۰ نفر
۲ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۹:۵۶

شیرزاد عبداللهی

فرماندار کرج گفته که قتل روح ا... داداشی نتیجه یک درگیری ساده خیابانی بوده و  قاتل یک جوان 17 ساله است و هیچ طرح و نقشه ای در کار نبوده است. این جوان ریز نقش  17 یا 18 ساله که حالا مهر قتل قوی ترین مرد ایران بر پیشانیش نقش بسته، تحصیلات خود را نیمه کاره رها کرده و یکی از چند میلیون کودک بازمانده از تحصیلی است که نامشان در جایی ثبت نشده، هر چند آموزش و پرورش وجود کودکان بازمانده از تحصیل را انکار می کند و خود را در قبال آنها مسئول نمی داند! اما وزارت آموزش و پرورش در خصوص آموزش و تربیت همه کودکان ایرانی تا پایان دوره متوسطه مسئول است.

 همه جوانان زیر 38 سال کنونی، از نابغه های مشغول به تحصیل در برترین دانشگاه های دنیا تا اراذل و اوباش محلات، محصول دستگاه آموزش و پرورش بعد از انقلاب هستند. این جوان و صدها جوانی که دست به خشونت و قتل و تجاوز زده اند و اکنون در گوشه زندانها محبوسند یا بالای چوبه دار رفته اند و آنهایی که در آینده جرم و جنایت می آفرینند، در تحلیل نهایی فرآورده نظام آموزشی کشورند.

 آموزش و پرورش یک کشور را نه با شعارها و ادعاها بلکه از روی محصولات نهایی آن قضاوت می کنند. همانگونه که وزرای آموزش و پرورش با دسته گل به استقبال نخبگان المپیادی می روند و آنها را محصول آموزش و پرورش می دانند، باید مسئولیت  نوجوانان و جوانانی که دست به قتل و جنایت می زنند را به عنوان فرآورده های نظام تعلیم و تربیت بپذیرند.

محصول آموزش و پرورش دولتی ما به جز درصد اندکی، با استانداردها فاصله زیادی دارد. اصلی ترین دستگاه در پیشگیری از وقوع جرم وزارت آموزش و پرورش است و در میان مقاماتی که برای توضیح پیرامون این قتل و رواج خشونت در جامعه به مجلس فراخوانده شده اند جای وزیر آموزش و پرورش خالی است. اگر می خواهیم خشونت و رفتارهای اوباش منشانه را ریشه کن کنیم باید از آموزش و پرورش شروع کنیم و مشکلات و تنگناهای این وزارتخانه را حل کنیم. بچه ها باید در محیط مدرسه همکاری، روحیه انتقادی، طرح سوال، حل مساله و دگرپذیری را تمرین کنند.

به جای آموزش های اجتماعی کودکان را مانند سربازخانه، در ردیف های منظم پشت سر هم در کلاس ها می نشانیم به طوری که فقط پشت گردن همدیگر را می بینند! تحول بنیادین را از همین جا شروع کنید که بچه ها در کلاس چهره همدیگر را ببینند و رقابت کشنده در کلاس را تبدیل به همکاری و گفتگو کنیم.

 هنر مدرسه و معلم این است که کودکان دارای رفتار ناهنجار، خشونت پذیر و خشونت ورز، پرخاشگر و بیزار از درس و مدرسه را به راه بیاورد و تربیت کند. البته نمی توان بر کارنامه نظام تعلیم و تربیت کشور و زحمات مربیان و معلمان کشور که در کلاس های انباشته از دانش آموز و بدون امکانات کار می کنند، یکسره خط بطلان کشید، اما رواج گسترده خشونت و نابردباری در میان جوانان و نوجوانان باید ما را به فکر وادارد که چرا بسیاری از جوانان ما به اندک تحریکی واکنش حداکثری و پرخاشگرانه نشان می دهند و اصولا جوانان ما کی و کجا باید روش حل مساله در شرایط بحرانی و تسلط بر رفتار خود را بیاموزند؟ جوانان و نوجوانان ما به چه دلیل با خود قمه و چاقوی ضامندار و کارد سلاخی حمل می کنند؟  کدام رفتار و گفتار نسنجیده معلم و مدیر و ناظم تخم خشونت ورزی را در ذهن کودک دیروزی و جوان امروزی کاشته است؟ کدام بخش از کتابهای درسی ما مروج عدم تحمل و پرخاشگری است؟

