این سایت در مورد ریشه های این مخالفت نوشت:
1-علامه طباطبایی مفسر بزرگ قرآن در تفسیر المیزان با بیان اینکه عامه مردان بر عامه زنان قیمومیت دارند، چنین می نویسد: قیم بودن مردان بر زنان عمومیت دارد، ومنحصر به شوهر نسبت به همسر نیست و چنان نیست که مردان تنهابر همسر خود قیمومیت داشته باشند، بلکه حکمی که جعل شده، برای نوع مردان بر نوع زنان است، البته در جهات عمومی که ارتباط با زندگی هر دو طایفه دارد، و بنابراین پس آن جهات عمومی که عامه مردان در آن جهات بر عامه زنان قیمومت دارند، عبارت است از مثل حکومت و قضا (مثلاً) که حیات جامعه بستگی به آنها دارد، و قوام این دو مسئولیت و یا بگو دو مقام بر نیروی تعقل است
2-علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه زنان به داشتن عقل کمتر و عواطف بیشتر ممتاز از مردانند و مردان به عقل نیرومندتر و ضعف عواطف ممتاز از زنانند، قدرت تعقل مردان را بیشتر و قوی تر از زنان معرفی می کند. ایشان در ادامه تصریح می کند: "خوب معلوم است که هیچ دانشمندی از چنین شریعتی و با مطالعه همین مقدار از احکام آن جز این توقع ندارد که در مسائل کلی و جهات عمومی واجتماعی زمام امور را به دست کسانی بسپارد که داشتن عقل بیشتر امتیاز آنان است، چون تدبیر در امور اجتماعی از قبیل حکومت و قضا وجنگ نیازمند به عقل نیرومند است و کسانی را که امتیازشان داشتن عواطف تند و تیزتر و امیال نفسانی بیشتر است، از تصدی آن امور محروم می سازد
3- بزرگترین مفسر قرآن در تفسیر شریف المیزان می نویسد: "اسلام همین کار را کرده و در آیه ای فرموده: الرجال قوامون علی النساء. سنت رسول خدا (ص) نیز در طول زندگیش بر این جریان داشت، یعنی زمام امور هیچ قومی را به دست زن نسپرد و به هیچ زنی منصب قضا نداد و زنان را برای جنگیدن دعوت نکرد -البته برای جنگیدن نه صرف شرکت در جهاد، برای خدمت، جراحی و امثال آن- و اما غیر این امور عامه واجتماعی از قبیل تعلیم وتعلم وکسب، پرستاری بیماران و مداوای آنان وامثال این گونه امور که دخالت عواطف منافاتی با مفید بودن عمل ندارد، زنان را از آن منع نفرمودند و سیرت نبویه بسیاری از این کارها را امضا کرد.
4-در نهایت علامه در جمع بندی مطالب خود چنین می نگارد: "جای تردید باقی نمی ماند که ممنوعیت زنان از شرکت در امر جها د و امر قضاوت و حکومت بر مردم سنت واجبی بوده است
5- علامه حسینی طهرانی در کتاب "ولایت فقیه در حکومت اسلام" ضمن اشاره به آیه 34 سوره نسا می نویسد: "ما می پرسیم: خداوند تبارک وتعالی که زن را قیم و سرپرست و صاحب اختیار در خانه و کاشانه کوچک خود به امور جزئیه و پست قرار نداده، چگونه او را قیم قرار می دهد بر همه خانه ها و بیوت امت (و هی الدوله الاسلامیه)؟ آیا قیمومیت حکومت که مطابق است با سرپرستی عامه، اعظم از قیمومیت بیت نیست؟! آیا معقول است که خداوند بگوید: زن نمی تواند قیم خانه خود باشد، ولی در عین حال می تواند قیم تمام مردان و زنان ملت باشد؟! آیا ممکن است مسلمانی به زبان بیاورد یا حتی تخیل کند این را که: خداوند زن را قیم برای میلیونها نفوس (چه مذکر و چه مؤنث) قرار داده است، اما قیم بر شوهر خود قرار نداده است؟!
ایشان می افزاید: "ما می بینیم در زمان پیغمبر(ص) و در زمان خلفا، حتی یک مورد پیدا نشد که زنها را امر به خروج، و یا متصدی حکومت و ریاست کرده باشند. حتی در یک مورد که هم عایشه علیه امیر المومنین(علیه السلام) خروج کرد، مورد مذمت ونکوهش قرار گرفت؛ البته نه فقط به جهت جنگ با علی(علیه السلام)، بلکه از اینکه تو زن هستی و وظیفه ات خروج از بیت نبوده است؛ چرا از خانه بیرون آمدی؟!"
علامه طهرانی در آخر نتیجه می گیرد: "تمام مصادری که در آنها شائبه ولایت هست، مثل: نخست وزیری، وزارت، ریاست ادارات، استانداریها، فرمانداریها، بخشداریها و هر پستی که جنبه ولایی دارد، زن نمی تواند متصدی آن بشود.
