصد مسائل باید راههای علمی و قطعی با همراهی مردمی شکل گیرد که عملا اعتمادی به این منتخبان نداشتهاند (امیدوارم که در اثر کارشان مورد اعتماد قرار گیرند).
از فرصت فعلی تا خرداد سال آینده مسوولیت با جناح اصولگرا از هر قماش آن است (برای ما عوامالناس، فرق چشم بادامی کرهای و چینی و ژاپنی مشخص نیست لذا اختلافات درون اصولگرایان بیمعناست و برای مردم سلب مسوولیت هیچکدام از شاخههای اصولگرایی نیست. حتی احمدینژاد هم نمیتواند نق بزند که من غایب بودم؛ چون وزرا و استانداران و رفقایش در این مجلسند و میتوانند دولت روحانی را سلب امتیاز کنند یا از کابینهاش یارگیری کنند کما اینکه جلساتشان برقرار است و روحانی میماند و حوضش). مساله راهحل این مجلس برای حل ۵۰ مساله اصلی کشور است. متاسفانه دو، سه ماه گذشته یا سراغ مختل کردن فضای مجازی رفته یا مصوبه قیر.
برای ما نتیجهگیری این مجلس مهم است. اینکه از چه شیوهای ۵۰ مساله اصلی کشور را حل میکنند مهم نیست. اگر به برجام پرخاش میکنند، اگر دیوار سفارت میگیرند و اگر رابطه با امریکا برقرار میکنند. هر کاری که مخهایشان در سخنرانیها و سرمقالهها مینویسند به انجام برسانند. ولی ۵۰ مساله کشور را حل کنند. ما تا خرداد سال آینده بدون دخالت و حتی اگر پیشنهادات و راهحلها و مشورت خیر را برنمیتابند، بیمزاحمت تماشاگر این مجلس که آکسیون اصلی اصولگرایی است، هستیم. اگر موفق شوند در انتخابات آینده ریاستجمهوری تشویق میشوند. علاوه بر آن این مجلس در راس امور است و نیازی به جلسات سران قوا نیست، مگر برای تمکین به قوانین مجلس. اما اگر نتوانند مقدار مناسبی از ۵۰ مساله اصلی کشور را حل کنند؛ نتیجهاش باخت تمام اصولگرایان است و ادامه این روند، راهحل مشکلات جامعه ایرانی نیست. باید به راهحلهای برون اصولگرایی تن دهند. جامعه به عنوان بدنه رای قبل از انتخابات ریاستجمهوری آینده جمعبندی میکند. اگر ۵۰ مشکل فعلی حل یا راهحل کمهزینه و مدیرانه داشتهاند، احترام خواهند دید و ریاستجمهوری را هم تقدیم میکنیم و شخصا خود به یکی از همین بزرگواران رای خواهم داد. اگر تا پایان سال چشماندازی نداشتید، از شورای نگهبان و نهادهای ذیل رهبر انقلاب میخواهیم که به تدبیر رهبری گردن گذارند و اجازه یک رقابت پرشور بین کاندیدا و راهحلهای اصلی بروناصولگرایی در ریاستجمهوری آینده برقرار شود و با استصواب و خان و کدخدابازی، قدرت انتخاب مردم را معطوف به جناحی که در فرصت مجلس مردود شده است؛ محدود نسازند. در انتخابات ۱۴۰۰ کارنامه مجلس فعلی معیار انتخاب یک اصولگرا یا غیر اصولگرا در ریاستجمهوریخواهد بود.
میزان صندوق شفاف و رای ملت خواهد بود.
لذا از اصولگرایان میخواهیم حال که به شیوه فعلی حاکمیت، مسوولیت گرفتهاند در حل مسائل توفیق یابند وگرنه در صورت ناتوانی، اجازه دهند رقیبشان سکاندار کشور شود. در صورت اخیر؛ نزدیک به ۹ ماه آینده فقط در پی راهحلهای یک دولت شبیه دوم خردادی برای انتخابات ریاستجمهوری و بدون تجربهها و حاشیههای زاید دولت دوم خرداد خواهیم شد.
17302
نظر شما