عدهای مهاجرت وعدهای فرار مغز میکنند.عدهای لژیونر میشوند وعدهای هم وطنفروش؛عدهای بعنوان فرصت مطالعاتی برای تحقیق در خصوص وندالیسم وتفاوت فرهنگی، مامور و به استادیومهای مادرید میشوند وعدهای معذور هم، با هیاتی فیک و نیتی خیر برای تحقق برجام به وین اعزام میشوند. عدهای با لاتاری؛عدهای به شکل زیرآبی،عدهای هم؛ قاچاقی قصد جلای وطن میکنند وعدهای هم با هزاران امید و آرزو برای جلا دادن ژنهای خوبشان آنها را روانه فرنگ میکنند.
اما عدهای هم پناهنده میشوند؛ گاه از نوع سیاسی مانند فتنه گران، گاه از نوع اقتصادی مانند اختلاسگران و گاه از نوع تربیت بدنی مانند ورزشکاران و گاه به صورت بیتربیتی همچون هنرمندان ...
خلاصه آنقدر این قضیه خودجوش و مردمی است که جایی برای تبعید دولتی نمیماند!
اما هم اکنون خصوصا در شرائط حساس کنونی نوع جدیدی از خروج و اخراج به شرح زیر مشاهده میشود:
برای آنهایی که از ما نیستند؛ فرش قرمز(ویزا) پهن میشود و برای پیچاندنشان بسته پیشنهادی کادوپیچ شده ارائه می شود! اما چه کسانی از ما نیستند ...
- دنبال کنندگان آلاتی از نوع موسیقی
- دوستداران اداوتی مانند عینک آفتابی
- بطور کلی کسانی که هر گونه اداوات و آلات مرفه دیگردوست دارند!
- آنهایی که اعمالی مرتکب میشوند تا باران نیاید.
- من حیث المجموع متوسلین به رفاه
- اهل تفکر
- فقط لطفا ....
آخرین نفری که در این کشور میماند قبل از خروج، چراغها را خاموش کند ،شیر فلکهها را ببندد و دروازهها را قفل کند و کلیدش را بگذارد زیر گلدان تا بلکه کشورمان از گزند دشمنان مصون بماند به امید کارائی قفلها در زمانهای که کلیدها بی تاثیرند! علی برکت الله .
نظر شما