 وزیر آموزش و پرورشی که تنبیه بدنی در مدارس را منقرض شده می داند و فیلم های منتشر شده در باره تنبیه کودکان را به صهیونیسم و امپریالیسم نسبت می دهد تا چه حد از اوضاع مدارس اطلاع دارد؟ آموزش مهارت های زندگی مهم ترین وظیفه آموزش و پرورش است که در حال حاضر به یک شعار لوکس برای پز دادن پشت تریبونها تبدیل شده است. متاسفانه نظام آموزش و پرورش بعد از انقلاب به رغم دستاوردهای کمی قابل توجه، نتوانست به یک کارخانه انسان سازی تبدیل شود. این گزاره که "تربیت کودکان روند پیچیده ای است و علاوه بر مدرسه، نهاد خانواده، رسانه ها، مساجد، محصولات فرهنگی مجاز و غیر مجاز، گروه همسالان، قهرمانان ورزشی، هنرمندان، گروه همسالان و ده ها عامل دیگر مستقیم و غیر مستقیم در شکل گیری شخصیت کودکان تاثیر دارند"؛ از مسئولیت آموزش و پرورش چیزی کم نمی کند. نقش آموزش و پرورش به این دلیل که با طرح و برنامه و به صورت سیستماتیک و رسمی به مدت 12 سال وظیفه تربیت کودکان را بر عهده دارد با سایر نهادها و جریانها و گروه های اجتماعی موثر بر تربیت متفاوت است.

 موضوع انسان سازی و تربیت کودکان در اوایل انقلاب به قدری برای بزرگان اهمیت داشت که در آموزش و پرورش معاونتی به نام معاونت پرورشی تاسیس شد و در سال 59  سی هزار مربی پرورشی به مدارس اعزام شدند. خوش بینانه ترین ارزیابی ها حاکی از آن است که وزارت آموزش و پرورش و به خصوص معاونت پرورشی در دستیابی به اهداف تربیتی خود موفق نبوده است؛ به طوری که کمتر صاحب‌ نظری در حوزه دین، سیاست، فرهنگ و آموزش و پرورش به عملکرد 32 ساله نظام تعلیم و تربیت نمره قبولی می‌دهد.

 انداختن تقصیر به گردن مدیران سابق نوعی پاک کردن صورت مساله است. در آموزش و پرورش نه تنها اهداف آرمانی اول انقلاب تحقق نیافت بلکه حتی وزارت آموزش و پرورش نتوانسته است وظایف حداقلی یک نظام تعلیم و تربیت معمولی و بی ادعا را انجام دهد. این تصور هم که گویا تقصیر از کتابهای درسی است و باید با بازبینی کتابهای درسی حجم مطالب دینی در کتابها را افزایش دهیم ساده کردن موضوع است. ناکامی ها و فاصله زیاد بین اهداف آرمانی و وضعیت موجود، به جای تقویت واقع بینی، مسئولان را به سر دادن شعار های جدید وا می دارد و رفتن دنبال شعار به اتلاف سرمایه های مادی و معنوی و عقب ماندگی بیشتر منجر می‌شود.

