آدامس قیمت دارد. لواشک قیمت دارد. پاپ کورن قیمت دارد. لباس قیمت دارد. کفش قیمت دارد. خودکار قیمت دارد. اما فکر متاسفانه هیچ قیمتی ندارد.
کدام از ما می توانیم مثلا به مغازه سوپری سر کوچه مراجعه کنیم و از مغازه دار بخواهیم یک چیپس به ما بدهد و پولش را نگیرد؟!
می توانیم پنیر و ماست و کشک بخریم اما هزینه اش را پرداخت نکنیم؟!
اصلا امکانش هست؟! به چه دلیل مغازه دار باید چیپس و پنیر و کشک و ماست و دوغ و شیر رایگان به ما بدهد و پول نگیرد؟!
اصلا منطقی نیست. در ازای هر جنس ولو کوچک ولو پفک باید هزینه اش را بپردازی غیر از این است؟
حالا می رسیم به «فکر» که ظاهرا هیچ قیمتی ندارد. فکری که باید از همه چیز پربهاتر باشد نه بی بهاتر یا در حالت بهترش کم بهاتر.
دیروز یکی زنگ زد و برای کاری که می خواست راه اندازی کند شعار مناسب کارش می خواست؛ که هم کوتاه باشد. هم جذاب و هم گیرنده و البته که هم بَرنده و هم بُرّنده باشد!
خواهش کرد تا دو روز این شعار را برایش آماده کنم و گفت: اگر شعار خوبی باشد تا آخر عمر مدیونم خواهد بود!
به نظر شما چنین شعاری با ویژگی هایی که ذکر آن رفت به چقدر زمان نیاز دارد؟ باید چقدر فکر کرد؟ چقدر انرژی گذاشت؟ چقدر تحقیق کرد تا مبادا شعارت تکراری و تقلبی و مایه آبروریزی نباشد؟
حالا این همه وقت و انرژی اصلا دیده نمی شود. نهایتا آن جناب تا آخر عمر مدیونت می شود که چه بشود؟! مدیون شدن ایشان برای من چه منفعتی دارد؟!
این بنده خدا باید برای کارش مکانی اجاره کند. هزینه اجاره بدهد. جنس خریداری کند. هزینه پرداخت کند. اما برای مهمترین بخش مساله که تفکر است نمی خواهد حتی ریالی هزینه کند.
تفکری که در اصل باعث موفقیت او خواهد شد و او را در ادامه راهش به سوی پیشرفت رهنمون خواهد ساخت.
او برای این مهم نمی خواهد هزینه کند چون ارزش فکر را نمی داند. چون در کشور ما و بعضی کشورهای دیگر پفک و نمک قیمت دارد اما فکر قیمت ندارد؛متاسفانه.
نظر شما