6-آیتالله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه با شرح و توضیح سوره احزاب به جانب دیگری از این موضوع می پردازد. آیه 33 سوره احزاب خطاب به زنان پیامبر می فرماید: در خانه های خود بمانید وهمچون جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید. آیتالله مکارم شیرازی می نویسد: " تبرج به معنی آشکار شدن در برابر مردم است، و از ماده« برج» گرفته شده که در برابر دیدگان همه ظاهر است. بدون شک این یک حکم عام است." ایشان می افزایند: "به هر حال این تعبیر نشان می دهد که جاهلیت دیگری همچون جاهلیت عرب در پیش است که امروز در عصر خود آثار این پیشگویی قرآن در دنیای متمدن مادی را می بینیم."
7- شهید مطهری در کتاب پیرامون جمهوری اسلامی ایران در رابطه با نقش زنان در جمهوری اسلامی با ذکر یک نمونه تاریخی به این مساله می پردازد و آن را چنین بیان می کند: "پیغمبر زنها را در جنگها شرکت می داد ولی آنها کاری که متناسب با زنها بود، انجام می دادند. احیاناً در مواقع شدت، زنها شمشیر بر می داشتند چنانچه در جهاد اسلامی اگر موقع دفاع شود، زن و مرد و کوچک و بزرگ، همه باید شرکت بکنند و شرکت می کنند. ولی رسول خدا حد الامکان زنها را به کارهای متناسب با خودشان مثل پانسمان کردن می گماشت."
8- مقام معظم رهبری نیز با نگرشی عمیق تر به این موضوع پرداخته و در دیدار جمعی از نمایندگان زن مجلس ششم فرمودند: "بحث اینکه زنی وزیر بشود یا نشود، یا در مجلس عضو هیئت رئیسه باشد یا نباشد؛ این مسالهای نیست که ما آن را در قضیه زنها تأثیرگذار بدانیم؛ به هیچ وجه این طور نیست. شما ملاحظه بفرمایید، مثلاً در بنگلادش که این خانم سر کار است و قبل از او یک خانم دیگر مسئولیت داشته، مگر در بر طرف کردن مشکلات زنان در کشور بنگلادش چقدر اثر داشته اند؟... یا در هند که خانم ایندیرا گاندی نخست وزیر بود، چقدر ازاین مشکلات کاسته شده بود؟ بنده ایشان را از نزدیک دیده بودم؛ زن خیلی فرزانه، عاقل و مقتدری بود و سالها در مبارزات شرکت داشت؛ اما آیا در رفع مشکلات زنان هند اثر گذاشته بود؟ البته من در زمینه تحقیقی نکرده ام؛ جا دارد شما تحقیق کنید. آن طور که من دورادور نگاه می کنم، می بینم اینها هیچ اثری نداشته اند. بنابراین مسئله اصلی زن، اینها نیست. این که یک زن، معاون وزیر یا استاندار و یا سفیر بشود، مگر چقدر اثر دارد؟ مگر دنیا در خصوص رشد و تمییز یک کشور در برطرف کردن مشکل زن و مرد، به این چیزها نگاه می کند؟ مگر قضاوت دنیا درباره بنگلادش این است که اینها مسائل زنها را حل کردند؟ مگر کشوری مثل امریکا، در طول این 200 سال چند نفر رئیسجمهور زن داشته است؟ خود آنها مدعی همه دنیایند."
ایشان در ادامه می فرمایند: "من می گویم به مساله اصلی نگاه کنید. مساله اصلی، فرهنگ عمومی جامعه است. ما دچار یک مشکل فرهنگی هستیم. چرا همه اش خیال می کنیم که اگر معاون وزیر، یا معاون استاندار یا فرماندار فلان شهرستان دور دست شدیم، ارزش پیدا می کنیم؟ من می خواهم شما این نگرش را در جامعه تصحیح کنید.
9- نمونه ای تاریخی از سیره ائمه معصومین: حضرت زهرا در سراسر عمر کوتاه اما پر فراز ونشیب خود، گرچه در شوونی از مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود وارد شدند و صحنه سیاسی روز و خصوصاً حمایت امام زمانشان را ترک نکردند اما هیچگاه عهده دار مناصب سیاسی نه در زمان پیامبراکرم(ص) ونه در زمان امیرالمومنین(علیه السلام) نشدند؛ لازم به تأکید است که ایشان نسبت به تمام زنان عالم در تمام زمینه های علمی، معرفتی و معنوی شایسته ترین بوده و هستند.
رجانیوز در پایان آورده است:
مخالفت علما و مراجع با انتخاب وزیران زن-که از مصادیق مسلم قیمومیت و ولایت زنان بر مردان است-، نه به جهت تحجر بلکه بر اساس مستندات قرآنی، سیره اهل بیت و احادیث معتبر است (که در مطالب فوق به برخی از آنها اشاره کردیم). برخی از مراجع معتقدند که حضور زنان در کابینه با ساختار تدوینی آنها سازگاری ندارد و اینگونه کارها در توانایی آنها نمیگنجد. لذا شایسته است رئیسجمهور اصولگرا نیز با تمکین به نظر فقها، در چارچوب اصول معهود خود با رهبری ومردم حرکت نماید.
نظر شما