صرف نظر از ماهیت رژیم بعثی سوریه نباید این واقعیت را فراموش کرد آنچه که در این کشورجریان دارد تنها یک جنگ طایفه ای است و ارتباطی به دموکراسی واصلاحات سیاسی ندارد.داستان تقابل اصحاب مولای متقیان علی علیه السلام و یاران معاویه بن ابی سفیان در شام سابقه 1400 ساله دارد.
رنج های یاران حضرت امیر "ع" در طول حکومت معاویه رنج تاریخ بشریت است ،رنج سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین "ع" ویاران با وفایش ،ورنجنامه شهادت حجر بن عدی به دست یاران معاویه در شام است.آنچه که اکنون در سوریه تحت عنوان تظاهرات مردمی علیه حکومت علوی سوریه جریان دارد تکرار بخشی از تاریخ است.
در گیری های اخیر در سوریه در واقع تقابل دو مذهب علوی وسفیانی است که بیش از 1400 سال سابقه تاریخی دارد.پردازش واقعی به رخدادهای سوریه می بایستی از یک زاویه کاملا واقع بینانه و به دور از احساسات سیاسی صورت گیرد.به دلیل حساسیت موضوع تاکنون هیچکس نتوانسته بطور ریشه ای رخدادهای سوریه را مورد تجزیه وتحلیل قرار دهد.
در سوریه، علوی ها که زمانی جائی در ساختار سیاسی حاکمیت سوریه نداشتند بیش از 40 سال است که قدرت را در اختیار دارند.این طایفه صدها سال تحت ستم سلفی ها قرار داشت تا جائی که اتباع این طایفه ستم کشیده جرات نمی کردند عقاید مذهبی خود را ابراز کنند.در مقطعی از تاریخ بویژه در دوران حاکمیت عثمانی ها، شیوخ سلفی ها هزاران نفر از علوی ها را قتل عام کردند.
این وضعیت تا سال 1970 که حافظ اسد در یک کودتای بدون خونریزی قدرت را در سوریه به دست گرفت ادامه داشت.از آن زمان علوی ها از حاشیه به متن آمدند و شرایط بهتری در مقایسه با دوران سفیانی وعثمانی پیدا کردند.
در سال 1982 و در دوران حاکمیت مرحوم حافظ اسد سلفی ها با کمک صدام حسین دیکتاتور معدوم عراق، ملک حسین و ملک خالد پادشاهان مقبور اردن وعربستان جبهه قدرتمندی علیه دولت علوی سوریه تشکیل دادند.حمله سلفی ها و اخوان المسلمین سوریه به نظامیان علوی به ویژه کشتار دانشجویان دانشکده نیروی هوائی سوریه در شهر حمص اوج توحش سلفی ها را نشان داد.
درسال 1982 سلفی ها و اخوان المسلمین درجریان حمله به دانشکده نیروی هوائی شهر حمص 80 دانشجوی جوان را که اغلب آنان را علویان تشکیل می دادند قتل عام کردند.دولت حافظ اسد ناچار برای برقراری امنیت دست به اقدامات خشونت آمیزی زد و هزارن نفر از سلفی ها و هواداران اخوان المسلمین را در شهرهای حمص وحماء به قتل رساند.
رخدادهای اخیر کشورهای عربی بهانه مناسبی به دست سلفی ها داد تا در پرتو شعارهای فریبنده آزادی، دموکراسی و اصلاحات سیاسی، درصدد انتقام جوئی از علوی ها بر آیند.لذا سلفی ها و اخوان المسلمین در شهرهای درعا، حمص، ادلب و حماء بار دیگر تحت عنوان دموکراسی مطالباتی را مطرح کردند که این مطالبات در ظاهر مشروع به نظر می رسد اما هدف چیز دیگری است.
هدف سلفی ها و اخوان المسلمین از بسیج مردم استفاده از فضای بین المللی و منطقه ای برای سرنگونی دولت علوی بشار اسد است.در این زمینه عربستان سعودی و ترکیه نقش کاملا تخریبی وموذیانه ای برای سرنگونی دولت بشار اسد ایفا می کنند.
عربستان سعودی از شکل گیری محور تهران- دمشق- بیروت و تقویت مقاومت اسلامی لبنان رنج می برد در حالی که ترکیه درصدد احیاء حاکمیت عثمانی برآمده است.لذا صرف نظر از این که دولت بشار اسد معیارهای حقوق بشر را رعایت می کند یا نه آنچه که مهم است علویان سوریه باید با قدرت به حاکمیت خود ادامه دهند.
رخدادهای اخیر منطقه نیز به خوبی نشان داده که قدرت های غربی مانند آمریکا و اروپا کوچکترین اهمیتی به حقوق بشر ودموکراسی واصلاحات سیاسی نمی دهند.نمونه روشن آن وضعیت شیعیان بحرین است که بیش از 5 ماه است توسط ارتش های وابسته به خاندان آل سعود وآل خلیفه سرکوب می شوند و هیچکس به کمک این شیعیان بی گناه نمی شتابد.
کجاست حقوق بشر آمریکا، سازمان ملل و فرانسه؟ آیا چون اکثریت مردم بحرین، شیعه هستند باید قتل عام شوند؟چرا آمریکا و غرب برای سلفی های جنایتکار سوریه دل می سوزانند اما در مورد قتل عام شیعیان بحرین سکوت اختیار کرده اند؟
آیا مقابله قاطعانه نیروهای دولت بشار اسد با سفیانی های شام قاطعیت و عدل مولای متقیان را در برابر خوارج ویاران معاویه تداعی نمی کند؟چرا باید در تجزیه وتحلیل مسائل استراتژیکی منطقه دچار احساسات می شویم و فریب شعارهای دروغین آمریکا وغرب را می خوریم؟
اگر دولت علوی بشار اسد سرنگون شود بی شک روزی خواهد آمد که سلفی های جنایتکارسوریه دست به فجیع ترین کشتارها علیه علویان خواهند زد.بنابراین آنچه که در سوریه می گذرد جنگ پنهان مذهبی وطایفه ای است که در یک طرف علویها و در طرف دیگر سلفی ها، عربستان، ترکیه وآمریکا قرار دارد.
نظر شما