در این یادداشت کوتاه نمی توان راه حل جامعی ارائه داد و اصولا نسخه نوشتن برای مشکلات پیچیده آموزش و پرورش و صدور حکم قطعی کار درستی نیست. اما می توان گفت که آموزش و پرورش ما نیاز به نوسازی واقعگرایانه دارد و در گام اول باید از فضای طوفانی و متغیر سیاست فاصله بگیرد. مدیران آموزش و پرورش باید بلندپروازی را کنار بگذارند و ابتدا به سمت ساختن آموزش و پرورشی برویم که بتواند وظایف حداقلی خود را به صورت حرفه ای انجام دهد. بودجه کافی، معلم با انگیزه و حرفه ای، مدیران کارآشنا و غیر سیاسی، سیستم کارشناسی قوی و مستقل، آموزش ضمن خدمت مستمر و... از لوازم یک آموزش و پرورش خوب است. اگر به کارشناسانی که در بدنه آموزش و پرورش خدمت می کنند، مجال بدهند و آنها در اظهار نظر خود احساس امنیت کنند و  حرفشان خریدار داشته باشد، می توان نقشه راه این نوسازی را ترسیم کرد. اصلاح سیستم تعلیم و تربیت و آموزش مهارت های زندگی و رفتارهای شهروندی به کودکان و نوجوانان مهم ترین عامل کاهش جرم و جنایت است.

