سعید سلطانی را اغلب مخاطبان پروپاقرص تلویزیون با سریال «پس از باران» میشناسند. او فعالیت هنریاش را از اواخر دهه شصت آغاز کرده و با کارگردانی آثاری همچون «کوچههای محبت»، «قصههای شب»، «میعاد در سپیدهدم» و «جوانی» کارش را پی گرفت. هفتهنامه سروش به بهانه پخش سریال «ستایش» گفتوگویی با سعید سلطانی انجام داده که قسمتهایی از آن را میخوانید.
- این کار در ابتدا قرار بود توسط آقای ایرج قادری و بعد هم اصغر هاشمی کارگردانی شود که بنا به دلایل شخصی این دو از کار کنارهگیری کردند و در نهایت من در آذرماه 89 به عنوان کارگردان این مجموعه انتخاب شدم و کارم را با گروه شروع کردم.
- معمولا کارگردانها این خطر را نمیکنند که کار نیمه کاره یک کارگردان را تمام کنند. خصوصیت خوبی که این کار داشت این بود که تقریبا من از ابتدای کار وارد گروه شدم و مورد دیگر هم که برایم حائز اهمیت بود تحویل گرفتن کار از یک کارگردان خوب و در عین حال بزرگ بود و این نشان میداد کار سنگین و بسیار مهمی است.
- شبکه سه بعد از اینکه با تغییر و تحول در آغاز مجموعه ستایش مواجه شد همه تلاش خود را به خرج داد تا کار بدون افت کیفی ادامه پیدا کند و این مسئله را به عنوان یک اصل و ضرورت پیش گرفت و کار به من سپرده شد تا به عنوان یک تکلیف این اصل و ضرورت را محقق کنم.
- من به عنوان کارگردان میتوانستم در مواجهه با این مسئله دو کار انجام دهم. ابتدا اینکه بیایم و تمام صحنههایی که ضبط شده بود کنار بگذارم که این کار چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ معنوی کار پسندیدهای نبود، چرا که بازیگران بزرگی همچون داریوش ارجمند، دکتر محمود عزیزی و سیما تیرانداز برای این کار انتخاب شده بودند که بازیگران توانمندی هستند و زحمات بسیاری هم برای رسیدن به نقششان کشیده بودند. کار دیگری هم میتوانستم انجام دهم این بود که با همان بازیگران منتخب و دعوتشده همکاری کنم که بازیگران دلخواه من بودند یا نبودند، اما خدا را شکر از همان بدو ورود و مشاهده گروه منتخب بازیگری برای این مجموعه به این نتیجه رسیدم که بازیگران درست انتخاب شدهاند.
- وقتی کارگردانی سریالی با این حجم و وسعت را برعهده میگیرید کار آسانی نیست که بتوان به سرعت تغییرات ایجاد کرد، چون هم حجم کار زیاد بود و هم در ابتدا معلوم نبود قرار است این شخصیتها به کجا برسند. بنابراین تغییر یا تغییرات ممکن بود ناپخته باشد و این ناپختگی به طور قطع نه تنها کار را جلو نمیبرد، بلکه لطمه بسیار زیادی هم به کار میزد. از این رو وقتی فیلمنامه اولیه و همینطور مابقی متن به دستمان رسید و با توجه به اطمینانی که به نویسندگان این سریال داشتم سعی کردم کلیت کار را به طور کامل اجرا کنم و فقط چند صحنه جزیی را به صلاحدید خودم تغییر دادم اما در نهایت تابع فیلمنامه بودم.
- استادی همیشه می گفتند اگر بخواهیم کارگردان را توصیف کنیم باید بگوییم او رهبر و راهنمای کار است و وقتی بازیگری میپذیرد در مجموعهای بازی کند دیگر به سابقه و سن و سال و کسوت ربطی ندارد و بازیگر بایستی به کارگردان احترام گذاشته و نظراتش را اعمال کند.
- همیشه و پس از پایان تصویربرداری هر یک از کارهایم فکر میکنم اگر میتوانستم آنرا دوباره بگیرم جور دیگری میگرفتم، اما در مورد سریال «ستایش» وقتی کلیت کار را میبینم و به آن فکر میکنم راضیام و معتقد هستم کار خوبی از آب درآمده است.
- فضای دهه 60 برای بسیاری از مردم مشخص است و هنوز آنقدر از آن زمان نگذشته که مخاطب نوع پوشش لباس و طراحیها و فضاهای آن دوره را فراموش کرده باشد. از این رو کوچکترین اشتباه و بیدقتی باعث گاف دادن و در نهایت تمسخر از سوی بیننده میشد. از این رو باید بگویم همه بخشهای این مجموعه به خصوص تولید کار دشواری را پیش رو داشتند.
- تقریبا اغلب بازیگران اصلی فصل اول در فصل دوم این مجموعه هم حضور خواهند داشت و به خاطر گذر زمان و منطق داستانی، تعدادی بازیگر جوان به مجموعه بازیگران این فصل میپیوندد که امیدوارم همانطور که فصل اول تاحدود زیادی رضایت خاطر بینندگان را جلب کرد در فصل دوم هم شاهد همین رضایتمندی از سوی مخاطبان باشیم تا نتیجه زحماتمان ما را هم خرسند کند.
54201
سعید سلطانی میگوید معمولا کارگردانها این خطر را نمیکنند که کار نیمهکاره یک کارگردان دیگر را تمام کنند، اما درمورد سریال «ستایش» او کار را از یک کارگردان خوب و در عین حال بزرگ تحویل گرفت.
کد خبر 145740
نظر شما