علی پاکزاد: بازار سهام به عنوان نمایشگر فعالیت مولد اقتصادی در کشور با فراز و فرود خود به خوبی گویای تاثیر عوامل برونزا وسیاستها و برنامه های دولت در عرصه اقتصادی کشور است.
رونق بورس می تواند گویای ان باشد که برنامه ریزان موفق عمل کرده اند و بلعکس این موضوع نیز صادق بوده و نزول بورس می تواند گویای فضای نامناسب کسب و کار در عرصه های مولد اقتصادی کشور باشد.
در حال حاضر بخش عمده ای از شاخص ترین و بزرگترین بنگاههای اقتصادی کشور در بورس اوراق بهادار حضور دارند و بازخوردهایی که در نوسان قیمت سهام این شرکتهاو میزان بازدهی سهام این شرکتها قابل مشاهده است می تواند گویای رکود و رونق اقتصاد مولد کشور باشد.
نگاهی به روند نوسانات بورس در سالهای اخیر در وهله نخست گویای رشد قابل تامل حجم مبادلات در بورس بوده است، روندی که در پایان سال 89 نشان از رشد حجم مبادلات بورس به رقمی معادل 21 هزار میلیارد تومان دارد و این در حالی است که در سال 74 کل مبادلات بورس اوراق بهادار حجمی معادل 188 میلیارد تومان را نشان می دهد.
تعداد خریداران سهام در سال 86 بر اساس امارهای بانک مرکزی به رقمی معادل 1.1 میلیون نفر رسیده است و این در حالی است که تعداد خریداران سهام در سال 74 معادل 200 هزار نفر بوده اند. در کنار این موضوع رقم متوسط هر مبادله در بورس طی سال 86 به رقمی معادل 7 میلیون تومان رسیده است در حالی که در سال 74 حدود یثک میلیون تومان بوده است.
اینهمه گویای ان است که نرخ رشد بورس قابل قبول بوده است و طی سالهای 84 تا 89 ابعاد بورس به طور متوسط حدود 20 درصد رشد کرده است. ام این رشد تا چه حد واقعی است؟
نگاهی به روند تغییرات متوسط قیمت سهام مبادله شده نشان می دهد به رغم افزایش مورد اشاره در حجم مبادلات صورت گرفته در بورس شاهد سیر نزولی قیمت سهام در بازار بوده ایم به طوریکه قیمت متوسط هر سهم طی سالهای 83 تا 89 از حدود 732 تومان به 214 تومان کاهش پیدا کرده است، آیا می توانیم این نزول را به معنی کاهش ارزش واقعی سهام بدانیم؟
پاسخ به دو پرسش فوق زمانی ممکن است که به جای استفاده از قیمت های جاری در ارزیابی تحولات بازار به شاخصی بر مبنای قیمت های ثابت مراجعه کنیم، در صورتی که بخواهیم با توجه به ماهیت بورس که تجمیعی از سهام شرکتهای مولد است مبنای ثابتی برای ارزش واقعی سهام در نظر بگیریم بهترین مبنا شاخص بهای بخش تولید است، اما با توجه به آنکه این مبنا بعد از هدفمندسازی یارانه ها جهش پیدا کرده است می تواند براورد را تا حدی دچار انحراف کند، بنابراین از شاخص بهای مصرف کنند و یا همان نرخ تورم عادی برای محاسبه حجم بازار و ارزش سهام استفاده می کنیم.
در صورتی که روندهای بورس را بر اساس شاخص تورم با سال پایه 83 مورد ارزیابی قراردهیم متوجه می شویم انچه در حال حاضر به عنوان رشد بورس مورد اشاره قرار گرفته یعنی نرخ 20 درصد به 4 درصد کاهش پیدا می کند و در عمل حجم 21 هزار میلیارد تومان معاملات پایان سال 89 به رقمی معادل 9.5 هزار میلیارد تومان کاهش پیدا می کند، ایا با توجه به این مسئله و مقایسه رقم فوق با حجم 10هزار میلیارد تومانی مبادلات در سال 83 می توانیم ادعا کنیم که بورس رشد کرده است؟
از سوی دیگر وقتی متوسط قیمت سهام را بر مبنای سال پایه 83 مورد ارز یابی قرار می دهیم متوجه می شویم که در حال حاضر قیمت هر سهم به 93 تومان نزول کرده است یعنی ارزش واقعی هر سهم به زیر ارزش اسمی آن تنزل کرده است، آیا با توجه به این محاسبه می توانیم مدعی شویم ارزش دارایی سهامدارن فارغ از میزان سودی که طی سالهای اخیر دریافت کرده و یا نکرده اند، افزایش پیدا کرده است؟
یک مقایسه ساده دیگر بر مبنای قیمت جاری نشان می دهد که بورس بر خلاف ادعای مدیران جوان آن طی سالهای اخیر نه تنها رشد نکرده است بلکه به رغم تزریق 20 هزار میلیارد تومانی سهام دولتی ابعاد بورس کوچک شده است، بر اساس ارقام منتشر شده از سوی بانک مرکزی حجم نقدینگی در سال 83 معادل 68.6 هزار میلیارد تومان بوده است و حجم مبادلات بورس به رقمی معادل 10 هزار میلیارد تومان در این سال به ثبت رسیده است یعنی معادل 15 درصد از نقدینگی کشور به بورس کشور وارد شده است، در مقابل حجم نقدینگی در پایان نه ماهه منتهی به آذر سال 89 به رقمی معادل 270 هزار میلیارد تومان رسیده و در پایان این سال میزان مبادلات بورس همانطور که اشاره شد معادل 21 هزار میلیارد تومان به ثبت رسیده است، حتی در صورت اغماض در مورد میزان افزایش نقدینگی در سه ماهه پایانی سال 89 می توان گفت سهم بورس از نقدینگی به 8 درصد کاهش پیدا کرده است.
به عبارتی ساده تر در حالی که حجم نقدینگی در کشور رو به افزایش بوده است سهم بخش مولد اقتصاد ایران از این نقدینگی رو به کاهش بوده است و این روند نه تنها به عملکرد بورس باز می گردد بلکه نمادی از عملکرد مدیران و برنامه ریزان اقتصادی کشور محسوب می شود که مدعی هستند طی سالهای اخیر بخش های مولدی مانند صنعت رشدی بیش از 7 درصد را تجربه کرده اند و البته تنها به صورت شفاهی به این رشدها شاره کرده و حاضر به ارایه گزارشات رسمی و مستند در این زمینه نیستند، به نظر شما چرا؟
/31222
نظر شما