کد خبر 164004

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 20
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضا IR ۱۰:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۲
    0 0
    متاسفانه تحليل فوق صحيح بوده و در خوش بينانه ترين حالت يكي از علل رواج خشونت آنهم بين جوانان سهل انگاري آموزش و پرورش ميباشد و در حالت بدبينانه نه تنها سهل انگاري نشده بلكه با آموزش غلط به اين خشونت دامن زده شده
  • ریحانه DE ۱۸:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۲
    1 0
    احسن! حظ کردم. نظراتش عالی ، علمی و حساب شده بود. حیف که حالا حالاها این حرفا خریدار نداره.
  • فرهنگی IR ۲۱:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۲
    0 0
    راه حجل اساسی تغییر وزیر آموزش وپرورش آقای حاجی بابایی است
  • زهرا IR ۰۹:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۳
    0 0
    خوبه خودتون میگویید ریز نقش !آخه چجوری یه جوان ریزنقش 17 ساله با وزن ناچیز میتونه با پهلوان قوی هیکل و قد بلند درگیر شود و بتواند به او ضربه ای بزند و اون پهلوان هم نتواند از خود دفاع کند ؟واقعا جای تعجب ندارد؟!!!!!!!!!!!!!!
  • بدون نام LI ۰۹:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۴
    0 0
    پس نتیجه می گیریم که اعدام راه حل نیست.پاک کردن صورت مسئله است!!!
  • ramin AT ۱۳:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۴
    0 0
    deamesh garm ye chiz hesabi goft
  • پرسپولیس IR ۱۷:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۴
    0 0
    احسنت
  • SAM NZ ۱۷:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۴
    0 0
    زهرا خانم، یک پشه با نیش زهرآگین میتونه یک فیل رو ازپا بندازه..اینها که کشتی نگرفته بودند، دنیا هم که دنیای نامردی هستش.
  • بدون نام US ۱۸:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۴
    0 0
    خدایا روزی را برسان که در کشورم به جای درخواست قصاص زود نوجوانی، مردم به ریشه مسائل نگاه کنند و مجرم را نه یک قاتل بلکه یک قربانی ببینند.
  • محمد US ۲۲:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۴
    0 0
    علی یارت باشه زیبا گفتی .
  • کامران GB ۲۳:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۴
    0 0
    اون مرحوم تو خوابم نمی دید این قدر پدیده مهمی بوده تو ایران، که برا بازو و یال و کوپالش اینقد تحلیلم تازه می نویسند. بابا دمتون گرم اینقدر آدم برجسته از دینی و علمی و ورزشی مرحوم شدند، با دنیایی خدمات یک نفر از این بزرگ کردن ها برایشان نکرد، که برای این به قول شاعر حمالان پوچی راه انداخته اید،
  • سعید JP ۰۳:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۵
    0 0
    یاد اون روزی افتادم که معلم پرورشی مون سرحال نبود و با سیم تمام بچه های مدرسه راهنمایی رو گرفت به باد کتک! ترسیده بودم انصافا! ولی خب به جاش پروریده شدم!
  • افشین IR ۰۵:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۵
    0 0
    بچه ها باید الگو بگیرند الگویی که یک معلم فلک زده که شکمش ونمیتواند سیر کند آیا الگومیشه، یا تحصیل کرده که شاگرد اول بوده اما الان بیکاره، وقتی که یک شاگرد مکانیک در آمدش از یک فوق لیسانس بیشتر چه جوری می خواهید آموزش و پرورش ارزش پیدا کند حقایق جامع را چه کنیم !!!
  • افشین IR ۰۵:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۵
    0 0
    بچه ها باید الگو بگیرند الگویی که یک معلم فلک زده که شکمش ونمیتواند سیر کند آیا الگومیشه، یا تحصیل کرده که شاگرد اول بوده اما الان بیکاره، وقتی که یک شاگرد مکانیک در آمدش از یک فوق لیسانس بیشتر چه جوری می خواهید آموزش و پرورش ارزش پیدا کند حقایق جامعه را چه کنیم !!!
  • بدون نام GB ۱۰:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۵
    0 0
    باید اعدام بشه که درسی باشه برای دیگر اوباش
  • شاهد IR ۰۸:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۶
    0 0
    نه خیر آقای کارشناس اسلام مشکل ندارد نظام اسلام ما هم تا حد بالایی تلاش نموده است .شما تاثیر گسترش شبکه های ماهواره ای،اینترنت،موبایل،عرفانهای کاذب و خیلی چیزهای دیگر را ندیده گرفته اید و همه چیز را به گرد آموزش و پرورش انداخته اید.این رفتار شما هم از عدالت به دور است و هم اینکه کاشناس بودن شما را زیر سوال می برد.
  • عادل IR ۱۱:۰۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۶
    0 0
    برای ایران وایرانی متاسفم که معلوم نیست تا کی باید چوب این نظام اموزشی رو بخوره. پایه دارای اشکال است
  • فرهنگی IR ۱۳:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
    0 0
    به فکر چاره اساسی باشیم این ناهنجاریها ومشکلات بعلت ناتوانی آموزش وپرورش در تعلیم وتربیت است به ویژه از زمانی که حاجی بابایی وزیر شده سیستم آموزش وپرورش حسابی بهم ریخته آخه ایشان فقط به دنبال تعویض مدیران وحذف نیروهای کارآمو وکارشناسان زبده وجایگزین کردن افرادی که در ستادهای انتخاباتیش کار می کردند هست هروز ادعای جدید ولی خبری از اعمال ادعا نیست
  • یک معلم IR ۲۰:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    اگرشماراست میگیدوواقعیتهاروبیان می کنید،پس چرانظرات مثبت درموردنظام تعلیم وتربیت جمهوری اسلامی رومنتشرنمی کنیدواین نظام که خون شهدای فرهنگی همچون رجایی وباهنربه پای اون ریخته شده روتأییدنمی کنید؟چرادروغ میگویید؟قتل داداشی که اسوه ی اخلاق بودچه ربطی به آموزش و پرورش داره؟
  • یک معلم IR ۲۰:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    آیاتوانایی پاسخگویی درپیشگاه خدا،ائمه وشهداروداریدکه اینطورناجوانمردانه باطل رو حق وسیاه رو سفید جلوه میدید؟چرابه خاطردفاع ازیک فردسیاسی،جامعه فرهنگی کشورروتخریب میکنید؟دعواهای سیاسی شماچه ربطی به معلیمن زحمت کش وبی توقع داره؟چرابه خاطرچندروزاستفاده ازقدرت دراین دنیا،آخرت خودتون روبه باد می دید؟امربه معروف ونهی ازمنکرازفروع دینه ومن فقط به این دلیل تذکردادم. حالادیگه خودتون میدونیدووجدان خودتون.ازماگفتن بود...